سبک معماری مینیمال

ایده سادگی و بی پیرایگی ایده ای کاملا نو و مربوط با زمان ما نیست، بلکه ریشه در بسیاری از فرهنگها از دوران باستان تاکنون داشته است، بی پیرایگی ابعادی دارد که دست آخر منجر به خلوص و کمال و زیبایی می شود. این اصطلاح در طراحی معمولا برای مواردی به کار میرود که طراح برای طرحش، تنها از المانهای اصلی و ضروری استفاده و سایر چیزهای اضافی که ممکن است بار تجملاتی داشته باشد را حذف میکند

بین سال های ۱۹۶۳و ۱۹۶۸ در آمریکا عمدتا در شهر نیویورک جنبش هنری ای به پا گرفت که با توجه به فلسفه وجودی آن “مینیمالیسم” نامیده شد. این سبک به عنوان نخستین جنبش هنری آمریکایی نیز شناخته میشود که هم زمان ریشه درکلاسیسیسم و مدرنیسم دارد و تاثیر عمیقی بر معماری، معماری داخلی و همچنین معماری منظر نیز داشته است

سبک مینیمال یا حداقل گرایی یک مکتب هنری است که در تمامی هنرها از جمله “معماری” ریشه دوانده است. به طور کلی “مینیمالیسم هنری” به معنای نمایان کردن حقیقت هر چیز است. ادامه ی این مکتب را که بگیریم به یک سادگی و بی پیرایگی می رسیم که در نهایت ما را به خلوص، کمال و زیبایی نزدیک می کند. مینیمالیسم فلسفی معتقد است که انسان برای زندگی کردن نیازهای محدودی دارد و مینیمال گراها در سادگی محض زندگی می کنند. به قول “فرانک استیلا” هنرمند مشهور مینیمالیستی: “آنچه می بینید همان چیزی است که می بینید”. به این مفهوم که با استفاده کمترازعناصرمی توان بیشترین تاثیر را ایجاد کرد. شعار مینیمالیست ها این است : ” انجام کارهای بیشتر با امکانات کمتر؛ کمتراما بهتر”. در این مکتب باید آنقدر پیش رفت تا به خلوصی درونی رسید

درمعماری مینیمال فقط از نشانه های اصلی، ضروری و کاربردی استفاده می شود و چیزهایی که زائد و تجملاتی به نظر می آیند حذف می گردند. در فضاهایی که به سبک مینیمال طراحی شده اند مخاطب محیط خویش را بهتر درک می کند و حضور خود را در آن مکان عمیق تر احساس خواهد کرد. شکل های هندسی ( کره . مخروط . مکعب) مشخصه ی سبک معماری مینیمالیسم هستند. دراین سبک این امکان برای مخاطب فراهم می شود تا اثر را طبق خواست و علاقه ی خود برداشت کند

به عبارت دیگر در این سبک طراحی، هنرمند یا مهندس کوچکترین تلاشی برای استفاد از جزئیات به منظور زینت دادن کار نمیکند، زیرا آنچه وجود دارد خود از تمامی جنبه های زیبا شناختی مبرا است

مینیمالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و المانها باید بیشترین مفهوم را به نمایش گذاشت

در این نوع معماری میخواهیم فضاهایی بی آفرینیم که مردم را قادر سازد آگاهی خود را از وجود فیزیکیشان احیا کنند. در همین راستا خالی کردن فضا از مواد زائد به مخاطب کمک میکند تا درک خویش از محیط را بالا ببرد

با استفاده کمتر از عناصر، تاثیر بیشتری ایجاد کرد.

این جمله، بانی مکتبی شد که کارش کنار هم گذاشتن اجزای اصلی و لازم یک بنا در کنار هم بود، به طوری که این کار در نهایت اوج سادگی خانه را به تصویر بکشد

عملکرد گرایی در پیِ فرو کاستن تمامی عناصر ساختمان به اجزای عملکردی آن بود، در واقع ما با مجموعهای از نقاط که با تبدیل شدن به خط و صفحه، حجمی ایده ال را به ما میدهد؛ سعی در آن داریم که در”عین سادگی” تمامیت خود را به وضوح به تصویر بکشانیم. تمام مختصات این سبک دارای هویتی هستندکه نیازی به استفاده از جزییات به منظور زینت دادن در طراحی داخلی و خارجی نیست و خود پاسخگو بیان مفهوم است

معماری مینیمالیسم علاوه برشفافیت فیزیکی از لحاظ فلسفی نیز شفاف است و انتزاع و فرو کاستگی در نهایت قدرت و هنرمندی در بناهای معماری به چشم میخورد. نکته حائز اهمیت در این سبکِ معماری استفاده از تکنولوژی و روش های پیشرفته اجرا، استفاده از شیشه، فلز و بتن بود

در این سبک معمار تلاش میکند تا با کنار گذاشتن و ناسادگیها که ذهن مخاطب را بیهوده به خود مشغول میدارند و تنها با به کار بستن عناصر لازم اثر خود را در معرض ادراک مخاطب قرار دهد. در این بین ایده معمار در یک سیر انتزاعی تکامل یافته و در صورت غلبه بر محدودیتهای موجود، مسائلی چون اقتصاد، ضوابط، کارفرما و …در نهایت انتزاع بیان میشود؛ این موضوع قابلیتهایی در معماری مینیمال ایجاد میکندکه میتواند موجب استمرار آن در بعد زمان و مکان باشد

به دلیل کمی عناصر و عوامل تعریف کننده، محصول نهایی شباهت و قرابت بسیار بیشتری با ایده اولیه معمار دارد و به دلیل سادگی، خلوص عناصر و انتزاع فراوان به کار رفته در خلق اثر،  افق تأویل از متن فوق به نحو چشم گیری گسترده تر می-گردد. این قابلیت از سویی به معمار کمک میکند تا از ابزاری واحد برای بیان مفهوم متعدد استفاده کند و از سویی به مخاطب متن معماری امکان می دهد تا آن را مطابق پیش زمینه ها و علایق خویش تفسیر نماید ، این ویژگی های مینیمالیسم به آن کمک میکند تا در شرایط زمانی مختلف، به عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم و ایده های مختلف به کار گرفته شود و قابلیت تطابق و پاسخ به مسائل مختلف را داشته باشد ..

سبک معماری الگوریتمیک

معماری الگوريتميک از زمان پيدايش تا كنون در دو زمينه خلاقيت‌های فرمی – فضايی و نوآوریي‌های تكنولوژيكی فعاليت كرده است: اصول و ويژگی هایی همچون استفاده از سطوح نرم و سيال، ريز شدن اين سطوح به قطعات متشابه ولي غير همسان، تغييرات تدريجی فرم‌ها و قطعات، انطباق‌پذيری و پاسخگو بودن معماری و اجزا آن به شرايط درونی و بيرونی پروژه و نظاير اينها، شعارهای اصلی رفتارهای فرمی – فضايی معماری الگوریتمیک است حال آنكه تمايل به استفاده از تكنولوژی‌های پيشرفته طراحی و ساخت، حوزه‌های جديدی از نوآوری‌ را فراهم آورده است. تمرکز بر این حوزه‌های جديد، منطق تكنولوژی را از حد امكاناتی برای ساخت فراتر برده، به زيرساخت‌های اساسی معماری هدایت میكند و ارزش‌ها و كيفيت‌های نقد و طراحی را فراهم می‌نمايد .

شايد اين اندازه‌ گرايش به فناوری در معماری الگوريتميک از نقد آن به دوران معماری پست مدرن و جريان‌های هم عصر آن شكل گرفته باشد. معماری پست مدرنيزم، ديكانستراكشن ، فولدينگ و .. با گرايش بسيار به سمت محتوای تئوريک و مفهوم کانسپت در معماری، به شدت رسالت و نقش معمار را به عنوان شاعر فضاها تعريف نمودند. معمار كه انديشمندی در جهان هستی بود، از مجرای مطالعات فلسفی، تاريخی به ارائه كانسپت‌های مفهومی می‌پرداخت و اثر معماری را همچون محتوايی هنری – اجتماعی و ورای يک مجموعه از فضاها جهت زيستن، به جهانيان ارائه مي‌كرد. شايد فقط معماران های تک واكوتک و جريان معماری پايدار بودند كه ويژگي‌هاي رفتار فيزيكی ساختمان و مواد و انرژي آن را هم‌تراز كيفيت‌هاي مفهومي – زيباشناختي ساختمان جلوه دادند و از اين منظر نيز به ستايش تكنولوژی در آثار خود پرداختند. اين جريان با ارائه بحث‌های نظری متعدد در خصوص پايداری ساختمان و اهميت كيفيت‌های فيزيكی و رفتاری آن، گفتمانی را در معماری مطرح كرد كه به كم‌رنگ‌تر شدن گفتمان تئوريک- مفهوم‌گرای معماری منجر شده و ارزش‌های جديدی را در فضای طراحی و نقد معماری جايگزين میكند .

الگوريتم مجموعه مشخصی از دستوران واضح و تعريف شده در يک سلسله مراتب مشخص است كه مي‌تواند انجام يک كار را در اين دستورات برنامه‌ريزی كند. به علت اين خاصيت عام، الگوريتم‌ها به زبان پايه‌ای فعاليت‌ها و پروسه‌های علمی تبديل شده‌اند. دانشمندان و پژوهشگران عرصه‌های مختلف دانش، به تبديل دانش و فرآيندهای علمی خود به زبان الگوريتم‌ها می پردازند و از قدرت و توان پردازش و حافظه كامپيوترها بهره می‌برند. يک بار تعريف صحيح و دقيق الگوريتم، امكان تكرار يک چرخه از فعاليت‌ها را در زمان كوتاه و با سرعت و دقت بالا فراهم می‌كند

معماری معاصر، با فاصله گرفتن از فلسفه و انديشه به مفهوم قرن بيستمی آن، به اين گرايش‌های هيبريدی علاقه پيدا كرده و در حال تلفيق با حوزه‌های جديد علمی است. معماری نوين نه از مجرای زيباشناسی صرف تئوری، بلكه از راه گشايش درهای خود به سمت دانش در همه حوزه‌های ممكن آن و تلفيق و پيوند با آن به توليد گزينه‌ها و جريان‌های خلاق جديد می پردازد. همانطور كه اين اتفاق در حوزه‌های ديگری نيز رخ داده‌اند، معماری گرايش زيادی به سمت علم داشته و ابزارها و روش‌های معماری الگوريتميک نيز اين گرايش را ممكن میسازند وهدايت می‌كنند. طراحی و توليد معماری كه از روش‌های نوين علمی بهره می‌برد میتواند فرايندهای پيچيده را در الگوريتم‌های طراحی ساده كند

مطالعه رفتاری انسان‌ها در جمعيت‌های زياد، مطالعه رفتاری حشرات و موجودات در دسته‌های بزرگ، مطالعه نحوه لانه‌سازی و نظاير آن میتواند حوزه‌های مطالعه هوشی جمعی را فراهم میکند  

هوش جمعی و هوش حاكم بر رفتار تعداد زيادی از عناصر متحرک در فضای تبادلی و تعاملی، می تواند حوزه‌های جذابی برای مطالعه، طراحي و پژوهش‌های ناشی از آن را فراهم آورد به توليد معماری و شهرسازی الگوريتميک كه در آن رفتار تعداد زيادی از عناصر ساده تعامل كننده ، مطرح است بپردازد. اينگونه است كه مطالعه رفتار لانه سازی مورچه‌ها و موريانه‌ها و يا هندسه لانه زنبورها به مرجعی برای مطالعه و توليد پروژه‌های معماری تبديل میشود .

رباتيک، خودسازماندهی، پارادایمهای متعدد برنامه‌نويسی، گرافيک كامپيوتری، مواد هوشمند، مواد با حافظه شكلی، نانوتكنولوژی، و فهرست تمام نشدنی دانش‌ها و حوزه‌های نوين پژوهشی همان اندازه كه از معماری دور به نظر می‌رسند به آن نزديک هستند. معماری الگوريتميک در جستجوی يافتن منطق، رفتار، فرايند، الگو و محتوای اين دانشهاست تا از تلفيق آن با معماری به توليد ساختارهای جديد و پيچيده بپردازد ونوآوری را در به روزترين و پيشروترين حالت‌هاي آن جستجو كند. جرياني كه همه عرصه‌های دانش امروز را بر بسترهای كامپيوتری – الگوريتميک كنار هم می‌آورد

معماری الگوريتميک كه با امكانات متعدد طراحی و ساخت ديجيتال در عرصه‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری شروع به طرح گفتمان جديدی در معماری نمود از اين خلاء موجود در فضای تئوريک معماری سود جسته است و ضمن ارائه روش‌های نوين در طراحی و ساخت معماری، به پر كردن اين خلاء تئوريک نيز میپردازد

اگر به معماری به شکل حجم در فضا نگاه کنیم همیشه با هندسه و ریاضی به منظور طراحی آن سر و کار خواهیم داشت. تاریخ معماری هر دوره ای به شکلی با هندسه در ارتباط بوده است. معماری اسلامی و تزینات ساختمان ها مثال هایی هستند که نشان می دهد معماری با هندسه و ریاضی رابطه قوی داشته است. در دوران اخیر به علت گسسته شدن رشته های معماری و مهندسی این ارتباط تضعیف شده ولی در اوایل قرن ۲۱ با نفوذ هر چه بیشتر کامپیوتر در حوزه معماری و کمک به خلق فرم های جدید توسط این ابزار متعلقات علوم کامپیوتر نیز به معماری راه یافت. با تعریف فرم به صورت قدم هایی مشخص و تعریف شده که به اصطلاح الگوریتم خوانده می شود فرم های جدید به سمت علمی تر شدن پیش رفته اند. این اتفاق میمون باعث شده است که ارتباط بین طراحی و ریاضی به شکل محکم تری شکل گیرد.

برخلاف روش معمول ترسیم احجام ، مدل سازی حجم با الگوریتم مولد بر پایه اعداد ، هندسه و محاسبات استوار است. حتی اگر با حجم آزاد شروع به طراحی کنید آن حجم باید در ابتدا به پارامتر هایی مشخص متصل شود. نتیجه کار مسیر هایی است که همگی به هم مرتبط اند و با تغییر پارامتر های تعیین کننده، مسیر کل محاسبات تغییر کرده و حجم بدست آمده تولید می شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که استفاده از روش های الگوریتمیک برای تولید حجم باعث کاهش فاحش اختلافات بین رشته های مرتبط با معماری مثل سازه، انرژی، تاسیسات، شهرسازی و عرصه ی ساخت خواهد شد. نرم افزار هایی مثل گرس هاپر توانسته اند به خوبی فاصله ی بین حوزه ی طراحی و ساخت را نیز پر کنند

سر فصل هایی که طراحی الگوریتمیک آن ها را در بر می گیرد عبارتند از:

خلق منحنی ها و سطوح آزاد ، ویرایش و تغییر شکل پارامتریک فرم ، طراحی سطوح باز و بسته شونده ، طراحی زایشی ، نمونه سازی دیجیتالی و ساخت ، قطعه بندی و مدول سازی

سبک معماری پارامتریک

طراحی پارامتریک یک پروسه ی بر پایه تفکر الگوریتمیک  یا به بیان بهتر روش طراحی مقداری  می باشد که یک سری پارامتر و قوانین همراه یکدیگر روابط بین هدف طراحی  و نتیجه طراحی را تعریف می کنند. طراحی پارامتریک یک پارادایم طراحی است که در آن روابط بین المان ها، تکثیر هندسه و فرم های پیچیده را رقم می زند. کلمه پارامتریک از مبحث “معادله پارامتریک در ریاضیات منشا می گیرد و اشاره به استفاده از پارامترها و متغییرهای مشخص دارد که می توان با تغییر آن ها نتیجه یک سیستم یا معادله را ویرایش کرد. طراحی پارامتریک یک ایده جدیدی نیست و از قدیم در بخش های از طرح های معماری کاربرد داشته است . طراحی الگوریتمیک و تکرار شونده در حال تبدیل شدن به یکی از گرایش های محبوب در حرفه معماری می باشد

پارامتریک به این معنا است که فرمی از هنر و معماری را طراحی و پارامتر های قطعی را برای ساختار آنها ایجاد نمود. نکته مهم اینجاست که راهکار های نهایی را نمی توان کنترل نمود و تفکر طراحی پارامتریک هم بر پایه تغییر و تحول تعریف شده است و تنها طراحی اشکال را شامل نمی شود چرا که با روش های محاسبات پیشرفته به خلق احتمال های غیر ممکن می رود

طراحی پارامتریک معماری ساختمان تولیدی، واکنشی و تکراری می باشد و یک روش جدیدی برای کنترل فرم را ارائه می دهد. معماری پارامتریک این اجازه را به معمار می دهد تا نسبت به بافت، محیط و قوانین و مقررات واکنش نشان داده و به صورت کامل فرایند دیجیتالی از طراحی تا ساخت را ایجاد کند

برخلاف روش معمول ترسیم احجام ، مدل سازی حجم با الگوریتم مولد بر پایه اعداد ، هندسه و محاسبات استوار است. حتی اگر با حجم آزاد شروع به طراحی کنید آن حجم باید در ابتدا به پارامتر هایی مشخص متصل شود. نتیجه کار مسیر هایی است که همگی به هم مرتبط اند و با تغییر پارامتر های تعیین کننده، مسیر کل محاسبات تغییر کرده و حجم بدست آمده تولید می شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که استفاده از روش های الگوریتمیک برای تولید حجم باعث کاهش فاحش اختلافات بین رشته های مرتبط با معماری مثل سازه، انرژی، تاسیسات، شهرسازی و عرصه ی ساخت خواهد شد. نرم افزار هایی مثل گرس هاپر توانسته اند به خوبی فاصله ی بین حوزه ی طراحی و ساخت را نیز پر کنند

یکی از قدیمی ترین مثال های طراحی پارامتریک را می توان مدل معکوس شده ی کلیسا ها توسط آنتونی گائودی دانست. او در طراحی کلیسای یک سری مدل های سیمی شکل طراحی کرد که توسط وزنه هایی آویزان بودند. با عکوس کردن فرم بدست آمده او سقف ها و قوس های پیچیده ای را طراحی کرد. با تنظیم محل وزنه ها و یا طول سیم ها او توانست شکل هر قوس تغییر داده و با قرار دادن یک آیینه در زیر مدل فرم بدست آمده را مشاهده کند

طبیعت همیشه به عنوان یک الهام برای طراحان و معماران بوده است. تکنولوژی که کامپیوتر به همراه خود آورده است به طراحان و معماران ابزار هایی برای آنالیز و شبیه سازی پیچیدگی های مشهود در طبیعت را داده که امکان استفاده از آن در فرم سازه ساختمان ها و الگوی مدیریت شهری را فراهم کرده است. در دهه ۱۹۸۰ معماران و طراحان از کامپیوتر هایی بهره بردند که توسط نرم افزار های صنعت هوافضا و علوم تصویر توسعه یافته بودند

همانطور که هومن بالازاده میگوید ، معماری پارامتریک براساس عوامل و شرایط بیرونی خود را تغییر می‌دهد و به صورت یک ساختار یکپارچه نسبت به عوامل محیطی شکل می‌گیرد. معماری سنتی ایران و معماری پارامتریک شباهت‌هایی در بیان واحد و یکپارچه دارند. معماری اگر بتواند تحت یک نظام یکپارچه به نیازهای محیطی خود پاسخ مناسب دهد و سیاست درستی نسبت به عوامل خارجی اتخاذ کند درواقع رسالت خود را به‌درستی انجام داده است. در هر نوع سبک معماری نیاز به ابزارهایی برای طراحی وجود دارد که بین ابزارهای معماری سنتی و معماری پارامتریک تفاوت‌های زیادی وجود دارد ولی در نوع پاسخگویی به عوامل می‌توان شباهت‌هایی را بین‌شان پیدا کرد که این شباهت‌ها از نوع وحدت کل و جزء تحت یک نظام و ساختار است. نظام واحد و یکپارچه ایجاد شده در معماری پارامتریک و معماری سنتی ایران به نیازهای مختلف محیطی پاسخگو بوده و سعی در حل نیازهای محیطی دارد که نهایتا تحت یک الگوی یکپارچه خود را معرفی می‌کند .و علیرضا مشهدی میرزا در رابطه با معماری پارامتریک در ایران این چنین میگوید، به اعتقاد من نه‌تنها معماری ایرانی بلکه تمامی معماری‌های دنیا براساس پارامتر شکل گرفته و منطق و دلایل محکم و مستدلی در پشت آنها نهفته است. با مطالعه و جستاری در معماری بومی مناطق مختلف دنیا متوجه این موضوع می‌شویم. امکانات، اقلیم، دسترسی، اقتصاد و … پارامتر‌های شکل‌دهنده معماری در طی هزاران سال به شمار می‌روند. در معماری برای مردم هدف از تحلیل و استنتاج این پارامترها رسیدن به یک فضای آرامش و ماندگار است و کمتر فرم در نظر گرفته می‌شود.در معماری‌های حکومتی با توجه به سیاست حاکمان و ایدئولوژی آنها نمادها و فرم‌ها رفته‌رفته غالب بر کارکرد و منطق مردم‌ واری شده است. در مجموع به اعتقاد من آنچه به عنوان مثال در تولید مقرنس و کاربندی به عنوان پارامتر و الگو‌های شکل‌دهنده فرم تاثیر‌گذار هستند رویکرد منطقه‌ای و جغرافیایی نیست. با نگاهی به معماری سایر نقاط دنیا به نظر من یک روش فراگیر است که به جای استفاده از ابزار پیشرفته نرم‌افزاری از روش‌های ابتدایی و هندسی و کاملا خلاقانه چنین فرم‌هایی تولید شده‌اند

اگر به معماری به شکل حجم در فضا نگاه کنیم همیشه با هندسه و ریاضی به منظور طراحی آن سر و کار خواهیم داشت. تاریخ معماری هر دوره ای به شکلی با هندسه در ارتباط بوده است

سبک معماری فوتوریسم

آینده‌ گری یا فوتوریسم (در زبان ایتالیایی: Futurismo) (در زبان فرانسوی: Futurisme) فتوریسم یکی از جنبش‌های هنری اوایل قرن بیستم بود. مرکز این جنبش در ایتالیا بود و در کشورهای دیگر از جمله روسیه نیز فعالیت داشتند

معماری آینده‌گرا (معماری فوتوریسم)  بیش‌تر به جنبش عظیم صنعت و بازتاب آن در جامعه تعلق داشت، هر چند معمارهایی مانند آنتونیو سانت‌الیا (۱۸۸۸–۱۹۱۶) که در نخستین نمایشگاه آزاد آینده‌گری در سال ۱۹۱۶ شرکت کردند و به جمع آینده‌گراها پیوستند، کارهایشان از حد نقاشی و طرح فراتر نرفت ولی معماری این سبک تحولی بنیادین در شیوه‌هایی که امروزه به نوگرایی شبه کلاسیک معروف است، تبدیل شد علاقه‌مندی معماران فوتوریسم وابسته به هر چیز جدیدی در رابطه با فنآوری است. نکته‌ی مهم دیگر این که هنرمندان معماری چنین جنبشی بسیار مصمم بودند که از گذشته فاصله بگیرند. برای دستیابی به این منظور، معماران معماری فوتوریسم پروژه‌ای را مطرح کردند که بایستی همه‌چیز در ساختمان‌سازی شهر جدید عالی و بی‌نقص باشد.با رهایی از گذشته، معماران فوتوریسم فنآوری‌های جدید را که به روز بود پیشتیبانی کردند. آن‌ها به دنبال مصالح جدید بودند که در طراحی‌های نوین به کار برده شود و از طریقی که در گذشته طراحی شدند اجتناب شود ، معماری فوتوریسم بخشی از جنبش هنری است که فوتوریسم نامیده شده و از ایتالیای اوایل قرن بیستم سرچشمه گرفته و بنیانگذار آن فیلیپو تی.مارینتی است. «آنتونیو سانت الیا» هنرمند ایتالیایی است که تعداد کمی از پلان‌های رویایی وی ساخته شدند. وی در قلب یک کلانشهری که تحت تحولات صنعتی و افزایش جمعیت فراوان بود آرمانشهری را متصور شد که شهر جدید نامیده شده و مملو از آسمانخراش‌های یکپارچه و به‌یادماندنی با پل‌ها و معابری است که سراسر آسمان را درنوردیده‌اند ، بعد از پیوستن معمار جوان به نام آنتونیو سانت الیا و انتشار منشور معماری فوتوریست، سبک فوتوریسم رسما وارد حوزه معماری شد. اگرچه سانت الیا هیچ ساختمانی به سبک فوتوریسم احداث نکرد ولی کار بزرگ او ترسیم شهر جدید مطابق با اصول نظری جنبش فوتوریسم بود. تصاویر این شهر خیالی بسیار مدرن شامل یک سری آسمان خراش های بسیار مرتفع بدون هیچ گونه تزیینات و رجعت به تاریخ بود. از زیر و مجاور این سازه های بتنی و فولادی عظیم پل ها و خطوط ارتباطی برای اتومبیل، قطار و مترو در چندین طبقه عبور می کرد

نکات مهم ذکر شده توسط سانت الیا در این منشور که زیر بنای فکری این جنبش در حیطه معماری و شهرسازی را تشکیل می داد به این قرار است :

ما در خیابانهایی که برای نیازهای بشر چهار، پنج، شش قرن پیش ساخته شده زندگی می کنیم، محاسبات براساس مقاومت مصالح ، استفاده از بتن آرمه و فولاد ، مانع از معماری به مفهوم قدیمی و کلاسیک شده است ، ما دیگر این احساس را نداریم که مردان کلیساهای بزرگ ، قصرها و تریبون ها هستیم ، ما مردان هتلهای بزرگ ، ایستگاه های راه آهن ، خیابانهای وسیع ، بنادر عظیم ، بازارهای سر پوشیده ، رواقهای روشن ، جاده های مستقیم و تخریب های سودمند هستیم ، ما باید شهر فوتوریسم را همچون یک کارگاه کشتی سازی پهناور و پر هیاهو ، متحرک و فعال با تمام جزئیاتش ، ابداع و مجددا بازسازی کنیم ، خانه فوتوریسم باید همانند یک ماشین عظیم باشد ، آسانسورها دیگر نباید همچون سوراخ های کرم در گوشه های راه پله پنهان شوند ، خود قفسه راه پله به دلیل بلا استفاده بودن  باید حذف شود ، آسانسورها می بایست همانند اژدهایی ساخته شده از آهن و شبیه بر پیکر ساختمان بالا روند ، خانه ساخته شده با بتن شیشه و آهن و عاری از نقاشی و مجسمه و غنی به سبب زیبایی خطوط و برجستگی هایش ، و بسیار زشت به لحاظ سادگی مکانیکی اش ، با توجه به احتیاجات و نیازها و نه بر طبق قوانین شهرداری ساخته خواهد شد تزئین بایستی برچیده شود ،  همه چیز باید دگرگون گردد ، بیایید بناهای تاریخی ، پیاده رو ها ، پاساژها و راه پله ها را واژگون کنیم ، بیایید خیابانها و میدان ها را پایین ببریم و سطح شهر را بالا بیاوریم ، همانگونه که پیشینیان منبع الهام خود در هنر را در طبیعت جست و جو می کردند ، ما باید منبع الهام خود را در جهان مکانیکی که بوجود آورده ایم پی جویی کنیم و در یک کلام هر نسلی باید شهر خود را بسازد .

، تخیل به عنوان تصور چیزهایی که وجود ندارند سه جنبه اصلی دارد ترکیب شهودی تصاویر و مفاهیم

تلفیق کارکردهای بازآفرینانه حافظه و خاطره با نوآوری های سازند ، میانجی گری میان تجارب گذشته و دستاوردهای حاضر

در هم شکستن محدودیت ها و ذهنیات گذشته باعث میشود که معمار بتواند بنایی را که وجود ندارد و امکان ساختن آن ممکن نیست تصور کند و در پی ساخت آن برآید در مرحله بعدی تلفیق کارکردها ی حافظه و برخورد آن با نوآوری های سازنده ، معمار را در جهتی پیش میبرد که طرح تخیلی خود را باور کرده و قابل اجرا بداند. در مرحله بعد طرح تخیلی معمار نقش تولیدی و سازنده می یابد به طوریکه معمار طرح خود را قبول کرده و ذهن خود را به سمتی هدایت میکند که در پی ساخت اثر خلق کرده در ذهن خود باشد

معماری فوتوریسم یا آینده‌گرا، شکلی از معماری است که زیبایی‌شناختی‌های سنتی و اولیه را نپذیرفته و روش‌های نوینی را مطرح کرده است که دو موضوع اصلی آن عبارت است از: حرکت و ماشین

مبانی نظری جنبش فوتوریسم شامل موارد زیر است ،توجه به علم، تکنولوژی و جهان آینده ، حمل و نقل سریع السیر ، گسست از گذشت، حذف تزیینات ، بلندمرتبه سازی ، نمایان کردن اجزای عملکردی و تکنولوژیک ساختمان

شروع جنگ جهانی اول سبب پایان جنبش فوتوریسم شد. عمر جنبش فوتوریسم نسبتا کوتاه بود. این جنبش به عنوان یک نظریه فکری فراگیر فقط در شمال ایتالیا مطرح بود. اگرچه هیچ ساختمان مهمی به این سبک ساخته نشد اما اشکال و تصاویر کشیده شده توسط معماران آن سبک پس از نیم قرن به منصه ظهور رسید

سبک معماری فولدینگ

معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه ی پایانی قرن گذشته بود. فلسفه ی فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف و معمار فقید فرانسوی ، دلوز مطرح شد .

فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد. از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد .زیر بنا و روبنا وجود ندارد. معماری فولدینگ به دنبال تعداد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد. این فلسفه در پی از بین بردن دوگانگی هاست.فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبنا های فکری تمدن غرب و با لاخص منطق و ریاضی گو نه ی مدرن است

فولد به معنای چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند

هر فضا در ساختمانی به سبک فولدینگ شبیه یک لایه است. ین لایه ها گاهی به صورت موازی در کنار هم قرار می گیرند و گاهی درهم پیچ و تاب می‏خورند. لایه لایه بودن یکی از بارزترین ویژگی های این سبک است و تقریبا در تمام ساختمان های این سبک دیده می شود .

فرم های معماری در این سبک بیشتر به صورت منحنی و نرم هستند . این ویژگی را می توانید در ساختمان «مرکز فرهنگی حیدر علی اف» کشور آذربایجان ببینید ، پوسته این ساختمان کاملا نرم و منعطف است و در هر نقطه با توجه به کاربرد فضا شکلی خاص به خود می گیرد ، ناگفته نماند معمار داخلی این اثر سارا شیخ اکبری، زنی ایرانی است. او از همان لایه های نرم و منعطف سبک فولدینگ در طراحی داخلی این بنا استفاده کرده است؛ لایه هایی که با حرکت آزادانه خود از سطح برخاسته روی دیوار می روند و روی سقف به حرکت روان و سیال خود ادامه می دهند

فرم‏ها یا لایه های معماری فولدینگ در کنار هم شکل محیط اطراف را به خود می گیرند؛ مثلا ساختمانی که نقش راه آهن را بازی می کند، شکلی کشیده مثل خطوط را ه آهن دارد. این ویژگی را می توانید در «راه آهن افراگولا» در ایتالیا اثر «زاها حدید» ببینید. البته ناگفته نماند فولدینگ ها فقط به شکل ظاهری محیط توجه نمی کنند بلکه ویژگی های اجتماعی و تاریخی محیط را نیز در نظر می گیرند

معماران این سبک با ساختمان های بلند عمودی مخالف هستند. بیشتر ساختمان هایی که به این سبک ساخته شده اند، شکل افقی دارند

«گرگ لین یکی از معماران مشهور این سبک، در یک حرکت نمادین طبقات مختلف «برج سیرز» را که یکی از بلندترین ساختمان‏های ساخته شده به این سبک بود به صورت لایه هایی درآورد و آنها را به صورت افقی در کنار هم قرار داد. او با این کار مخالفت خود را با ساختمان های بلند عمودی اعلام کرد ، نماي خارجی برج تماما با شیشه هایی به رنگ برنز و آلومینیوم سیاه رنگ پوشش شده است ، این برج از 9 مکعب مستطیل چسبیده تشکیل شده که به صورت سلسله وار هر کدام تا ارتفاع معینی بالا می روند. دو مکعب مستطیل آخر به ارتفاع 443 متر می رسند.فضلور خان براي هر مکعب مستطیل 25 ستون فلزي در نظر گرفت.لذا برج سیزر از نه لایه –مکعب مستطیل- و هر لایه از 25 لایه – سیستم سازه- تشکیل شده است

در بسیاری از ساختمان ها فضاهای مهم در راس بنا یا در بهترین جایگاه قرار می گیرند و حتی شکل آنها کاملا متمایز از بقیه فضا هاست. این تفاوت آن قدر است که بیننده به راحتی می تواند این فضا را از بقیه تشخیص دهد اما معماران سبک فولدینگ با این سلسله مراتب که به اصطلاح بخش وی آی پی نام دارد ،  مخالف هستند

معماران از این سبک در ساخت وسایل خانه هم استفاده می کنند . فرانک گهری یکی از معمارانی است که با سبک فولدینگ میز و صندلی ساخته است ، در کارهای او لایه ها به خوبی مشخص هستند . این لایه ها در کمال سادگی بسته به نوع کاربری صندلی یا حتی خواسته مشتری به شکل های خاص درآمدند . این لایه ها که کاملا شبیه هم ساخته شده‏اند با توجه به موقعیت قرار گیری شان نقش متفاوتی را بازی می کنند .

سبک معماری های تک

از دید معماران های تک، ساختمانهای امروزی باید نمایش دهنده عصاره فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد. بنابراین، یکی از اهداف روشن و بارز این معماری، زیاده روی در اجزای صنعتی ساختمان با در معرض دید قرار دادن آنها بود، زیرا از نظر آنها جنبه های تکنیکال، خلق کننده زیبایی ساختمان هستند

یکی از بارزترین نمونه های این زیاده‌روی، مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو در  پاریس است . در این نمونه، داکت های تهویه و لوله های تاسیساتی بطور بسیار برجسته ای در بیرون ساختمان خودنمایی می کنند که به نوبه خود کاری افراطی محسوب می شود، زیرا تا آن زمان داکت های تهویه و تاسیسات جزو اجزایی بودند که در داخل ساختمان پنهان و  مخفی می شدند. این ساختمان توسط دو معمار پیشرو و معروف های تک به نام های ریچارد راجرز و رنزو پیانو طراحی و ساخته شده است .

میتوان معماری های تک را یکی از شاخه‌های معماری مدرن دانست، زیرا این معماری که بر اساس ایده های اولیه معماری مدرن بنا شده، هدفش تمرکز بر استفاده از یافته های تکنولوژیکی جدید در طرح و اجرای ساختمان است

از ویژگی های معماری های تک میتوان به ، تاکید بر اجزای صنعتی و پیش ساخته به صورت منظم و تنظیم شده ،  ایجاد فضاهایی یکپارچه از طریق استفاده از اسپیس فریم ها و عناصر صنعتی پیشرفته ،  استفاده از دیوارهای شیشه ای پایا و ایستا به صورت سطوح یک پارچه در جداره های بیرونی بنا، با بکار گیری اجزا و ساختارهای مرکب فولادی سبک و طراحی بام ساختمان اشاره کرد .

ریچارد راجرز در مصاحبه خود با تلویزیون بی بی سی این عقیده را چنین بیان می‌کند : ایده‌هایی که معماری می‌کنیم، از خیلی لحاظ ریشه در باورهای ما دارد و به این ربط پیدا می‌کند که ما ساختمان را مثل یک کتاب بخوانیم. برای اینکه ساختمانی خوانا باشد، باید جریان ساختن آن قابل روئیت باشد. این شیوه‌ای است که ما معماری می‌کنیم و احساس ما این است که این کار در گذشته هم انجام می شده است این موضوع اصلاً تازگی ندارد، کلیساهای عظیم گوتیک مثالی بسیار روشن است. زمانی که آب از درون ناودان شرشر کنان تخلیه می‌شود، خیلی هیجان انگیز است. این بسیار روشن و خیلی خوانا است. این نوع معماری مورد علاقه من است . علم همه ما را به هیجان می‌آورد. ما معماران عقیده داریم که قرن حاضر قرن علم است، فیلسوفان نیز همین عقیده را دارند. منظورم از علم خیلی کلی است. ما شاهد انقلابات شگفت آوری در علم بوده‌ایم و عقیده داریم که علم و تحقیق عملی ما را با اخنگ معماری بهتر آشنا می‌کند و این مورد علاقه ما است که می‌توان به شکلی مفاهیم علمی را با تعبیر شاعرانه‌ای طرح و تبیین کرد

راجرز می‌گوید: همانند کلیساهای گوتیگ، ما ساختار را نمایان می‌کنیم

سانتیاگو کالاتراوا که بیشتر شهرتش را مدیون طراحی سازه‌های عظیم و شگفت‌انگیز کابلی است، اثری به سبک هایتک را نیز به نام خود ثبت کرده است. کمر چرخان که در ابتدا مجسمه‌ای الهام گرفته شده از چرخش ستون فقرات انسان بود، به دنبال درخواست جانی اورباک، ، از سانتیاگو کالاتروا مبنی بر طراحی سازه‌ای بر اساس مجسمه معروف این معمار، به نخستین برج چرخان دنیا بدل شد. این برج چرخان که در مالموی سوئد اجرا شده است و به سبک فوتوریسم نسبت داده می‌شود، نخستین برج چرخان دنیا و نیز یگانه اثر سانتیاگو کالاتراوا در سبک هایتک به شمار می‌رود

یکی از برجسته‌ترین آثار نورمن فاستر ، ساختمان مرکزی شرکت بانکداری هنگ کنگ و شانگهای است. به گفته نورمن فاستر، مهم‌ترین دلیل طراحی این ساختمان به سبک هایتک، ایجاد فضاهایی یکپارچه با پلانی باز است که جز از طریق حذف ساختارهای باربر داخلی و استفاده از دکل‌های مرکب میسر نمی‌شد

اصل مهم در طراحی های تک این است که همواره باید برای هر تصمیم گیری در طراحی مبنای عملکردی وجود داشته باشد. سازه باید واقعی باشد و توجیهی عملکردی داشته باشد. های تک تمایل به مبالغه آمیز کردن عملکرد تکنیکی اجزای ساختمان دارد. المان های بناهای های تک سازه ی فلزی عضلانی، پوسته ی صیقلی نفوذ ناپذیر و سر سخت، کانال های هوا و دود کش هایی که عملا در معرض دید قرار می گیرند، بیان گر فرم تکنیکی خود هستند

طراحی های تک مواد و قطعات پیش ساخته ی صنعتی را با ارتباطی جدید در هم می آمیزد تا محصولات و اجزای مبلمان را خلق نماید. در این فرآیند از جزییات تکنیکی در صنایع نظامی وعلوم محض و لوازم الکترونیکی مربوط به بازی ها و سرگرمی ها نیز الهام گرفته می شود. مانند اتفاقی که در مبلمان اداری نورمن فاستر با نام نوموس یا در محفظه های کابینتی که ماتیوتان طراحی کرده، دیده می شود

7 رستوران عجیب و زیبای دنیا

رستوران dinner in the sky 

شرکت این رستوران در 47 کشور  دنیا شعبه  دارد. وعده های غذایی بر روی یک میز که با جرثقیل به آسمان می رود، چیده می شوند . این رستوران تجربه ای لذت بخش غذا خوردن در حالت معلق را به انسان میدهد.

رستوران مروارید 

اولین رستوران زیر دریا در دنیا، با نام مروارید، در مالدیو ساخته شده است. این رستوران زیر دریا با هزینه ای کمتر از 5 میلیون دلار ساخته شده و بخشی از پروژه جذب توریست جزیره رانگالیفینولهو محسوب میشود.

رستوران یخی دبی

این رستوران به طور کامل از یخ ساخته شده! صاحبان از هیچ چیز جز یخ برای دکوراسیون داخلی استفاده نمی کنند، بنابراین اگر میخواهید از آن بازدید کنید، ممکن است لازم باشد یک کت و لباس گرمتر را همراه خود داشته باشید.با آب و هوای گرم در این منطقه، این تجربه کاملا سرد است. شما ممکن است قادر به صرف زمان زیادی در آن به دلیل سرمای زیاد نباشید اما قطعا خاطره ای به یادماندنی خواهد بود.

رستوران درختی در تایوان

این رستوران درختی در تایوان حس غذا خوردن داخل لانه پرندگان را به میهمانان خود می دهد. غذاها با استفاده از زیپ لاین به رستوران هایی که در ارتفاع ۵ متری قرار دارند، می رسد

رستوران صخره ای زنگبار

خانه‌ای قدیمی ساخته شده روی صخره‌ای در کنار ساحل Michanvi Pingwe در کشور زنگبار، حالا به یکی از بهترین رستوران‌های غذای دریایی این کشور تبدیل شده است. این خانه در اصل محلی برای استراحت ماهیگیران محلی بود. زمان‌هایی که سطح آب پایین رفته باشد، مسافران می‌توانند تا رستوران را پیاده‌روی کنند اما در هنگام بالا آمدن آب مجبور به استفاده از قایق‌ها هستند.

رستوران گلخانه ای فرانسه 

در این رستوران بر روی صندلی که می نشینید چنان محو تماشای گل های اطراف می شوید که شاید اصلا یادتان برود که به اینجا آمده اید تا غذا بخورید! اینجا مطمئنا برای عاشقان گل و گیاه مثل بهشت می ماند جایی است که باید در آن تا می توانید نفس عمیق بکشید و عطر گل های تازه را استشمام کنید. در این رستوران می توانید جذابیت فرانسه را در فضایی لوکس و غافلگیرانه بیشتر احساس کنید و شبی فراموش نشدنی و رمانتیک را بگذرانید.

رستوران غاری ایتالیا 

شاید رستوران‌های صخره‌ای زیادی در دنیا وجود داشته باشد اما این یکی با بقیه تفاوت دارد. رستوران «Grotta Palazzese Puglia» درون یک غار آهکی در کنار دریا ساخته شده و فقط از ماه مه تا اکتبر، یعنی در زمانی که دریا طوفانی نباشد غذا سرو می‌کند. این رستوران ایتالیایی از قرن ۱۸ میلادی دایر بوده است.

ضوابط طراحی آشپزخانه

سب

آشپزخانه به سبب داشتن لوازم زیاد و ضروری و همچنین به سبب آنکه اغلب یک سوم زمانی که در منزل هستیم را در آشپز خانه میگذرانیم ، طراحی صحیح ، کارآمد و زیبا در این بخش ضرروی میباشد که البته قوانین و ضوابط طراحی آشپزخانه بسیار اهمیت دارد.

در ابتدا لازم است مثلث کار را شرح دهیم .اساسا طراحی آشپزخانه به منظور سازماندهی وسایلی مانند: اجاق گاز، یخچال و فریزر ،لباس شویی،سینک و یک محل جهت پخت و پز است. این نقاط در کنار یکدیگر یک مثلث تعریف میکنند که به آن مثلث عملکرد میگویند . بطور ایدآل مثلث عملکرد از بخش های ۳.۶۵ سانتی متری تا ۶.۷ سانتی متری تشکیل شده است. این طرح بندی با استفاده از مثلث عملکرد برای تعریف بهترین حالت ممکن برای فضا است

اگر بخواهیم انواع اشکال آشپزخانه را شرح دهیم میتوانیم از یک خط شروع کرده و بعد با تمام اشکال منتظم و حتی غیر منتظم آشپزخانه ترسیم کنیم ولی در نهایت باید قانون مثلث کار را رعایت کنیم .

منطقه شستشو عمدتا برای قرار گیری یک سینک ظرف شویی دو قلو ، ماشین ظرف شویی و ماشین لباسشویی کاربرد دارد هنگام قرار گیری سینک ضروری است که سطل آشغال در نزدیکی آن وجود داشته باشد و جهت جلوگیری از بهم ریختگی در بالا فضایی برای قرار گیری ظروف در نظر گرفته شود

منطقه نگهداری شامل محل قرارگیری یخچال و فریزر است این فضا باید مناسب با اندازه یخچال و فریزر در نظر گرفته شود و همان طور که در بالا اشاره کردیم نباید منطقه پخت پز را در سمت منطقه نگهداری قرار داشته باشد

منطقه پخت و پز محل قرار گیری اجاق گاز ، ماکروفر است دقت داشته در این منطقه باید ظروف مورد نیز برای آشپزی در دسترس و نزدیک محل قرار داشته باشند. سیستم تهویه مناسب مانند انواع هود نیز باید در نظرگرفته شود. برای دسترسی و پخت آسان غذا حداقل نزدیک به ۸۰ سانت فضا به عنوان راه رو نیاز است .در رابطه با جای اجاق گاز در آشپزخانه باید بگوییم : بین اجاق گاز تا سایر لوازم آشپزخانه فضایی استاندارد روی صفحه کابینت مورد نیاز است. این فضا به شما اجازه میدهد تا در حین کار ابزار و لوازم مورد نیاز را در نزدیکی آن قرار دهید یا قابلمه و ظروف سرو را در کنار محل پخت آن قرار داده و بدون شلوغ کردن دیگر فضاها غذای آماده را درون ظرف سرو بکشید. این فضای خالی استاندارد حداقل ۴۰ سانتی متر از طرفین گاز در نظر گرفته می‌شود. دراین فضای خالی نباید محل دایمی چیدن وسایل اضافه و برقی شود تا در حین کار با انبوه وسایل دست و پا گیر مواجه نشوید و به خاطر بخار آب و روغن پاشیده شده روی آن ها مرتبا در حال تمیزکاری اضافی نباشید.

بهتر است کابینتی برای نگهداری ظروف آشپزی در نزدیکی اجاق گاز وجود داشته باشد تا به راحتی به قابلمه و تابه های مود نیاز در حین کار دسترسی داشته باشید . محل قرار گیری ادویه جات و سایر مواد مصرفی نیز باید در محلی دور تر از حرارت اجاق در نظرگرفته شود زیرا حرارت بر کیفیت مواد تاثیر گذار است و در برخی مواردموجب تغییر طعم و رنگ آن ها می شود .اگر برای محل قرار گیری اجاق گاز مدل جزیره را مد نظر دارید باید دقت کنید که لبه پشتی گاز از لبه خارجی صفحه کابینت باید حداقل ۲۳ سانتی متر فاصله داشته باشد تا برای افرادی که به تماشای آشپزی شما هستند خطری به وجود نیاید

ارتفاع کابینت زمینی ۹۰ سانتی متر و عمق آن را ۵۰ سانتی متر و عرض آن را ۶۰ سانتی در نظر میگیرند. بین کابینت هوایی تا روی کابینت زمینی نیز یک فاصله ۶۰ سانتی متری در نظر گرفته میشود.ابعاد کابینت هوایی ارتفاع ۷۰ سانتی متر و عمق ۳۰ سانت میباشد

برای بیش‌ترین استفاده از آشپزخانه ابعاد و اندازه‌های وسایل موجود در آن بسیار مهم هستند. عرض یک یخچال معمولی معمولا کم‌تر از 92 سانتی‌متر است. معمولا مشکل در عمق یخچال است. در سال‌های اخیر تولیدکنندگان یخچال‌هایی تولید کرده‌اند که عمق نسبتا زیادی دارند. البته هم‌چنان یخچال‌هایی با عمق کم در بازار وجود دارند.
سعی کنید هنگام طراحی آشپزخانه محل قرارگیری یخچال 76 سانتی‌متر عمق داشته باشد تا بتوانید از آشپزخانه خود به راحتی استفاده کنید. هنگام خرید یخچال به جهت بازشدن در آن نیز دقت کنید، چون ممکن است در آشپزخانه شما مانعی برای بازشدن در یخچال وجود داشته باشد.

 کابینت‌های فوقانی آشپزخانه معمولا 46 سانتی‌متر بالاتر از پیش‌خان قرار می‌گیرند و خودشان 76 تا 106 سانتی‌متر ارتفاع دارند. بنابراین کابینت‌های فوقانی 178 تا 203 سانتی‌متر از سطح زمین بالاتر هستند. برای دسترسی به کابینت‌های که 207 سانتی‌متر بالاتر از سطح زمین هستند نیار به نردبان است و کابینت‌هایی که 243 سانتی‌متر بالاتر از سطح زمین هستند کاربردی ندارند. البته از این کابینت‌ها می‌توان برای نگهداری از وسایل کم‌مصرف استفاده کرد
ابعاد استاندارد کابینت‌های تحتانی 61 سانتی‌متر عمق و 92 سانتی‌متر ارتفاع است. به طور کلی به مرور زمان قد انسان‌ها بلندتر شده و به همین دلیل ارتفاع کابینت‌ها به 97 سانتی‌متر رسیده است

اندازه مهم دیگری که باید به آن توجه کرد عرض جزیره هاست.عرض جزیره های درون آشپزخانه باید 107 سانتی‌متر و یا نهایتا 122سانتی‌متر باشد.

راهروهای کاری، جایی است که افراد در آشپزخانه می‌ایستند تا کار کنند، درحالی‌که راهروهای عبور برای کاربران و ساکنین در اطراف آشپزخانه است. اگرچه اندازه ایده ال بسته به فضا و طراحی ال شکل ، یو شکل و یا موازی می‌تواند متفاوت باشد، عرض راهرو یا عرض پیشخوان آشپزخانه باید حداقل ۱٫۰۶ متر باشد، درحالی‌که راه‌های عبور باید به‌اندازه‌ای ۰٫۹ متر باشد.این یکی از اصول طراحی آشپزخانه می باشد که باید برای راحتی افراد رعایت شود

ضوابط طراحی خانه سالمندان

به طور کلی در هر اتاق نباید بیش از 4 نفر زندگی کنند. اتاق حتما ً باید دارای یک پنجره باشد.فضای کافی برای جابه‌جا کردن و حرکت دادن ویلچر موجود باشد وحتما داخل واحد حمام داشته باشد. درِ اتاق نیز نباید به داخل اتاق‌های دیگر باز شود. همچنین نور کافی برای مطالعه در رختخواب فراهم شود (مثل یک چراغ مطالعه کوچک در بالای تخت).

اگر محیط خصوصی امکان پذیر نیست در فاصله بین تختخواب‌های اتاق پرده‌ای باشد تا در صورت نیاز، سالمند بتواند با کشیدن پرده یک محیط خصوصی برای خود ایجاد کند. تخت نسبت به پنجره باید دید داشته باشدو یک صندلی راحت در کنار تخت باشد. همچنین هر سالمند باید یک کمد جداگانه وهم‌اتاقی‌های سازگار، همزبان و متناسب با خود داشته باشد. در صورت تمایل، اتاق تلفن داشته باشد.

سرویس بهداشتی سالمندان باید دارای میله های کمکی باشد و فضای کافی برای حرکت بیلچر وجود داشته باشد و همچنین سرویس هایی ویژه معلولین نیز وجود داشته باشد .

اتاق و نشینمن و تمام فضاهای عمومی باید نور کافی داشته باشند و دارای میله های کمکی باشند و همچنین تمام پیریز ها و وسایل خطرناک با رنگ های هشدار دهنده و واضح مشخص باشند . باید کاناپه ای باشد  و بهتر است تلوزیون روزنامه و از این قبیل سرگرمی ها نیز تعبیه گردد. مکان هایی خصوصی باید تعبیه شود برای ملاقات ها و معانیه ی پزشکان . سالمندان باید جایی دور از فضای ترافیک شهری باشد چراکه آرامش سالمندان در گرو دوری از آلودگی صوتی است . در ضمن سالمندان باید دارای تهویه هوای مطلوب باشد و چه بسا ساختمان های کهنه ساخت که بوی رطوبت دارند مناسب کاربری سالمندان نیستند .در سالمندان باید مسیری برای پیاده روی سالمند تعبیه شود و دارای میله کمکی باشد و در جای جای آن نیمکتی باشد برای مکث . سالن های گفتگو جمعی و کلاس های آموزشی بسیار بر روحیات و سرگرمی سالمند ها اثر بخش است .

اگر سالمندان بیش از یک طبقه باشد باید تعداد پلکان معقول داشته و همچنین دارای تعداد متعددی آسانسور باشد . در ضمن تراس ، بالکن و پنجره ها باید محافظ مناسب داشته باشند . کف تمام بخش های سالمندان باید از متریالی غیر لغزنده و ترجیحا مات پوشیده شود . تخت سالمند باید دارای محافظ باشد .

برای طراحی محوطه باید نکاتی رعایت شود برای مثال ؛ فواصل و طول مسيرهای دسترسی از حالت عادی کمتر باشد، برای مثال تعداد و محل قرار گيری سرویس های بهداشتی باید به صورتی باشد، که افراد سالمند در کوتاهترین زمان، و مناسب ترین مسير ممکن بتوانند به آن دسترسی پيدا کنند. هيچ گونه بلندی یا مانعی در مسير حرکت افراد سالمند قرار نداشته باشد. سعی شود تا جای ممکن از مسيرهای شيبدار کمتر استفاده شود و در صورتی که مجبور به استفاده ازمسيرهای شيبدار هستيم حدالامکان از نرده در کنار مسيرها برای دستگيری افراد سالمند استفاده شود لازم است عوامل محرک حواس بينایی، شنوایی، لامسه و بویایی در طراحی فضای باز به کار گرفته شود، تا لذت و ادراک محيط به نحو مناسبی انجام بگيرد.

سرنخهای لامسه بسيار مهم و شامل تغييرات در بافت کف پياده روها و محل برخورد مسيرها یا قبل از محوطه پله هاست که با تغییر مصالح میشود به ان رسید و همچنین باید در فواصل کوتاه نیمکت تعبیه شود . بهتر است فضاهای خاصی برای ورزشهای سبک و نرمش برای سالمندان در نظر گرفته شود، برای مثال راه رفتن مورد علاقه بسياری از سالمندان در سنين بالاست، بنابراین می توان با طراحی مسيرهای پياده روی مناسب و متنوع، به نياز آنها پاسخ مثبت داد

به گزارش ارگان معماری :مجتمع اقامتی سالمندان البشلس پارک (elbschloss park residence) همچون دهکده ای آرام و کوچک، به دور از هیاهوی شهر “هامبورگ” در آلمان قرار گرفته است. کانسپت کلی پروژه البشلس پارک، القا احساس تعلق به فضا از طریق طراحی ساختمان های مجزا و پراکنده در بستری با نشاط و صمیمی بوده است و شکل نامتعارف زمین نیز از جمله عوامل تاثیرگذار بر چرخش احجام می باشد. ارتفاع کم توده ها و فاصله گرفتن آنها از جداره زمین و شکل مسیر اصلی پیاده در سایت، برای مخاطبانی که درون مجموعه پای می گذارند، تنوع دید و پرسپکتیو و همچنین مقیاسی انسانی را به ارمغان آورده. مسیرهای پیاده که با فرمی منحنی شکل درون سایت جای گرفته اند، کیفیتی مشابه پارک های محلی را به محیط می بخشند. دسترسی پیاده به ساختمان ها به وسیله راه هایی که از مسیر اصلی منشعب می شوند، ممکن گردیده که پس از گذر از پیش فضای ورودی که حریمی خصوصی برای ساختمان ها تعریف کرده و بعضا در سطح بالاتری نیز قرار گرفته، به ورودی ساختمان ختم می شوند. مصالح غالب در نمای بناها، بتن سفید است که بی روحی و سردی احتمالی ناشی از رنگ و بافت آن، به واسطه سطوحی از نما که بافت گرم و پویای چوب را دارند تعدیل شده. این تنوع در نوع و رنگ مصالح سبب پویایی و سرزندگی مجموعه نیز گردیده است. همچنین جهت حفظ آسایش سالمندان و برقراری آرامش در فضاهای باز مجموعه، پارکینگ ها جز تعداد اندکی، در زیر زمین قرار گرفته

اند. فضاهای باز گَسترده سبز، چشم انداز مناسب را برای ساکنین واحدها به ارمغان آورده که نقش عمده ای در بالا بردن روحیه سالمندان مجموعه دارد. معماری بناها به دور از آشفتگی و اغتشاش در حجم هایی ساده و خالص نمود یافته که با کاربری مجموعه همخوانی دارد. بازشوهای متعدد ناپیوسته اما ریتمیک، از دیگر عواملی است که روحیه خوابگاهی پروژه را کمرنگ و بر وجه مسکونی کردن آن تکیه کرده و تاثیری به سزا در روحیه ساکنین دارد. پروژه شامل هشت ساختمان مجزا می باشد، ساختمان هایی که در ضلع غربی سایت جانمایی شده اند، شامل سه بلوک موازی می باشند. سطح همکف این بلوک ها که یکی از جداره های شهری پروژه را شکل می دهند به کاربری های تجاری و عمومی اختصاص داده شده. به طور کلی واحدهای اقامتی در این مجتمع را در سه تیپ کلی، شامل اتاق یک نفره، واحدهای یک خوابه و دوخوابه می توان دسته بندی نمود.

نوار موبیوس و بطری کلاین

آگوست فردیناند موبیوس (August Ferdinand Möbius) در روز ۱۷ نوامبر ۱۷۹٠ در شهر زاکسن به دنیا آمد. وی ریاضی‌دان و ستاره شناس مشهور آلمانی است. بیشتر شهرت او به دلیل کشف نوار موبیوس است.

نوار موبیوس نواری کاغذیست که به گونه ای پیچیده است و ابتدا و انتهای آن بر هم منطبق شده است . این نوار خاصیت دو رو بودن کاغذ را باطل میکند چرا که اگر شما از از یک نقطه در نوار شروع به حرکت کنید در نهایت کل سطح نوار را رفته اید و میتوانید این حرکت را تا بی نهایت تکرار کنید .

تعریف خاص ریاضی :دلیل «یک رویه بودن» این نوار، به شرح زیر است که : در هر نقطة a از نوار موبیوس، می‌توان دو بردار با جهت‌ ‌های مختلف رسم کرد که بر نوار موبیوس در این نقطه عمود باشد.

خاصیت موبیوسی: خاصیتی است که رابطه بین «درون» و «بیرون» را وارونه می‌کند. یعنی هر نقطه از یک سطح موبیوسی در عین حال که درون است، بیرون نیز می‌باشد، بنابراین در یک تغییر پیوسته نوعی دگرگونی در ماهیت یک فضا صورت می‌گیرد.در واقع در این حالت، فضا خاصیت دوگانه اما پیوسته پیدا می‌کند.

مرز یک ناحیه در فضا

مرزِ یک ناحیه، خط جدا کننده آن ناحیه از ناحیه دیگر است. در ریاضیات برای یک سطح سه مفهوم تعریف می شود: نقطه داخلی: نقطه ای که بتوان آن را داخل یک دایره روی سطح محصور کرد. نقطه خارجی: نقطه ای است که بتوانیم دایره ای حول آن رسم کنیم که متعلق به آن سطح نباشد. نقطه مرزی: نقطه ای است که هر دایره ای حول آن رسم شود، قسمتی از آن متعلق به سطح و قسمت دیگر آن متعلق به خارج آن سطح باشد. با این تعریف نوار موبیوس فقط یک مرز دارد. یعنی با یک بار حرکت در کرانه‌های انتهای نوار تمام مرز آن را می توانیم طی کنیم.

نوار موبیوس خواص غیرمنتظره دیگری نیز دارد؛ برای نمونه، هرگاه بخواهیم این نوار را در امتداد طولش بِـبُریم به جای این که دو نوار به دست بیاوریم، یک نوار بلندتر و با دو چرخش به دست می آوریم! همچنین با تکرار دوباره این کار دو نوار موبیوس در هم پیچ خورده به دست می‌آید. با ادامه این کار یعنی بریدن پیاپی نوار، در انتهای کار تصاویر غیرمنتظره‌ای ایجاد می‌شود که به حلقه‌های پارادرومیک (paradromic rings) موسومند. همچنین اگر این نوار را از یک سوم عرض نوار ببریم، دو نوارِ موبیوس در هم گره شده با طولهای متفاوت به دست خواهیم آورد. تمامی این کارها به آسانی قابل اجراء هستند.

نوار موبیوس را می‌توان حالت خاصی از بطری کلاین دانست.نوار موبیوس به نوعی می‌تواند به عنوان سمبل تعامل دوگانگی فرهنگی تلقی شود.

فیلیکس کلاین، ریاضیدان آلمانی و عضو آکادمی علوم برلین بود که در سال 1882 نمونه جالبی از سطحی یک رویه طرح کرد که به بطری کلاین مشهور شد. این بطری، یک سطح کاملاً بسته دارد و  حجم آن صفر است. بطری کلاین اگر چرخانده شود، هیچ تغییری در مایع درون آن داده نخواهد شد.

در کیهان شناسی، مطرح شده‌ است که کیهان را به شکل زین اسب میداند و اشکالی نیز به نام بطری کلاین و نوار موبیوس ارائه شده‌ است. در بطری کلاین جهان بسته است و به شکل یک بطری است در نوار موبیوس جهان درون و بیرون ندارد.

اگر حرکت در جهان را از جایی شروع کنیم که روی نوار باشد، سرانجام از زیر نوار سر درمی آوریم یا اگر از زیر آن شروع کنیم به روی آن خواهیم آمد.

خانه بطری کلاین (klein bottle house ) درون بافت درختی بر روی تپه‌های شنی با فاصله کوتاهی از ساحل وحشی ۱۶ واقع شده‌است.

از همان اول شرکت ساختمانی ام‌ سی‌ آر می‌خواست که خانه‌ ای طراحی کند تا در داخل خط درخت‌های موجود در ناحیه حرکت کند ، به همین دلیل در طراحی این ساختمان آن‌چه به عنوان مارپیج یا همان ساختمان پوسته مانند آغاز شد در نهایت به مارپیچی پیچیده‌تر و به بطری کلاین توسعه یافت. آن‌ها مشتاق بودند که از نظر توپولوژیکی به بطری کلاین وفادار باشند.

موقعیت سایت ساختمان و ارتباط آن با بادهای غالب ، توپوگرافی و پوشش گیاهی منطقه همه با محدودیت‌های سایت و ساختمان هم‌خوانی دارند.

دیوارهای این خانه مانند اریگامی‌های کاغذ تا و چین دارند، اتاق‌ها حول محوری مرکزی که حایط را شمای می‌شود قرار گرفته‌اند و چشم‌انداز زیبایی از بالا به پایین ایجاد کرده‌اند. سنت استفاده از هندسه تجربی در طراحی این ساختمان برای به کارگیری و برآورده کردن نیازهای معاصر به صورت بسیار زیبایی به کار گرفته‌است و به اتاق‌ها درون بطری به شکل اشیا جا داده شده درون آن نگاه شده‌است. کیفیت پیچشی پوسته حلقه ای ساختار به خصوص در بافت درختی گردهمایی آرامض بخشی را به ارمغان آورده است. معماران اصلی آن Rob McBride , Debbie-Lyn Ryan هستند و با مساحت ۲۵۸ مترمربع در شبه جریزه مورنینگتون کشور استرالیا قرار دارد. خانه‎ای سازگار با محیط زیست و ناب، که به یاد ریاضیدان آلمانی، فلیکس کلاین ساخته شده است.

پیچیدگی‎های طراحی این بنا زیاد  و حاکی از آن است که طراحان به وسیله کامپیوتر؛ طراحی داخلی و اندازه زاویه‎های  آن را با دقت بسیار  انجام داده‎اند. دکوراسیون داخلی خانه بطری کلاین استرالیا، پر از ظرافت و خلاقیت و فرم خاص آن نشان دهنده تیزهوشی معماران ماهر و معماری منحصربه‎ فرد آن است. طرح‎های باز و آشکار، داشتن شکل‎های مستطیل یا مکعب، مینیمال و بدون زرق‎وبرق و تزئین، استفاده از سطح‎های صاف و پنجره‎های بزرگ، همه و همه، نشان از مدرن بودن معماری این خانه زیبا دارند. معماری مدرن همیشه به دنبال ارائه دادن راه حلی برای زندگی بهتر است و تلفیق آن با محیط زیست و طبیعت، یک شاهکار خواهد بود.