سبک معماری مینیمال

ایده سادگی و بی پیرایگی ایده ای کاملا نو و مربوط با زمان ما نیست، بلکه ریشه در بسیاری از فرهنگها از دوران باستان تاکنون داشته است، بی پیرایگی ابعادی دارد که دست آخر منجر به خلوص و کمال و زیبایی می شود. این اصطلاح در طراحی معمولا برای مواردی به کار میرود که طراح برای طرحش، تنها از المانهای اصلی و ضروری استفاده و سایر چیزهای اضافی که ممکن است بار تجملاتی داشته باشد را حذف میکند

بین سال های ۱۹۶۳و ۱۹۶۸ در آمریکا عمدتا در شهر نیویورک جنبش هنری ای به پا گرفت که با توجه به فلسفه وجودی آن “مینیمالیسم” نامیده شد. این سبک به عنوان نخستین جنبش هنری آمریکایی نیز شناخته میشود که هم زمان ریشه درکلاسیسیسم و مدرنیسم دارد و تاثیر عمیقی بر معماری، معماری داخلی و همچنین معماری منظر نیز داشته است

سبک مینیمال یا حداقل گرایی یک مکتب هنری است که در تمامی هنرها از جمله “معماری” ریشه دوانده است. به طور کلی “مینیمالیسم هنری” به معنای نمایان کردن حقیقت هر چیز است. ادامه ی این مکتب را که بگیریم به یک سادگی و بی پیرایگی می رسیم که در نهایت ما را به خلوص، کمال و زیبایی نزدیک می کند. مینیمالیسم فلسفی معتقد است که انسان برای زندگی کردن نیازهای محدودی دارد و مینیمال گراها در سادگی محض زندگی می کنند. به قول “فرانک استیلا” هنرمند مشهور مینیمالیستی: “آنچه می بینید همان چیزی است که می بینید”. به این مفهوم که با استفاده کمترازعناصرمی توان بیشترین تاثیر را ایجاد کرد. شعار مینیمالیست ها این است : ” انجام کارهای بیشتر با امکانات کمتر؛ کمتراما بهتر”. در این مکتب باید آنقدر پیش رفت تا به خلوصی درونی رسید

درمعماری مینیمال فقط از نشانه های اصلی، ضروری و کاربردی استفاده می شود و چیزهایی که زائد و تجملاتی به نظر می آیند حذف می گردند. در فضاهایی که به سبک مینیمال طراحی شده اند مخاطب محیط خویش را بهتر درک می کند و حضور خود را در آن مکان عمیق تر احساس خواهد کرد. شکل های هندسی ( کره . مخروط . مکعب) مشخصه ی سبک معماری مینیمالیسم هستند. دراین سبک این امکان برای مخاطب فراهم می شود تا اثر را طبق خواست و علاقه ی خود برداشت کند

به عبارت دیگر در این سبک طراحی، هنرمند یا مهندس کوچکترین تلاشی برای استفاد از جزئیات به منظور زینت دادن کار نمیکند، زیرا آنچه وجود دارد خود از تمامی جنبه های زیبا شناختی مبرا است

مینیمالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و المانها باید بیشترین مفهوم را به نمایش گذاشت

در این نوع معماری میخواهیم فضاهایی بی آفرینیم که مردم را قادر سازد آگاهی خود را از وجود فیزیکیشان احیا کنند. در همین راستا خالی کردن فضا از مواد زائد به مخاطب کمک میکند تا درک خویش از محیط را بالا ببرد

با استفاده کمتر از عناصر، تاثیر بیشتری ایجاد کرد.

این جمله، بانی مکتبی شد که کارش کنار هم گذاشتن اجزای اصلی و لازم یک بنا در کنار هم بود، به طوری که این کار در نهایت اوج سادگی خانه را به تصویر بکشد

عملکرد گرایی در پیِ فرو کاستن تمامی عناصر ساختمان به اجزای عملکردی آن بود، در واقع ما با مجموعهای از نقاط که با تبدیل شدن به خط و صفحه، حجمی ایده ال را به ما میدهد؛ سعی در آن داریم که در”عین سادگی” تمامیت خود را به وضوح به تصویر بکشانیم. تمام مختصات این سبک دارای هویتی هستندکه نیازی به استفاده از جزییات به منظور زینت دادن در طراحی داخلی و خارجی نیست و خود پاسخگو بیان مفهوم است

معماری مینیمالیسم علاوه برشفافیت فیزیکی از لحاظ فلسفی نیز شفاف است و انتزاع و فرو کاستگی در نهایت قدرت و هنرمندی در بناهای معماری به چشم میخورد. نکته حائز اهمیت در این سبکِ معماری استفاده از تکنولوژی و روش های پیشرفته اجرا، استفاده از شیشه، فلز و بتن بود

در این سبک معمار تلاش میکند تا با کنار گذاشتن و ناسادگیها که ذهن مخاطب را بیهوده به خود مشغول میدارند و تنها با به کار بستن عناصر لازم اثر خود را در معرض ادراک مخاطب قرار دهد. در این بین ایده معمار در یک سیر انتزاعی تکامل یافته و در صورت غلبه بر محدودیتهای موجود، مسائلی چون اقتصاد، ضوابط، کارفرما و …در نهایت انتزاع بیان میشود؛ این موضوع قابلیتهایی در معماری مینیمال ایجاد میکندکه میتواند موجب استمرار آن در بعد زمان و مکان باشد

به دلیل کمی عناصر و عوامل تعریف کننده، محصول نهایی شباهت و قرابت بسیار بیشتری با ایده اولیه معمار دارد و به دلیل سادگی، خلوص عناصر و انتزاع فراوان به کار رفته در خلق اثر،  افق تأویل از متن فوق به نحو چشم گیری گسترده تر می-گردد. این قابلیت از سویی به معمار کمک میکند تا از ابزاری واحد برای بیان مفهوم متعدد استفاده کند و از سویی به مخاطب متن معماری امکان می دهد تا آن را مطابق پیش زمینه ها و علایق خویش تفسیر نماید ، این ویژگی های مینیمالیسم به آن کمک میکند تا در شرایط زمانی مختلف، به عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم و ایده های مختلف به کار گرفته شود و قابلیت تطابق و پاسخ به مسائل مختلف را داشته باشد ..

سبک معماری فدرال

سبکی است الهام گرفته شده از معماری کلاسیک که معمولاً در شمال آمریکا دیده می شود و در بین سال های ۱۷۸۰ و ۱۸۳۰، و به ویژه از ۱۷۸۵ به ۱۸۱۵ رواج داشته است. این سبک نام خود را از آن دوران، یعنی مقارن شدن با اوایل فدرالی شدن ایالات متحده دارد. نام سبک فدرال نیز در ارتباط با طراحی مبلمان در ایالات متحده از همان دوره زمانی استفاده می شود. سبک به طور گسترده به سبک کلاسیک سبک بیدرمایر در سرزمین های آلمانی زبان، سبک ریجنسی در بریتانیا و سبک امپراتوری فرانسه مطابقت دارد

پس از امضای قانون استقلال آمریکا در سال 1776 در کنگره آمریکا ، جنگ های انقلابی شروع شد و مستعمرات در آمریکا برای استقلال خود شروع به جنگ نمودند

درست پس از پایان جنگ در سال 1783 سبک های جدید در آمریکا دیده شد و این سبک معماری جدید فدرال نام گرفت، زمانی که در انگلیس سبک آدام و نئوکلاسیک متداول بودو در آمریکا هنوز همان طرح های قبلی چی پندل رایج بود و پس از جنگ سبک فدرال متداول شد

این سبک ترکیبی از سبک چی پندل و طرح های هپل وایت و شرایتون بود

به گفته موزه هنر متروپولیتن در نیویورک، تعریف دوره را به عنوان نئوکلاسیسیسم آمریکایی، سبک های فدرال از شهر تا شهر متفاوت بود. کارکنان مبلمان عتیقه نزدیک به مطالعه سبک های محبوب در هر منطقه و تکنیک های صنعتگران شناخته شده می توانند منشاء قطعات دوره ای را که توسط صنایع دستی مشخص نشده اند، محدود کنند. اما شباهت ها از چندین تاثیر متداول می باشند

به خصوص جداول کوچک، صندلی و میز نوشتن، از چوب ماهون ساخته شده است، اما آنها همچنین می تواند از Hepplewhite اغلب قطعات

های چوب ماهون ساخته شده است. روکش چوب ماهون بیش از چوب گیلاس گاهی به عنوان “چوب ماهرانه مرد فقیر” نامیده می شود veneer

ساخته شده در طول دوره استعمار است Queen Anne قبلی و Chippendale نیز ظاهر ظریف تر در مقایسه با  Hepplewhite طرح های

نیزاز چوب ماهون حمایت می کرد ، تفاوت هایی وجود دارد که باید در هنگام تمیز کردن این دوسبک زیر چتر   Sheraton در حالی که کار

چتر فدرال در ذهن داشته باشید .

 ترجیح می داد به شکل مربع به عقب زمانی که آن را به صندلی آمدSheraton با شکل بیضی شکل ، Hepplewhite در مقایسه با سپر

پاهای بر روی تکه های خود، به جای اینکه نوآورانه باشند، به دنبال شکل های قدیمی سابق گذشته بودند با این حال، به عنوان

 آمریکایی هر دو سبک مطالعه، آنها گاهی اوقات آنها را با هم ترکیب شده استcabinetmakers

عتیقه جات 101 همچنین با اشاره به دوره فدرال، هنرمند دانکن فایف، شهر نیویورک می گوید. وی گفته است که “طرحهای نئوکلاسیک Sheraton و Hepplewhite را به کمال انجام داده است.” جداول بازی با تپه های تلنگر همراه با صندلی های پشتی و پایه های پایه نشانه های قابل تشخیص هستند. این اصل به سختی آمده است، اما در دهه 1930 احیای عمده ای از سبک دانکن فیف به وجود آمد که این قطعات برای کسانی که سبک را تحسین می کردند، فراوان است.

از لحاظ تولید مبلمان، دوره فدرال در دهه 1820 ادامه یافت، گرچه سبک امپریالیسم در آن زمان محبوبیت داشت.

اغلب با طراحی طراح بریتانیایی توماس شراتون همپوشانی دار Hepplewhite سبک

با ونیزهای مخروطی و ملافه (که همچنین به عنوان گلدوزی شناخته می شود) به تصویر می کشد، نشان می Hepplewhite از آنجا که مبلمان دهد که گلدان های دریایی یا گل های زرد، قطعات اغلب دارای بیش از یک نوع چوب هستند. برای پایه، ماهرگان بیشتر چوب انتخاب بود، اما چوب ساتن و افرا نیز محبوب بودند

جنگل های دیگر عبارتند از اسکوامور (مخصوصا برای روکش های فوق الذکر)، لاله های چوبی، توس و چوب کاج. از آنجایی که کسانی که ، این قطعات را تولید می کنند اغلب از جنگل های محلی استفاده می کنند، نسخه های آمریکایی طرح هپی وایت  را می توان از خاکستر یا کاج نیز ساخت.

از ویژگی های این سبک ساده و ظریف بودن پایه های آن ها ، قطعات با تزئینات کوچک و طرح های رنگ آمیزی شده و سطوح سنگ مرمری

مبلمانی با ردیف های عمودی از چوب و پارچه هایی با بافت سنگین ، قطعات معمولا دارای هندسه ی ساده دایره و بیضی هستند ، صندلی ها یا گرد یا بیضی یا سپری شکل هستند .

ضوابط طراحی آشپزخانه

سب

آشپزخانه به سبب داشتن لوازم زیاد و ضروری و همچنین به سبب آنکه اغلب یک سوم زمانی که در منزل هستیم را در آشپز خانه میگذرانیم ، طراحی صحیح ، کارآمد و زیبا در این بخش ضرروی میباشد که البته قوانین و ضوابط طراحی آشپزخانه بسیار اهمیت دارد.

در ابتدا لازم است مثلث کار را شرح دهیم .اساسا طراحی آشپزخانه به منظور سازماندهی وسایلی مانند: اجاق گاز، یخچال و فریزر ،لباس شویی،سینک و یک محل جهت پخت و پز است. این نقاط در کنار یکدیگر یک مثلث تعریف میکنند که به آن مثلث عملکرد میگویند . بطور ایدآل مثلث عملکرد از بخش های ۳.۶۵ سانتی متری تا ۶.۷ سانتی متری تشکیل شده است. این طرح بندی با استفاده از مثلث عملکرد برای تعریف بهترین حالت ممکن برای فضا است

اگر بخواهیم انواع اشکال آشپزخانه را شرح دهیم میتوانیم از یک خط شروع کرده و بعد با تمام اشکال منتظم و حتی غیر منتظم آشپزخانه ترسیم کنیم ولی در نهایت باید قانون مثلث کار را رعایت کنیم .

منطقه شستشو عمدتا برای قرار گیری یک سینک ظرف شویی دو قلو ، ماشین ظرف شویی و ماشین لباسشویی کاربرد دارد هنگام قرار گیری سینک ضروری است که سطل آشغال در نزدیکی آن وجود داشته باشد و جهت جلوگیری از بهم ریختگی در بالا فضایی برای قرار گیری ظروف در نظر گرفته شود

منطقه نگهداری شامل محل قرارگیری یخچال و فریزر است این فضا باید مناسب با اندازه یخچال و فریزر در نظر گرفته شود و همان طور که در بالا اشاره کردیم نباید منطقه پخت پز را در سمت منطقه نگهداری قرار داشته باشد

منطقه پخت و پز محل قرار گیری اجاق گاز ، ماکروفر است دقت داشته در این منطقه باید ظروف مورد نیز برای آشپزی در دسترس و نزدیک محل قرار داشته باشند. سیستم تهویه مناسب مانند انواع هود نیز باید در نظرگرفته شود. برای دسترسی و پخت آسان غذا حداقل نزدیک به ۸۰ سانت فضا به عنوان راه رو نیاز است .در رابطه با جای اجاق گاز در آشپزخانه باید بگوییم : بین اجاق گاز تا سایر لوازم آشپزخانه فضایی استاندارد روی صفحه کابینت مورد نیاز است. این فضا به شما اجازه میدهد تا در حین کار ابزار و لوازم مورد نیاز را در نزدیکی آن قرار دهید یا قابلمه و ظروف سرو را در کنار محل پخت آن قرار داده و بدون شلوغ کردن دیگر فضاها غذای آماده را درون ظرف سرو بکشید. این فضای خالی استاندارد حداقل ۴۰ سانتی متر از طرفین گاز در نظر گرفته می‌شود. دراین فضای خالی نباید محل دایمی چیدن وسایل اضافه و برقی شود تا در حین کار با انبوه وسایل دست و پا گیر مواجه نشوید و به خاطر بخار آب و روغن پاشیده شده روی آن ها مرتبا در حال تمیزکاری اضافی نباشید.

بهتر است کابینتی برای نگهداری ظروف آشپزی در نزدیکی اجاق گاز وجود داشته باشد تا به راحتی به قابلمه و تابه های مود نیاز در حین کار دسترسی داشته باشید . محل قرار گیری ادویه جات و سایر مواد مصرفی نیز باید در محلی دور تر از حرارت اجاق در نظرگرفته شود زیرا حرارت بر کیفیت مواد تاثیر گذار است و در برخی مواردموجب تغییر طعم و رنگ آن ها می شود .اگر برای محل قرار گیری اجاق گاز مدل جزیره را مد نظر دارید باید دقت کنید که لبه پشتی گاز از لبه خارجی صفحه کابینت باید حداقل ۲۳ سانتی متر فاصله داشته باشد تا برای افرادی که به تماشای آشپزی شما هستند خطری به وجود نیاید

ارتفاع کابینت زمینی ۹۰ سانتی متر و عمق آن را ۵۰ سانتی متر و عرض آن را ۶۰ سانتی در نظر میگیرند. بین کابینت هوایی تا روی کابینت زمینی نیز یک فاصله ۶۰ سانتی متری در نظر گرفته میشود.ابعاد کابینت هوایی ارتفاع ۷۰ سانتی متر و عمق ۳۰ سانت میباشد

برای بیش‌ترین استفاده از آشپزخانه ابعاد و اندازه‌های وسایل موجود در آن بسیار مهم هستند. عرض یک یخچال معمولی معمولا کم‌تر از 92 سانتی‌متر است. معمولا مشکل در عمق یخچال است. در سال‌های اخیر تولیدکنندگان یخچال‌هایی تولید کرده‌اند که عمق نسبتا زیادی دارند. البته هم‌چنان یخچال‌هایی با عمق کم در بازار وجود دارند.
سعی کنید هنگام طراحی آشپزخانه محل قرارگیری یخچال 76 سانتی‌متر عمق داشته باشد تا بتوانید از آشپزخانه خود به راحتی استفاده کنید. هنگام خرید یخچال به جهت بازشدن در آن نیز دقت کنید، چون ممکن است در آشپزخانه شما مانعی برای بازشدن در یخچال وجود داشته باشد.

 کابینت‌های فوقانی آشپزخانه معمولا 46 سانتی‌متر بالاتر از پیش‌خان قرار می‌گیرند و خودشان 76 تا 106 سانتی‌متر ارتفاع دارند. بنابراین کابینت‌های فوقانی 178 تا 203 سانتی‌متر از سطح زمین بالاتر هستند. برای دسترسی به کابینت‌های که 207 سانتی‌متر بالاتر از سطح زمین هستند نیار به نردبان است و کابینت‌هایی که 243 سانتی‌متر بالاتر از سطح زمین هستند کاربردی ندارند. البته از این کابینت‌ها می‌توان برای نگهداری از وسایل کم‌مصرف استفاده کرد
ابعاد استاندارد کابینت‌های تحتانی 61 سانتی‌متر عمق و 92 سانتی‌متر ارتفاع است. به طور کلی به مرور زمان قد انسان‌ها بلندتر شده و به همین دلیل ارتفاع کابینت‌ها به 97 سانتی‌متر رسیده است

اندازه مهم دیگری که باید به آن توجه کرد عرض جزیره هاست.عرض جزیره های درون آشپزخانه باید 107 سانتی‌متر و یا نهایتا 122سانتی‌متر باشد.

راهروهای کاری، جایی است که افراد در آشپزخانه می‌ایستند تا کار کنند، درحالی‌که راهروهای عبور برای کاربران و ساکنین در اطراف آشپزخانه است. اگرچه اندازه ایده ال بسته به فضا و طراحی ال شکل ، یو شکل و یا موازی می‌تواند متفاوت باشد، عرض راهرو یا عرض پیشخوان آشپزخانه باید حداقل ۱٫۰۶ متر باشد، درحالی‌که راه‌های عبور باید به‌اندازه‌ای ۰٫۹ متر باشد.این یکی از اصول طراحی آشپزخانه می باشد که باید برای راحتی افراد رعایت شود