سبک معماری مینیمال

ایده سادگی و بی پیرایگی ایده ای کاملا نو و مربوط با زمان ما نیست، بلکه ریشه در بسیاری از فرهنگها از دوران باستان تاکنون داشته است، بی پیرایگی ابعادی دارد که دست آخر منجر به خلوص و کمال و زیبایی می شود. این اصطلاح در طراحی معمولا برای مواردی به کار میرود که طراح برای طرحش، تنها از المانهای اصلی و ضروری استفاده و سایر چیزهای اضافی که ممکن است بار تجملاتی داشته باشد را حذف میکند

بین سال های ۱۹۶۳و ۱۹۶۸ در آمریکا عمدتا در شهر نیویورک جنبش هنری ای به پا گرفت که با توجه به فلسفه وجودی آن “مینیمالیسم” نامیده شد. این سبک به عنوان نخستین جنبش هنری آمریکایی نیز شناخته میشود که هم زمان ریشه درکلاسیسیسم و مدرنیسم دارد و تاثیر عمیقی بر معماری، معماری داخلی و همچنین معماری منظر نیز داشته است

سبک مینیمال یا حداقل گرایی یک مکتب هنری است که در تمامی هنرها از جمله “معماری” ریشه دوانده است. به طور کلی “مینیمالیسم هنری” به معنای نمایان کردن حقیقت هر چیز است. ادامه ی این مکتب را که بگیریم به یک سادگی و بی پیرایگی می رسیم که در نهایت ما را به خلوص، کمال و زیبایی نزدیک می کند. مینیمالیسم فلسفی معتقد است که انسان برای زندگی کردن نیازهای محدودی دارد و مینیمال گراها در سادگی محض زندگی می کنند. به قول “فرانک استیلا” هنرمند مشهور مینیمالیستی: “آنچه می بینید همان چیزی است که می بینید”. به این مفهوم که با استفاده کمترازعناصرمی توان بیشترین تاثیر را ایجاد کرد. شعار مینیمالیست ها این است : ” انجام کارهای بیشتر با امکانات کمتر؛ کمتراما بهتر”. در این مکتب باید آنقدر پیش رفت تا به خلوصی درونی رسید

درمعماری مینیمال فقط از نشانه های اصلی، ضروری و کاربردی استفاده می شود و چیزهایی که زائد و تجملاتی به نظر می آیند حذف می گردند. در فضاهایی که به سبک مینیمال طراحی شده اند مخاطب محیط خویش را بهتر درک می کند و حضور خود را در آن مکان عمیق تر احساس خواهد کرد. شکل های هندسی ( کره . مخروط . مکعب) مشخصه ی سبک معماری مینیمالیسم هستند. دراین سبک این امکان برای مخاطب فراهم می شود تا اثر را طبق خواست و علاقه ی خود برداشت کند

به عبارت دیگر در این سبک طراحی، هنرمند یا مهندس کوچکترین تلاشی برای استفاد از جزئیات به منظور زینت دادن کار نمیکند، زیرا آنچه وجود دارد خود از تمامی جنبه های زیبا شناختی مبرا است

مینیمالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و المانها باید بیشترین مفهوم را به نمایش گذاشت

در این نوع معماری میخواهیم فضاهایی بی آفرینیم که مردم را قادر سازد آگاهی خود را از وجود فیزیکیشان احیا کنند. در همین راستا خالی کردن فضا از مواد زائد به مخاطب کمک میکند تا درک خویش از محیط را بالا ببرد

با استفاده کمتر از عناصر، تاثیر بیشتری ایجاد کرد.

این جمله، بانی مکتبی شد که کارش کنار هم گذاشتن اجزای اصلی و لازم یک بنا در کنار هم بود، به طوری که این کار در نهایت اوج سادگی خانه را به تصویر بکشد

عملکرد گرایی در پیِ فرو کاستن تمامی عناصر ساختمان به اجزای عملکردی آن بود، در واقع ما با مجموعهای از نقاط که با تبدیل شدن به خط و صفحه، حجمی ایده ال را به ما میدهد؛ سعی در آن داریم که در”عین سادگی” تمامیت خود را به وضوح به تصویر بکشانیم. تمام مختصات این سبک دارای هویتی هستندکه نیازی به استفاده از جزییات به منظور زینت دادن در طراحی داخلی و خارجی نیست و خود پاسخگو بیان مفهوم است

معماری مینیمالیسم علاوه برشفافیت فیزیکی از لحاظ فلسفی نیز شفاف است و انتزاع و فرو کاستگی در نهایت قدرت و هنرمندی در بناهای معماری به چشم میخورد. نکته حائز اهمیت در این سبکِ معماری استفاده از تکنولوژی و روش های پیشرفته اجرا، استفاده از شیشه، فلز و بتن بود

در این سبک معمار تلاش میکند تا با کنار گذاشتن و ناسادگیها که ذهن مخاطب را بیهوده به خود مشغول میدارند و تنها با به کار بستن عناصر لازم اثر خود را در معرض ادراک مخاطب قرار دهد. در این بین ایده معمار در یک سیر انتزاعی تکامل یافته و در صورت غلبه بر محدودیتهای موجود، مسائلی چون اقتصاد، ضوابط، کارفرما و …در نهایت انتزاع بیان میشود؛ این موضوع قابلیتهایی در معماری مینیمال ایجاد میکندکه میتواند موجب استمرار آن در بعد زمان و مکان باشد

به دلیل کمی عناصر و عوامل تعریف کننده، محصول نهایی شباهت و قرابت بسیار بیشتری با ایده اولیه معمار دارد و به دلیل سادگی، خلوص عناصر و انتزاع فراوان به کار رفته در خلق اثر،  افق تأویل از متن فوق به نحو چشم گیری گسترده تر می-گردد. این قابلیت از سویی به معمار کمک میکند تا از ابزاری واحد برای بیان مفهوم متعدد استفاده کند و از سویی به مخاطب متن معماری امکان می دهد تا آن را مطابق پیش زمینه ها و علایق خویش تفسیر نماید ، این ویژگی های مینیمالیسم به آن کمک میکند تا در شرایط زمانی مختلف، به عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم و ایده های مختلف به کار گرفته شود و قابلیت تطابق و پاسخ به مسائل مختلف را داشته باشد ..

سبک معماری فدرال

سبکی است الهام گرفته شده از معماری کلاسیک که معمولاً در شمال آمریکا دیده می شود و در بین سال های ۱۷۸۰ و ۱۸۳۰، و به ویژه از ۱۷۸۵ به ۱۸۱۵ رواج داشته است. این سبک نام خود را از آن دوران، یعنی مقارن شدن با اوایل فدرالی شدن ایالات متحده دارد. نام سبک فدرال نیز در ارتباط با طراحی مبلمان در ایالات متحده از همان دوره زمانی استفاده می شود. سبک به طور گسترده به سبک کلاسیک سبک بیدرمایر در سرزمین های آلمانی زبان، سبک ریجنسی در بریتانیا و سبک امپراتوری فرانسه مطابقت دارد

پس از امضای قانون استقلال آمریکا در سال 1776 در کنگره آمریکا ، جنگ های انقلابی شروع شد و مستعمرات در آمریکا برای استقلال خود شروع به جنگ نمودند

درست پس از پایان جنگ در سال 1783 سبک های جدید در آمریکا دیده شد و این سبک معماری جدید فدرال نام گرفت، زمانی که در انگلیس سبک آدام و نئوکلاسیک متداول بودو در آمریکا هنوز همان طرح های قبلی چی پندل رایج بود و پس از جنگ سبک فدرال متداول شد

این سبک ترکیبی از سبک چی پندل و طرح های هپل وایت و شرایتون بود

به گفته موزه هنر متروپولیتن در نیویورک، تعریف دوره را به عنوان نئوکلاسیسیسم آمریکایی، سبک های فدرال از شهر تا شهر متفاوت بود. کارکنان مبلمان عتیقه نزدیک به مطالعه سبک های محبوب در هر منطقه و تکنیک های صنعتگران شناخته شده می توانند منشاء قطعات دوره ای را که توسط صنایع دستی مشخص نشده اند، محدود کنند. اما شباهت ها از چندین تاثیر متداول می باشند

به خصوص جداول کوچک، صندلی و میز نوشتن، از چوب ماهون ساخته شده است، اما آنها همچنین می تواند از Hepplewhite اغلب قطعات

های چوب ماهون ساخته شده است. روکش چوب ماهون بیش از چوب گیلاس گاهی به عنوان “چوب ماهرانه مرد فقیر” نامیده می شود veneer

ساخته شده در طول دوره استعمار است Queen Anne قبلی و Chippendale نیز ظاهر ظریف تر در مقایسه با  Hepplewhite طرح های

نیزاز چوب ماهون حمایت می کرد ، تفاوت هایی وجود دارد که باید در هنگام تمیز کردن این دوسبک زیر چتر   Sheraton در حالی که کار

چتر فدرال در ذهن داشته باشید .

 ترجیح می داد به شکل مربع به عقب زمانی که آن را به صندلی آمدSheraton با شکل بیضی شکل ، Hepplewhite در مقایسه با سپر

پاهای بر روی تکه های خود، به جای اینکه نوآورانه باشند، به دنبال شکل های قدیمی سابق گذشته بودند با این حال، به عنوان

 آمریکایی هر دو سبک مطالعه، آنها گاهی اوقات آنها را با هم ترکیب شده استcabinetmakers

عتیقه جات 101 همچنین با اشاره به دوره فدرال، هنرمند دانکن فایف، شهر نیویورک می گوید. وی گفته است که “طرحهای نئوکلاسیک Sheraton و Hepplewhite را به کمال انجام داده است.” جداول بازی با تپه های تلنگر همراه با صندلی های پشتی و پایه های پایه نشانه های قابل تشخیص هستند. این اصل به سختی آمده است، اما در دهه 1930 احیای عمده ای از سبک دانکن فیف به وجود آمد که این قطعات برای کسانی که سبک را تحسین می کردند، فراوان است.

از لحاظ تولید مبلمان، دوره فدرال در دهه 1820 ادامه یافت، گرچه سبک امپریالیسم در آن زمان محبوبیت داشت.

اغلب با طراحی طراح بریتانیایی توماس شراتون همپوشانی دار Hepplewhite سبک

با ونیزهای مخروطی و ملافه (که همچنین به عنوان گلدوزی شناخته می شود) به تصویر می کشد، نشان می Hepplewhite از آنجا که مبلمان دهد که گلدان های دریایی یا گل های زرد، قطعات اغلب دارای بیش از یک نوع چوب هستند. برای پایه، ماهرگان بیشتر چوب انتخاب بود، اما چوب ساتن و افرا نیز محبوب بودند

جنگل های دیگر عبارتند از اسکوامور (مخصوصا برای روکش های فوق الذکر)، لاله های چوبی، توس و چوب کاج. از آنجایی که کسانی که ، این قطعات را تولید می کنند اغلب از جنگل های محلی استفاده می کنند، نسخه های آمریکایی طرح هپی وایت  را می توان از خاکستر یا کاج نیز ساخت.

از ویژگی های این سبک ساده و ظریف بودن پایه های آن ها ، قطعات با تزئینات کوچک و طرح های رنگ آمیزی شده و سطوح سنگ مرمری

مبلمانی با ردیف های عمودی از چوب و پارچه هایی با بافت سنگین ، قطعات معمولا دارای هندسه ی ساده دایره و بیضی هستند ، صندلی ها یا گرد یا بیضی یا سپری شکل هستند .

معماری بیونیک

مزایای علم بیونیک

تقليد از طبيعت مزاياي بسياري دارد. هر جاندار کنوني داراي چندين ميليون سال تکامل است، در اين فاصله زماني طبيعت هر چه را که سازگاري نداشته از بين برده است . اين اميدواري را بوجود آورده که بشر بتواند با مطالعه فرآيند تکامل، مکانيسم‌هاي جديد فناوري را از روي موجودات زنده نسخه‌برداري کند . بیونيک يا علم بررسي نظام حيات جانداران، امروزه به عنوان يکي از سه علم برتر جهان (آی تی،نانو ،بیونیک) شناخته میشود

کاربرد در معماری

 بيونيک شامل سه بخش است ،ساختار اصلی : علم سيستم هايي که کار آنها از سيستم هاي زنده گرفته شده است ، مکانیزم ها : علم سيستم هايي که خصوصياتي شبيه خصوصيات سيستم هاي زنده را دارند ، دریافت های حسی فرم : علم سيستم هايي که از نظر ظاهر به سيستم هاي زنده شبيهند

استفاده از فرم های بهینه شده ی طبیعی و الگو گیری از آن ها در ساخت فرم های معماری و ساختمانی میتواند علاوه بر کاهش زمان و هزینه، انعطا ف پذیری لازم برای طراحی پوسته و خلق فرم های جدید در زمینه معماری و طراحی معماری را فراهم آورد . علم ریخت شناسی یا مورفولوژی یکی از علم های وابسته به بیونیک است که باید در راستای طراحی بیونیک  و برای بهرهگیری بهتر بررسی شود.  آندریاس فانینگر آناتومی طبیعت تکامل ساختار و فرم در طبیعت را واکنش هوشیارانه برای بقا دانسته است . بصورت کلی می توان گفت که طراحی بیونیک یک طراحی همگرا است . بدین معنا که گذشتن از هر یک از این مراحل به معنای اتمام مرحله نیست و در یک حرکت مارپیچی و بر اساس نیاز و روند طراحی دوباره به مراحل قبلی بازگشت وجود دارد. به عنوان مثال میتوان به صدف آبالون اشاره کرد. سازه ماده سازنده صدف آبالون از واحدهای شش ضلعی آراگونیت ساخته شده اند که علاوه بر اینکه ماده آلی منعطفی آ نها را به شکل آجر و ملات در لایه های متعدد روی هم قرار میدهد

فرم پوسته صدف آبالون داری پتانسیل لازم برای الگوگیری در طراحی معماری پوسته های ساختمانی می باشد. حفره های لبه ی کناری پوسته را نیز می توان به عنوان روزنه های نورگیری ساختمان مورد بررسی قرار داد. مهمترین تابع چند ضابطه ای که فرم صدف را شکل میدهد تابع اسپیرال طلایی می باشد که یک تابع قطبی است

منحنی اسپیرال طلایی و تخمین آن توسط مستطیل طلایی

 در معماری بسیاری از معماران از گذشته از علم بیونیک استفاده میکردند که در آن زمان تحت این عنوان نبود. یکی از معماران مطرح در زمینه ی معماری  بیونیک کالاتراوا است که از اریگامی بدن انسان و جانداران برای طرح های خود استفاده میکند به همین خاطر  طراحی های او بر مبنای سازه های پیچیده بنا شده است و دارای استحکام شگفت انگیزی هستند و به ظاهر بسیار سبک حس میشوند . از جمله معماری دیگر معماران که در این زمینه بسی درخشیده است میتوان به استادیوم الامپیک مونیخ یاد کرد. به عنوان سیستم پوشش استادیوم با ایجاد  چشم انداز مصنوعی واین پوسته  شروع به فشرده شدن  می کند تا به انتهای استادیوم می رسد. تغییر چشمگیر در مقیاس پوسته ، درک چشم انداز شناور مصنوعی را که از خاک شروع می شود وسپس شروع به  افزایش می کند. تا جلوه هایی از بازتاب کوه های سربه فلک کشیده آلپ را نشان داده و دوباره در آن طرف استادیوم می نشیند. از دیگر بنا های چشمگیر در این زمینه میتوان به ساختمان اينونيک در کمبريج که بزرگترین آسمان خراش به سبک بیونیک هست اشاره کرد .بازسازی مجموعه ساختمانی کليبورک در بيجل مرمر ، در نزديکی آمستردام ، از نمونه های اولیه کاربرد این عنوان در معماری بود . نمای اين ساختمان 500 واحدی که طولی بالغ بر 1000 متر دارد پوسته اي جديد از راهروهای متحرک ميباشد . یکی از مشکلات بنای راهروهای طويل و کريدورهای يکنواخت آن بود . لين يکی از پيشگامان معماری بيونيک،  برای حل اين مشکلات لايه ای متشکل از آسانسورها و پله برقی ها را به نمای بنا اضافه کرد و توانست فضای راهروهای قديمی را شکسته با شيشه گذاری آن ها و باغچه کاری به حياط های زمستانی تبديل کند . همچنین با تغييرات گونه های تازه از همسايگی مورب و عمودی را جايگزين همسايگی های افقی و يازده ترکيب همسايگی مختلف را ايجاد کرد . برج بیونیک در شانگهاي چين يه نمونه خوب براي اين سبک معماري است . سازه این بنا ،که از نوع ارتفاعي هسته مرکزي از سازه درخت الهام گرفته شده و طبقاتش مثل شاخه هاي درخت و بناها مثل برگ رفتارشون توجيه شده است. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که معماری بیونیک نیاز به آزمون و خطا ندارد و خود آن نظریه ای از پیش امتحان شده است و معمار تنها باید بر فرم شناسی تسلط کامل و کافی داشته باشد و بتواند از داده های طبیعی بهترین استفاده و بهره را ببر

22
سانتیاگو کالاتراوا

هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست می یابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمه های زاینده و مهم الهام هستند

منابع

مقاله معماری با رویکرد بیونیک ، فاطمه قارونی،  علی عمرانی پور و محمد یزدی ، ص 127 الی 140

مقاله درباره ی بیونیک ، دکتر امین غفوری پور ، ص 4الی 10

سالوادوری، ماریو ، ترجمه دکتر محمود گلابچی، سازه در معماری، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،سال 1374،ص 1 الی 6

کالاتراوا، سانتیاگو، ترجمه بهنام قلیچ خانی، سانتیاگوکالاتراوا از خود و کارهایش می گوید، مقاله رهیافت طراحی،نشریه صفحه شماره37، سال 1382

 www.spirasolaris.ca/sbb4d2c.html

 www.biomimicryinstitute.org

سبک معماری فوتوریسم

آینده‌ گری یا فوتوریسم (در زبان ایتالیایی: Futurismo) (در زبان فرانسوی: Futurisme) فتوریسم یکی از جنبش‌های هنری اوایل قرن بیستم بود. مرکز این جنبش در ایتالیا بود و در کشورهای دیگر از جمله روسیه نیز فعالیت داشتند

معماری آینده‌گرا (معماری فوتوریسم)  بیش‌تر به جنبش عظیم صنعت و بازتاب آن در جامعه تعلق داشت، هر چند معمارهایی مانند آنتونیو سانت‌الیا (۱۸۸۸–۱۹۱۶) که در نخستین نمایشگاه آزاد آینده‌گری در سال ۱۹۱۶ شرکت کردند و به جمع آینده‌گراها پیوستند، کارهایشان از حد نقاشی و طرح فراتر نرفت ولی معماری این سبک تحولی بنیادین در شیوه‌هایی که امروزه به نوگرایی شبه کلاسیک معروف است، تبدیل شد علاقه‌مندی معماران فوتوریسم وابسته به هر چیز جدیدی در رابطه با فنآوری است. نکته‌ی مهم دیگر این که هنرمندان معماری چنین جنبشی بسیار مصمم بودند که از گذشته فاصله بگیرند. برای دستیابی به این منظور، معماران معماری فوتوریسم پروژه‌ای را مطرح کردند که بایستی همه‌چیز در ساختمان‌سازی شهر جدید عالی و بی‌نقص باشد.با رهایی از گذشته، معماران فوتوریسم فنآوری‌های جدید را که به روز بود پیشتیبانی کردند. آن‌ها به دنبال مصالح جدید بودند که در طراحی‌های نوین به کار برده شود و از طریقی که در گذشته طراحی شدند اجتناب شود ، معماری فوتوریسم بخشی از جنبش هنری است که فوتوریسم نامیده شده و از ایتالیای اوایل قرن بیستم سرچشمه گرفته و بنیانگذار آن فیلیپو تی.مارینتی است. «آنتونیو سانت الیا» هنرمند ایتالیایی است که تعداد کمی از پلان‌های رویایی وی ساخته شدند. وی در قلب یک کلانشهری که تحت تحولات صنعتی و افزایش جمعیت فراوان بود آرمانشهری را متصور شد که شهر جدید نامیده شده و مملو از آسمانخراش‌های یکپارچه و به‌یادماندنی با پل‌ها و معابری است که سراسر آسمان را درنوردیده‌اند ، بعد از پیوستن معمار جوان به نام آنتونیو سانت الیا و انتشار منشور معماری فوتوریست، سبک فوتوریسم رسما وارد حوزه معماری شد. اگرچه سانت الیا هیچ ساختمانی به سبک فوتوریسم احداث نکرد ولی کار بزرگ او ترسیم شهر جدید مطابق با اصول نظری جنبش فوتوریسم بود. تصاویر این شهر خیالی بسیار مدرن شامل یک سری آسمان خراش های بسیار مرتفع بدون هیچ گونه تزیینات و رجعت به تاریخ بود. از زیر و مجاور این سازه های بتنی و فولادی عظیم پل ها و خطوط ارتباطی برای اتومبیل، قطار و مترو در چندین طبقه عبور می کرد

نکات مهم ذکر شده توسط سانت الیا در این منشور که زیر بنای فکری این جنبش در حیطه معماری و شهرسازی را تشکیل می داد به این قرار است :

ما در خیابانهایی که برای نیازهای بشر چهار، پنج، شش قرن پیش ساخته شده زندگی می کنیم، محاسبات براساس مقاومت مصالح ، استفاده از بتن آرمه و فولاد ، مانع از معماری به مفهوم قدیمی و کلاسیک شده است ، ما دیگر این احساس را نداریم که مردان کلیساهای بزرگ ، قصرها و تریبون ها هستیم ، ما مردان هتلهای بزرگ ، ایستگاه های راه آهن ، خیابانهای وسیع ، بنادر عظیم ، بازارهای سر پوشیده ، رواقهای روشن ، جاده های مستقیم و تخریب های سودمند هستیم ، ما باید شهر فوتوریسم را همچون یک کارگاه کشتی سازی پهناور و پر هیاهو ، متحرک و فعال با تمام جزئیاتش ، ابداع و مجددا بازسازی کنیم ، خانه فوتوریسم باید همانند یک ماشین عظیم باشد ، آسانسورها دیگر نباید همچون سوراخ های کرم در گوشه های راه پله پنهان شوند ، خود قفسه راه پله به دلیل بلا استفاده بودن  باید حذف شود ، آسانسورها می بایست همانند اژدهایی ساخته شده از آهن و شبیه بر پیکر ساختمان بالا روند ، خانه ساخته شده با بتن شیشه و آهن و عاری از نقاشی و مجسمه و غنی به سبب زیبایی خطوط و برجستگی هایش ، و بسیار زشت به لحاظ سادگی مکانیکی اش ، با توجه به احتیاجات و نیازها و نه بر طبق قوانین شهرداری ساخته خواهد شد تزئین بایستی برچیده شود ،  همه چیز باید دگرگون گردد ، بیایید بناهای تاریخی ، پیاده رو ها ، پاساژها و راه پله ها را واژگون کنیم ، بیایید خیابانها و میدان ها را پایین ببریم و سطح شهر را بالا بیاوریم ، همانگونه که پیشینیان منبع الهام خود در هنر را در طبیعت جست و جو می کردند ، ما باید منبع الهام خود را در جهان مکانیکی که بوجود آورده ایم پی جویی کنیم و در یک کلام هر نسلی باید شهر خود را بسازد .

، تخیل به عنوان تصور چیزهایی که وجود ندارند سه جنبه اصلی دارد ترکیب شهودی تصاویر و مفاهیم

تلفیق کارکردهای بازآفرینانه حافظه و خاطره با نوآوری های سازند ، میانجی گری میان تجارب گذشته و دستاوردهای حاضر

در هم شکستن محدودیت ها و ذهنیات گذشته باعث میشود که معمار بتواند بنایی را که وجود ندارد و امکان ساختن آن ممکن نیست تصور کند و در پی ساخت آن برآید در مرحله بعدی تلفیق کارکردها ی حافظه و برخورد آن با نوآوری های سازنده ، معمار را در جهتی پیش میبرد که طرح تخیلی خود را باور کرده و قابل اجرا بداند. در مرحله بعد طرح تخیلی معمار نقش تولیدی و سازنده می یابد به طوریکه معمار طرح خود را قبول کرده و ذهن خود را به سمتی هدایت میکند که در پی ساخت اثر خلق کرده در ذهن خود باشد

معماری فوتوریسم یا آینده‌گرا، شکلی از معماری است که زیبایی‌شناختی‌های سنتی و اولیه را نپذیرفته و روش‌های نوینی را مطرح کرده است که دو موضوع اصلی آن عبارت است از: حرکت و ماشین

مبانی نظری جنبش فوتوریسم شامل موارد زیر است ،توجه به علم، تکنولوژی و جهان آینده ، حمل و نقل سریع السیر ، گسست از گذشت، حذف تزیینات ، بلندمرتبه سازی ، نمایان کردن اجزای عملکردی و تکنولوژیک ساختمان

شروع جنگ جهانی اول سبب پایان جنبش فوتوریسم شد. عمر جنبش فوتوریسم نسبتا کوتاه بود. این جنبش به عنوان یک نظریه فکری فراگیر فقط در شمال ایتالیا مطرح بود. اگرچه هیچ ساختمان مهمی به این سبک ساخته نشد اما اشکال و تصاویر کشیده شده توسط معماران آن سبک پس از نیم قرن به منصه ظهور رسید

سبک معماری های تک

از دید معماران های تک، ساختمانهای امروزی باید نمایش دهنده عصاره فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد. بنابراین، یکی از اهداف روشن و بارز این معماری، زیاده روی در اجزای صنعتی ساختمان با در معرض دید قرار دادن آنها بود، زیرا از نظر آنها جنبه های تکنیکال، خلق کننده زیبایی ساختمان هستند

یکی از بارزترین نمونه های این زیاده‌روی، مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو در  پاریس است . در این نمونه، داکت های تهویه و لوله های تاسیساتی بطور بسیار برجسته ای در بیرون ساختمان خودنمایی می کنند که به نوبه خود کاری افراطی محسوب می شود، زیرا تا آن زمان داکت های تهویه و تاسیسات جزو اجزایی بودند که در داخل ساختمان پنهان و  مخفی می شدند. این ساختمان توسط دو معمار پیشرو و معروف های تک به نام های ریچارد راجرز و رنزو پیانو طراحی و ساخته شده است .

میتوان معماری های تک را یکی از شاخه‌های معماری مدرن دانست، زیرا این معماری که بر اساس ایده های اولیه معماری مدرن بنا شده، هدفش تمرکز بر استفاده از یافته های تکنولوژیکی جدید در طرح و اجرای ساختمان است

از ویژگی های معماری های تک میتوان به ، تاکید بر اجزای صنعتی و پیش ساخته به صورت منظم و تنظیم شده ،  ایجاد فضاهایی یکپارچه از طریق استفاده از اسپیس فریم ها و عناصر صنعتی پیشرفته ،  استفاده از دیوارهای شیشه ای پایا و ایستا به صورت سطوح یک پارچه در جداره های بیرونی بنا، با بکار گیری اجزا و ساختارهای مرکب فولادی سبک و طراحی بام ساختمان اشاره کرد .

ریچارد راجرز در مصاحبه خود با تلویزیون بی بی سی این عقیده را چنین بیان می‌کند : ایده‌هایی که معماری می‌کنیم، از خیلی لحاظ ریشه در باورهای ما دارد و به این ربط پیدا می‌کند که ما ساختمان را مثل یک کتاب بخوانیم. برای اینکه ساختمانی خوانا باشد، باید جریان ساختن آن قابل روئیت باشد. این شیوه‌ای است که ما معماری می‌کنیم و احساس ما این است که این کار در گذشته هم انجام می شده است این موضوع اصلاً تازگی ندارد، کلیساهای عظیم گوتیک مثالی بسیار روشن است. زمانی که آب از درون ناودان شرشر کنان تخلیه می‌شود، خیلی هیجان انگیز است. این بسیار روشن و خیلی خوانا است. این نوع معماری مورد علاقه من است . علم همه ما را به هیجان می‌آورد. ما معماران عقیده داریم که قرن حاضر قرن علم است، فیلسوفان نیز همین عقیده را دارند. منظورم از علم خیلی کلی است. ما شاهد انقلابات شگفت آوری در علم بوده‌ایم و عقیده داریم که علم و تحقیق عملی ما را با اخنگ معماری بهتر آشنا می‌کند و این مورد علاقه ما است که می‌توان به شکلی مفاهیم علمی را با تعبیر شاعرانه‌ای طرح و تبیین کرد

راجرز می‌گوید: همانند کلیساهای گوتیگ، ما ساختار را نمایان می‌کنیم

سانتیاگو کالاتراوا که بیشتر شهرتش را مدیون طراحی سازه‌های عظیم و شگفت‌انگیز کابلی است، اثری به سبک هایتک را نیز به نام خود ثبت کرده است. کمر چرخان که در ابتدا مجسمه‌ای الهام گرفته شده از چرخش ستون فقرات انسان بود، به دنبال درخواست جانی اورباک، ، از سانتیاگو کالاتروا مبنی بر طراحی سازه‌ای بر اساس مجسمه معروف این معمار، به نخستین برج چرخان دنیا بدل شد. این برج چرخان که در مالموی سوئد اجرا شده است و به سبک فوتوریسم نسبت داده می‌شود، نخستین برج چرخان دنیا و نیز یگانه اثر سانتیاگو کالاتراوا در سبک هایتک به شمار می‌رود

یکی از برجسته‌ترین آثار نورمن فاستر ، ساختمان مرکزی شرکت بانکداری هنگ کنگ و شانگهای است. به گفته نورمن فاستر، مهم‌ترین دلیل طراحی این ساختمان به سبک هایتک، ایجاد فضاهایی یکپارچه با پلانی باز است که جز از طریق حذف ساختارهای باربر داخلی و استفاده از دکل‌های مرکب میسر نمی‌شد

اصل مهم در طراحی های تک این است که همواره باید برای هر تصمیم گیری در طراحی مبنای عملکردی وجود داشته باشد. سازه باید واقعی باشد و توجیهی عملکردی داشته باشد. های تک تمایل به مبالغه آمیز کردن عملکرد تکنیکی اجزای ساختمان دارد. المان های بناهای های تک سازه ی فلزی عضلانی، پوسته ی صیقلی نفوذ ناپذیر و سر سخت، کانال های هوا و دود کش هایی که عملا در معرض دید قرار می گیرند، بیان گر فرم تکنیکی خود هستند

طراحی های تک مواد و قطعات پیش ساخته ی صنعتی را با ارتباطی جدید در هم می آمیزد تا محصولات و اجزای مبلمان را خلق نماید. در این فرآیند از جزییات تکنیکی در صنایع نظامی وعلوم محض و لوازم الکترونیکی مربوط به بازی ها و سرگرمی ها نیز الهام گرفته می شود. مانند اتفاقی که در مبلمان اداری نورمن فاستر با نام نوموس یا در محفظه های کابینتی که ماتیوتان طراحی کرده، دیده می شود

نور در معماری

معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی در این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هردو جهان مرئی  وجود پیدا میکنند .

در معماری گذشته برای ایجاد نور و سایه از اختلاف سطح در دیواره های خارجی بهره میبردند .

معمار نور بی نهایت خورشید را در ظاهر به جلوه ای ظریف )که البته همان باطن بینهایت را در نهاد خود دارد( ، تبدیل کرده است و زیبایی آن را با نمودهای مختلف چه به صورت ظاهری و نمادین و چه در نمایشی معناگرا در عناصر معماری خود ارائه داده است.ازجمله آن،در صورتی نمادین میتوان به نمایش نقوش و رنگ های شیشه های رنگین در حوض و داخل بنا و در بعد مفهومی و معنایی آن میتوان به وارد کردن اشعه ای از نور در تاریکی مطلق که جلوه ای از حضور حق را ارائه می دهد، نام برد.

معماران ایرانی به طور غریزی یا آگاهانه از این اصول ساده و طبیعی پیروی میکرده اند ؛ نورپردازی دینامیک ، نور متغیر به لحاظ کمیت ، جهت تابش و رنگ ،موضوع کار آنان بوده است.انواع کاربندیها)تزئینات هندسی گنبدها( ساختارهایی بوده اند که وظیفه عمده آنها جذب نور و انعکاس آن به صدها شکل و ایجاد سایه روشنهای متنوع و جذاب بوده است.در بازار ها ارتباط با زمان از طریق ستونهای نوری ، که از روزنه گنبدها به داخل می تابیده و مرتباً در هرجهت حرکت میکرده ، تامین میشده است .مشبکها،معرقها و پنجره های چوبی مزین به شیشه های رنگی با ترکیب بندی هندسی،روشهای مختلف حالت بخشیدن به نور بوده اند؛نوری که در ارتباط با  فضای معماری  بوده و سلسله مراتب  معینی را از تاریکی پدید آورده است . بنابراین  با نگاهی به آثار معماری به جا مانده می بینیم که معماران ایرانی از گذشته دور به اهمیت نور در معماری پی برده و روشهای هوشمندانه ای را برای استفاده از نور در ساختمان ابداع کرده اند.

از نور در معماری به چند صورت می توان بهره گرفت : انعکاس نور ، شکست نور. یکی از عمده ترین نقش های مقرنس و کاربندی در معماری  خاصیت شکست نور است . تضاد نور و سایه تضاد شدید درسطوح و فضاهای تاریک و روشن( میتواند در بهره گرفتن از نور در معماری معناگرا موثر باشد.

طبق گفته ی بیرکهوف : زیبایی نتیجه ی دو صفت متضاد است که هردو به یک اندازه ضروری است . تضاد در واقع همان چیزیست که تفاوتها را بوجود میاورد و تمایزها را می پذیرد.

از نظر سهروردی و باقی اشراقیون ، جهان عبارت است از درجاتی از نور و ظلمت که در واقع فقدان نور است و اجسام تا آنجا که به جنبه ی مادی آنها مربوط میشود چیزی جز ظلمت یا حجابی نیست که مانع نفوذ نور در آنها میشود

لائوتسو: دیدن در تاریکی روشنایی است .

تادئو آندو : نور به تنهایی روشنایی نمی بخشد.باید تاریکی باشد تا نور ، نور شود و با جلال و قدرت بدرخشد.تاریکی ، که تلالو نور را برمی افروزد و قدرت نور را آشکارمیکند ، ذاتاً بخشی از نور است .

ابن هیثم زیبایی را تعامل پیچیده بین بیست و دو عامل تعریف میکند : نور ، سایه ، فاصله ، مکان ، سختی ، شکا ، اندازه ، جدایی ، تداوم ، تعداد، حرکت ، سکون ، زبری ، نرمی ، شفافیت ، کدورت ، سایه ، تاریکی ، زیبایی ، زشتی ، همانندی و نا همانندی .

عوامل مهم در زیباشناسی و به عبارتی مبانی آن عبارتند از : گرافیک )فرم،رنگ،نور(،انسجام،خلاقیت،حس آرامش،آسایش و هویت

نور زیبایی می آفریند و زیبایی های دیگر را نیز می نمایاند و خود نیز زیبایی محض است. وجودش شرط ضروری زیبایی است که اگر در جای مناسب ظاهر شود هر زیبا را زیباتر میکند.زیبایی معماری بیش از هرچیز از نور مساعد مدد میگیرد .فضا در معماری همان فشردن و پیراستن قدرت نور است.

لوکوربوزبه : معماری بازی هنرمندانه ی دقیق و خیره کننده ی مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است . چشمهای ما برای این آفریده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم  این سایه روشن ها هستند که فرم ها را در مقابل ما برهنه میسازند. مکعب،مخروط،کره،استوانه و هرم اولین فرمهایی هستند که نورآنها را به ما عرضه میکند. تصاویر آنها ناب ، ملموس و صریح هستند. به همین دلیل است که این ها صور زیبا، زیباترین صورانند همه کس، از کودک گرفته تا وحشی و ما بعد الطبیعهدان با این مطلب موافق است. این امر به ماهیت هنرهای تجسمی مربوط میشود .

آواز نور طبیعی در بنای معماری ، می تواند از حد معمول رساتر)بلندتر( ، دلنشین تر و جذابتر باشد و محتوای اطلاعات یک میدان دید را دگرگون کند ، تا جایی که احساس مخاطبین را برانگیزد و تجربیات بصری را تحت تاثیر قرار دهد.نور و سایه در طراحی معماری می توانند بعنوان ابزاری در جهت رساندن پیام های بصری استفاده شوند؛ چرا که عناصرمولد زیبایی را در ذات خود حمل میکنند، و زیبایی، خود سرشار از پیام های بصری است.برای ایجاد زیبایی بصری باید معماری و اجزای بنا را بر رفتارهای نوری همچون : انعکاس ، شکست ، تجزیه ، انتشار و  جذب نور سازگار کرد. حضور و غیاب تلألوها و سایه روشن ها از خصوصیات بصری هستند که روزهای آفتابی را جذاب و روزهای ابری را در نگاه بیننده ، کسل کننده می سازند.

 

پروژه ی لاهیجان ، طراحی و اجرا نما و داخلی مسکونی

عنوان پروژه : مسکونی

توضیحات : طراحی و نظارت بر اجرا پروژه مسکونی به مساحت 630 متر مربع ، طراحی داخلی ، طراحی محوطه و طراحی خارجی و نما

موقعیت پروژه :لاهیجان

وضعیت پروژه : در حال اجرا

طراح : گروه معماری آساک

مجری : گروه معماری آساک

شماره تماس : 71797

پروژه ی آساک ، طراحی و بازسازی ساختمان دفتر اداری

عنوان پروژه : دفتر معماری آساک

توضیحات : بازسازی ، طراحی و اجرای سه واحد دفتر شامل اداری  showroom  در سه طبقه مجزا در زمینی به مساحت 256 متر مربع

وضعیت پروژه : اجرا شده  در سال 1394

موقعیت پروژه : تجریش

کارفرما : گروه معماری آساک

طراح : گروه معماری آساک

مجری : مهندس علی صحبتی

شماره تماس : 71797

ضوابط طراحی نما

مهمتری عوامل تأثیر گذار در نمای ساختمان ها به ترتیب ذیل مورد بررسی قرار می گیرد

الف: مصالح ،  فرم و رنگ

احکام سلبی-الزامات

 مورد 1/عدم استفاده از نماهای تمام شیشه ای یا تمام فلزی

مورد 2/عدم استفاده از رنگ های نامتعارف و ناهمگون در نمای ساختمان

 مورد 3/پرهیز از بکارگیری مصالح متعدد در نمای ساختمان ، حداکثر 4 نوع

 مورد 4/عدم استفاده از فرم های نامتعارف و نامأنوس (نظیر کشتی، مجسمه ، میوه ها و…) در طراحی و احداث بناها

 مورد 5/پرهیز از به کارگیری مصالح برنده یا شکننده، در طبقات همکف و اول، در محدوده ای که در تماس فیزیکی با انسان قرارمی گیرد

احکام ایجابیاقدامات

مورد 1/ضرورت استفاده از مصالح بادوام و مانا و مقاوم در مقابل فرسایش و آلوده شدن در نما در همجواری با محورهای معابر و یا ساختمان های خاص

مورد 2/ضرورت هماهنگی رنگ غالب نمای ساختمان  با رنگ ابنیه همجوار در صورت برخورداری از کیفیک مناسب

مورد 3/پوشاندن درز انقطاع بی دو ساختمانت با مصالح متناسب با نما

توصیه ها

مورد 1/پرهیز از به کارگیری رنگ های متعدد در سطح غالب نما

مورد 2/استفاده از مصالح قابل شستشو در طبقه همکف به منظور حفظ و زیبایی نما

مورد 3/توصیه می گردد از مصالح آجر، سیمان ، سنگ و یا ترکیبی از این مصالح در سطح نمای ساختمان ها استفاده شود

مورد 4/در صورت استفاده از آجر در سطح نمای ابنیه از جنس آجر بندکشی شده و و در صورت استفاده از سیمان به صورت آب ساب یا شسته با آبچکان مناسب باشد

مورد 5/بهره گیری از مصالح بوم آور و مقاوم

مورد 6/بهره گیری از ارزش های معماری –اسلامی در طراحی نما و اجزای آن

مورد 7/هماهنگی طرح و فرم نما با طرح ابنیه همجوار در صورت برخورداری از کیفیت مناسب

تبصره

تبصره1: نمای تمام شیشه ای عبارت است از استفاده بیش از 60 % سطح شیشه خوردر نما ، طبق بند4-1-4-12 مبحث چهارم مقررات ملی ساختمان

تبصره2:  در صورت درخواست کتبی مالکین و ارائه دلایل معتبر از سوی مهندس طراح نما مبنی بر عدم رعایت بعضی از موارد فوق (احکام سلبی و ایجابی) با صلاحدید معاونت شهرسازی و معماری منطقه درخواست مطرح شده با حضور مالک و طراح بررسی و تعیین تکلیف خواهد شد

ب: ملحقات تأسیسات و تابلو

احکام سلبی – الزامات

مورد 1/ ممنوعیت طراحی و اجرای هرگونه تجهیزات تأسیساتی به طور نمایان در نمای اصلی، جانبی و جداره های شهری

مورد 2/ عدم درج هرگونه نوشته بر روی نمای ساختمان مازاد بر آنچه که در نقشه نمای مصوب مجاز بوده است

مورد 3/ عدم استفاده از علائم و نمادهایی که اشاعه دهنده تفکرات  ضد دینی و ضد فرهنگی باشد

احکام ایجابیاقدامات

مورد 1/ ضرورت طراحی ، اجرا و نصب کلیه عناصر مربوط به تأسیسات ساختمان اعم از مکانیکی ، الکتریکی و نظایر آن در مکان هایی که در معرض دید از معابر عمومی قرار نگیرند

مورد 2/ ضرورت طراحی محل تابلو در طراحی نمای ساختمان ها

توصیه ها

مورد 1/ استفاده از جاگلی،  نمای سبز و … در لبه بالک ها و یا در مجاورت  پنجره ها  به منظور تامین مطلوبیت بصری در معابر مشروط به رعایت اصول ایمنی و بهداشتی

مورد 2/ هماهنگی شکل تابلوها در نمای کلیه ساختمان ها ( خطوط زیری و فوقانی تابلوها)  با تابلوهای واحدهای همجوار

تبصره

تبصره 1/ ملحقات شامل کولرها (اسپیلت ها) کانالهای کولر، ناودان ها، سیم ها و کابل های برق و تلفن ، دودکش بخاری،  لوله های تاسیساتی و نظایر آن می باشد

تبصره 2/ مشخصات تابلوها شامل نسب طول، عرض،  ارتفاع و هماهنگی آن با دهنه واحد تجاری یا اداری، رنگ، جنس، تکنولوژی ساخت می باشد.

تبصره 3/  به منظور استتار کامل تأسیسات و تجهیزات،  چنانچه امکان انتقال عناصر تأسیساتی و تجهیزاتی به بخش های غیرقابل رویت میسر نباشد، طرح پوشش هماهنگ با نمای اصلی ارائه گردد

ج: پیش آمدگی و بازشوهای نما

احکام سلبی – الزامات

مورد 1/ ممنوعیت ایجاد هرگونه اختلاف سطح لبه، پله، سکو و …( درسطح پایین نما )در خط زمین

مورد 2/ ممنوعیت ایجاد هر گونه پیش آمدگی فضای ورودی در معبرعمومی

مورد 3/ پیش آمدگی عناصری همچون؛ لبه پنجره ها ، قرنیز و قابسازی های مجاز در فضای معبر عمومی، بیش از10 سانتیمتر نباشد

مورد 4/ عدم استفاده از بازشوهای با اشکال هندسی متفاوت و نامأنوس در نما

احکام ایجابی – اقدامات

مورد 1/ ضرورت طراحی فضای ورودی ساختمان، به صورت خوانا و متناسب با سایر ارکان و اجزاء نما

مورد 2/ ضرورت پیش بینی تدابیری همچون قرنیز برای کف پنجره ها، به نحوی که از لغزش آب بر روی نما و ایجاد لکه جلوگیری شود

توصیه ها

مورد 1/ عقب نشینی ورودی پیاده و ماشین از حد مالکیت

مورد 2/ پیش بینی اضای مورد نیاز جهت خشک نمودن البسه در محدوده ای خارج از دید عموم

مورد 3/ هماهنگی خطوط تراز، پیش آمدگی ها، بازشوها و لبه بالک ها با نمای ساختمان های مجاور

مورد 4/ هماهنگی ابعاد و اشکال بازشوها با یکدیگر و توجه به بازشوهای موجود در پلاک های همجوار

د: بام بنا

احکام سلبی – الزامات

مورد 1/ ممنوعیت تعبیه هرگونه عناصر تأسیساتی(از قبیل ونت ها، – دودکش ها و… ) در بام بدون پوشش مناسب، به صورتی که از معابر جانبی، قابل رؤیت باشد

احکام ایجابیاقدامات

مورد 1/ضرورت هماهنگی خط پیشانی ساختمان، پیش آمدگی و تراز بام با  ساختمان های همجوار

مورد 2/ ضرورت هماهنگی فرم، نما، رنگ و شکل غالب بام، با ویژگی های معماری تهران

مورد 3/ ضرورت پیش بینی تدابیری همچون آبچکان برای بام، به نحوی که  از لغزش آب بر روی نما و ایجاد لکه جلوگیری شود

توصیه ها

مورد 1/ استفاده از پوشش گیاهی در سطح بام ساختمان با رعایت نکات ایمنی و جزئیات اجرایی

مورد 2/ هماهنگی کف سازی بام با ملک های همجوار در صورت مناسب بودن کف سازی ملک مجاور

ه: سایر موارد توصیه های عمومی

مورد 1/ رعایت هماهنگی و تناسب نما با منظر عمومی محله و مظاهر فرهنگی (درصورت برخورداری از کیفیت مناسب) در بافت محلی

مورد 2/ استفاده از نور، رنگ و سایه روشن در سطح نما، به نحوی که بر جذابیت بصری تاکید گردد

مورد 3/ مشخصات کفسازی معبر و محدوده جلوی ساختمان، با مشخصات نمای قسمت پایینی ساختمان و همچنین کف سازی معابر جلوی پلاک های همجوار، هماهنگ باشدهماهنگی با شهرداری منطقه الزامی است

مورد 4/ طراح به تناسبات انسانی در طراحی نما ، به ویژه در طبقات همکف تا سوم توجه داشته باشد

مورد 5/ توجه طراحان به موضوع کیفیت نما در شب و پیش بینی نورپردازی ، خصوصاً در مورد همجواری ملک با گذرهای اصلی در هر منطقه  درصورت طراحی نور شب، ارائه نقشه ها و جزئیات الزامی است

منابع

کتاب راهنمای طراحی و کنترل نماهای شهر، ص 12الی 22 

مبحث 1 تا 20 مقررات ملی ساختمان

ضوابط و مقررات ارتقاء کیفی سیما و منظر شهری؛ مصوبه شورایعالی شهرسازی و معماری ایران

پروژه سیب ، طراحی نما و داخلی تالار و مجموعه ورزشی

عنوان پروژه : طراحی تالارو استخر

توضیحات : طراحی نما ساختمان 5 طبقه تالار سیب به مساحت 300 متر مربع و طراحی داخلی مجموعه ورزشی  با مساحت 140 متر مربع و طراحی سقف تالار سیب

موقعیت پروژه : تجریش

کارفرما : جناب آقای فرج الهی

طراح : گروه معماری آساک

شماره تماس : 71797