سبک معماری مینیمال

ایده سادگی و بی پیرایگی ایده ای کاملا نو و مربوط با زمان ما نیست، بلکه ریشه در بسیاری از فرهنگها از دوران باستان تاکنون داشته است، بی پیرایگی ابعادی دارد که دست آخر منجر به خلوص و کمال و زیبایی می شود. این اصطلاح در طراحی معمولا برای مواردی به کار میرود که طراح برای طرحش، تنها از المانهای اصلی و ضروری استفاده و سایر چیزهای اضافی که ممکن است بار تجملاتی داشته باشد را حذف میکند

بین سال های ۱۹۶۳و ۱۹۶۸ در آمریکا عمدتا در شهر نیویورک جنبش هنری ای به پا گرفت که با توجه به فلسفه وجودی آن “مینیمالیسم” نامیده شد. این سبک به عنوان نخستین جنبش هنری آمریکایی نیز شناخته میشود که هم زمان ریشه درکلاسیسیسم و مدرنیسم دارد و تاثیر عمیقی بر معماری، معماری داخلی و همچنین معماری منظر نیز داشته است

سبک مینیمال یا حداقل گرایی یک مکتب هنری است که در تمامی هنرها از جمله “معماری” ریشه دوانده است. به طور کلی “مینیمالیسم هنری” به معنای نمایان کردن حقیقت هر چیز است. ادامه ی این مکتب را که بگیریم به یک سادگی و بی پیرایگی می رسیم که در نهایت ما را به خلوص، کمال و زیبایی نزدیک می کند. مینیمالیسم فلسفی معتقد است که انسان برای زندگی کردن نیازهای محدودی دارد و مینیمال گراها در سادگی محض زندگی می کنند. به قول “فرانک استیلا” هنرمند مشهور مینیمالیستی: “آنچه می بینید همان چیزی است که می بینید”. به این مفهوم که با استفاده کمترازعناصرمی توان بیشترین تاثیر را ایجاد کرد. شعار مینیمالیست ها این است : ” انجام کارهای بیشتر با امکانات کمتر؛ کمتراما بهتر”. در این مکتب باید آنقدر پیش رفت تا به خلوصی درونی رسید

درمعماری مینیمال فقط از نشانه های اصلی، ضروری و کاربردی استفاده می شود و چیزهایی که زائد و تجملاتی به نظر می آیند حذف می گردند. در فضاهایی که به سبک مینیمال طراحی شده اند مخاطب محیط خویش را بهتر درک می کند و حضور خود را در آن مکان عمیق تر احساس خواهد کرد. شکل های هندسی ( کره . مخروط . مکعب) مشخصه ی سبک معماری مینیمالیسم هستند. دراین سبک این امکان برای مخاطب فراهم می شود تا اثر را طبق خواست و علاقه ی خود برداشت کند

به عبارت دیگر در این سبک طراحی، هنرمند یا مهندس کوچکترین تلاشی برای استفاد از جزئیات به منظور زینت دادن کار نمیکند، زیرا آنچه وجود دارد خود از تمامی جنبه های زیبا شناختی مبرا است

مینیمالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و المانها باید بیشترین مفهوم را به نمایش گذاشت

در این نوع معماری میخواهیم فضاهایی بی آفرینیم که مردم را قادر سازد آگاهی خود را از وجود فیزیکیشان احیا کنند. در همین راستا خالی کردن فضا از مواد زائد به مخاطب کمک میکند تا درک خویش از محیط را بالا ببرد

با استفاده کمتر از عناصر، تاثیر بیشتری ایجاد کرد.

این جمله، بانی مکتبی شد که کارش کنار هم گذاشتن اجزای اصلی و لازم یک بنا در کنار هم بود، به طوری که این کار در نهایت اوج سادگی خانه را به تصویر بکشد

عملکرد گرایی در پیِ فرو کاستن تمامی عناصر ساختمان به اجزای عملکردی آن بود، در واقع ما با مجموعهای از نقاط که با تبدیل شدن به خط و صفحه، حجمی ایده ال را به ما میدهد؛ سعی در آن داریم که در”عین سادگی” تمامیت خود را به وضوح به تصویر بکشانیم. تمام مختصات این سبک دارای هویتی هستندکه نیازی به استفاده از جزییات به منظور زینت دادن در طراحی داخلی و خارجی نیست و خود پاسخگو بیان مفهوم است

معماری مینیمالیسم علاوه برشفافیت فیزیکی از لحاظ فلسفی نیز شفاف است و انتزاع و فرو کاستگی در نهایت قدرت و هنرمندی در بناهای معماری به چشم میخورد. نکته حائز اهمیت در این سبکِ معماری استفاده از تکنولوژی و روش های پیشرفته اجرا، استفاده از شیشه، فلز و بتن بود

در این سبک معمار تلاش میکند تا با کنار گذاشتن و ناسادگیها که ذهن مخاطب را بیهوده به خود مشغول میدارند و تنها با به کار بستن عناصر لازم اثر خود را در معرض ادراک مخاطب قرار دهد. در این بین ایده معمار در یک سیر انتزاعی تکامل یافته و در صورت غلبه بر محدودیتهای موجود، مسائلی چون اقتصاد، ضوابط، کارفرما و …در نهایت انتزاع بیان میشود؛ این موضوع قابلیتهایی در معماری مینیمال ایجاد میکندکه میتواند موجب استمرار آن در بعد زمان و مکان باشد

به دلیل کمی عناصر و عوامل تعریف کننده، محصول نهایی شباهت و قرابت بسیار بیشتری با ایده اولیه معمار دارد و به دلیل سادگی، خلوص عناصر و انتزاع فراوان به کار رفته در خلق اثر،  افق تأویل از متن فوق به نحو چشم گیری گسترده تر می-گردد. این قابلیت از سویی به معمار کمک میکند تا از ابزاری واحد برای بیان مفهوم متعدد استفاده کند و از سویی به مخاطب متن معماری امکان می دهد تا آن را مطابق پیش زمینه ها و علایق خویش تفسیر نماید ، این ویژگی های مینیمالیسم به آن کمک میکند تا در شرایط زمانی مختلف، به عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم و ایده های مختلف به کار گرفته شود و قابلیت تطابق و پاسخ به مسائل مختلف را داشته باشد ..

سبک معماری فدرال

سبکی است الهام گرفته شده از معماری کلاسیک که معمولاً در شمال آمریکا دیده می شود و در بین سال های ۱۷۸۰ و ۱۸۳۰، و به ویژه از ۱۷۸۵ به ۱۸۱۵ رواج داشته است. این سبک نام خود را از آن دوران، یعنی مقارن شدن با اوایل فدرالی شدن ایالات متحده دارد. نام سبک فدرال نیز در ارتباط با طراحی مبلمان در ایالات متحده از همان دوره زمانی استفاده می شود. سبک به طور گسترده به سبک کلاسیک سبک بیدرمایر در سرزمین های آلمانی زبان، سبک ریجنسی در بریتانیا و سبک امپراتوری فرانسه مطابقت دارد

پس از امضای قانون استقلال آمریکا در سال 1776 در کنگره آمریکا ، جنگ های انقلابی شروع شد و مستعمرات در آمریکا برای استقلال خود شروع به جنگ نمودند

درست پس از پایان جنگ در سال 1783 سبک های جدید در آمریکا دیده شد و این سبک معماری جدید فدرال نام گرفت، زمانی که در انگلیس سبک آدام و نئوکلاسیک متداول بودو در آمریکا هنوز همان طرح های قبلی چی پندل رایج بود و پس از جنگ سبک فدرال متداول شد

این سبک ترکیبی از سبک چی پندل و طرح های هپل وایت و شرایتون بود

به گفته موزه هنر متروپولیتن در نیویورک، تعریف دوره را به عنوان نئوکلاسیسیسم آمریکایی، سبک های فدرال از شهر تا شهر متفاوت بود. کارکنان مبلمان عتیقه نزدیک به مطالعه سبک های محبوب در هر منطقه و تکنیک های صنعتگران شناخته شده می توانند منشاء قطعات دوره ای را که توسط صنایع دستی مشخص نشده اند، محدود کنند. اما شباهت ها از چندین تاثیر متداول می باشند

به خصوص جداول کوچک، صندلی و میز نوشتن، از چوب ماهون ساخته شده است، اما آنها همچنین می تواند از Hepplewhite اغلب قطعات

های چوب ماهون ساخته شده است. روکش چوب ماهون بیش از چوب گیلاس گاهی به عنوان “چوب ماهرانه مرد فقیر” نامیده می شود veneer

ساخته شده در طول دوره استعمار است Queen Anne قبلی و Chippendale نیز ظاهر ظریف تر در مقایسه با  Hepplewhite طرح های

نیزاز چوب ماهون حمایت می کرد ، تفاوت هایی وجود دارد که باید در هنگام تمیز کردن این دوسبک زیر چتر   Sheraton در حالی که کار

چتر فدرال در ذهن داشته باشید .

 ترجیح می داد به شکل مربع به عقب زمانی که آن را به صندلی آمدSheraton با شکل بیضی شکل ، Hepplewhite در مقایسه با سپر

پاهای بر روی تکه های خود، به جای اینکه نوآورانه باشند، به دنبال شکل های قدیمی سابق گذشته بودند با این حال، به عنوان

 آمریکایی هر دو سبک مطالعه، آنها گاهی اوقات آنها را با هم ترکیب شده استcabinetmakers

عتیقه جات 101 همچنین با اشاره به دوره فدرال، هنرمند دانکن فایف، شهر نیویورک می گوید. وی گفته است که “طرحهای نئوکلاسیک Sheraton و Hepplewhite را به کمال انجام داده است.” جداول بازی با تپه های تلنگر همراه با صندلی های پشتی و پایه های پایه نشانه های قابل تشخیص هستند. این اصل به سختی آمده است، اما در دهه 1930 احیای عمده ای از سبک دانکن فیف به وجود آمد که این قطعات برای کسانی که سبک را تحسین می کردند، فراوان است.

از لحاظ تولید مبلمان، دوره فدرال در دهه 1820 ادامه یافت، گرچه سبک امپریالیسم در آن زمان محبوبیت داشت.

اغلب با طراحی طراح بریتانیایی توماس شراتون همپوشانی دار Hepplewhite سبک

با ونیزهای مخروطی و ملافه (که همچنین به عنوان گلدوزی شناخته می شود) به تصویر می کشد، نشان می Hepplewhite از آنجا که مبلمان دهد که گلدان های دریایی یا گل های زرد، قطعات اغلب دارای بیش از یک نوع چوب هستند. برای پایه، ماهرگان بیشتر چوب انتخاب بود، اما چوب ساتن و افرا نیز محبوب بودند

جنگل های دیگر عبارتند از اسکوامور (مخصوصا برای روکش های فوق الذکر)، لاله های چوبی، توس و چوب کاج. از آنجایی که کسانی که ، این قطعات را تولید می کنند اغلب از جنگل های محلی استفاده می کنند، نسخه های آمریکایی طرح هپی وایت  را می توان از خاکستر یا کاج نیز ساخت.

از ویژگی های این سبک ساده و ظریف بودن پایه های آن ها ، قطعات با تزئینات کوچک و طرح های رنگ آمیزی شده و سطوح سنگ مرمری

مبلمانی با ردیف های عمودی از چوب و پارچه هایی با بافت سنگین ، قطعات معمولا دارای هندسه ی ساده دایره و بیضی هستند ، صندلی ها یا گرد یا بیضی یا سپری شکل هستند .

سبک معماری پست مدرن یا پسانوگرا

منظور پست مدرن در فارسی به فرا مدرن و پسامدرن معنی شده است که شرایط بعد از مدرن و یا مرحله ای تاریخی بعد از مدرن است. بعضی پست مدرن را دوره فرا صنعتی تلقی کرده اند وعده ای هم آن را دوره های متفاوت از مدرن می دانند

نظریات پست مدرنیسم و نقد آن از مدرنیسم در موارد ذیل قابل بررسی است:

الف :  عقلانیت   ب : ایده ئولوژی    ج : کثرت گرایی   د : تاریخ    و : رسانه ها     ه : زبان    ی : تکنولوژی

پست مدرنیسم پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوعی از اندیشه ها ، آرمان و نظریاتی است که در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی سر برآورد و بعدا اندیشه های دیکانستراکشن (Deconstruction) و مکاتب فکری غرب از جمله فمینیسم و پسا استعمارگرایی و غیره جزء واژه پست مدرن فلسفی مطرح شدند

هابرماس معتقد است که ، کاربرد “پسا” بیشتر تداوم جریانی را ثابت می کند ، نه پایانش را. همانطور که مقصود جامعه شناسان از واژه پسا صنعتی را نشان می دهد و نه پایانش را .در تفکر پست مدرن تاکید بر وجه محلی یا بومی در مقابل قطب بندی جهانی و فردی ، عینی و ذهنی پیشی می گیرد و بر اساس همین دیدگاه است که بر بازی زبانی نامتجانس و ناهمگن ، امور نامتوافق ، بی ثباتی ها و ناپایداری ها ، گسست ها وتضادها تاکید دارد .

در تفکر پست مدرن هنر صرفا یک تجربه زیبا شناختی نیست ، بلکه روش شناخت جهان است.ویژگی شاخص هنر پست مدرن تاکید بر کلیشه ، تقلید هزل آمیز ازسبک های مختلف و اختلاط و امتزاج رنگ های مختلف کولاژ  (Collage)  است.هنر دردنیای پست مدرن نه تعلق به چارچوب ارجاعی و معیار داوری خاصی است و نه به پروژه یا اتوپیای خاصی تعلق دارد

آغازگر این جنبش کسی نبود مگر یکی از شاگردان لویی کان به نام رابرت ونچوری.وی در جواب شعار میس که اظهار داشته: “کمتر بیشتر است” ، بیان میکند “که که کمتر کسل کننده است “. از نظر ونچوری معماری تنها تکنیک نیست بلکه مسائل بسیار پیچیده و متضاد در ساختمان وجود دارد که نمی توان آن ها را نادیده گرفت

خانه مادر ونچوری اولین ساختمان ساخته شده به سبک پست مدرن و نماد این معماری است.
ونچوری در طرح خود از از نمادهایی همچون بام شیبدار وپنجره و قوس سر در ورودی و لوله دودکش استفاده کرد که نماد و نشانه های یک خانه در غرب به شمار می رفت.اگرچه نمای این ساختمان به صورت متقارن طراحی شده ولی به دلیل پیچیدگی و ملزومات خاص در چیدمان اتاق ها در نمای ساختمان پنجره ها به صورت نامتقارن طراحی شده اند. با  توجه به طرح ونچوری، به معماری پست مدرن معماری پاپ یا معماری مردمی هم می گویند.

هر كجا از معماری پست مدرن صحبت می شود منظور پست مدرن خاكستری است و معماری پست مدرن سفيد به لحاظ تشابه زياد با معماری مدرن بيشتر به نام نئو مدرن يا معماری جديد خوانده می شود

معماری پست مدرن سفید درسال ۱۹۷۲ میلادی ۵ معمار بیانیه ای را در شهر نیویورک ایالات متحده به چاپ رساندند که حاوی آثار آنها طی دو دهه گذشته بود. آثار آنها تماما سفید بودند و حال و هوای سبک کوربو و معماری اینترنشنال یا همان سبک بین المللی را داشتند. آنها سبکی التقاطی از احجام سفید رنگ معماری بین المللی و احجام هندسی و ساده معماری پست مدرن ابداع کردند

به طور کلی معماری داخلی و معماری پست مدرن ملغمه ای است از احجام هندسی ساده نظیر مکعب، هرم ، استوانه در ترکیب با رنگهای متضاد و درخشان و در نورپردازی دزر عین توجه به نور طبیعی در معماری داخلی تجاری نیز از نورهای درخشان و رنگی و حتی نئون به عنوان آموزه هایی از مکتب طراحی هنرپاپ نیز استفاده می شود.دو تن از معمارهایی که در کتاب جنکس از آنها نام برده شد، آلدو رسی ایتالیایی و جیمز استرلینگ بریتانیایی بودند، که هر دو پیش از اینکه متد تاریخی را در طراحیهای خود اتخاذ کنند، در واقع طراحان مدرن بودند.

از نظر معماری پست مدرن شرایط زیر فرم ساختمان را تعیین می کنند: خصوصیات فرهنگی ، اجتماعی ، تاریخی و اقتصادی افراد که از آن ساختمان استفاده می کنند.خصوصیات شهری ، خیابان ، میدان ، کوچه ، مغازه.شرایط اقلیمی ، رطوبت ، سرما ، گرما ، جنگل ، صحرا.نحوه زندگی روزمره اهالی ساختمان ، نیازهای آنها ، پیش زمینه های ذهنی

پارادایم های معماری پست مدرن غرب
پارادایم پدیدارشناسی ، پارادایم پساساختارگرای ، پارادایم نشانه شناسی ، ساختارگرایی ، پساساخترگرایی ، شاوده شکنی از پارادایم های معماری پست مدرن است
به طور کلی، به ِ کارگیری مناسب و صحیح عناصر تشکیل دهنده فضای معماری فنی است که باید قدم به قدم فراگرفته شود ، خلق یک فضای معماری مطلوب نتیجه تفکر و تعقلی بس منضبط و دقیق است و از اصول و فنون معینی پیروی میکند که پس از آزمودنهای بسیار به ثمر میرسد
هدف از فراگیری الگوهای متفاوت خلق فضا، به وجود آوردن یک سیستم ابتدایی برای یادگیری، تشخیص، ساختن و فهم پیامهای فضایی است
دانستن همه این عوامل در کنار شناخت مکانیسم کشف فضا به درک بهتر پیامهای فضای معماری کمک میکند

سبک معماری پارامتریک

طراحی پارامتریک یک پروسه ی بر پایه تفکر الگوریتمیک  یا به بیان بهتر روش طراحی مقداری  می باشد که یک سری پارامتر و قوانین همراه یکدیگر روابط بین هدف طراحی  و نتیجه طراحی را تعریف می کنند. طراحی پارامتریک یک پارادایم طراحی است که در آن روابط بین المان ها، تکثیر هندسه و فرم های پیچیده را رقم می زند. کلمه پارامتریک از مبحث “معادله پارامتریک در ریاضیات منشا می گیرد و اشاره به استفاده از پارامترها و متغییرهای مشخص دارد که می توان با تغییر آن ها نتیجه یک سیستم یا معادله را ویرایش کرد. طراحی پارامتریک یک ایده جدیدی نیست و از قدیم در بخش های از طرح های معماری کاربرد داشته است . طراحی الگوریتمیک و تکرار شونده در حال تبدیل شدن به یکی از گرایش های محبوب در حرفه معماری می باشد

پارامتریک به این معنا است که فرمی از هنر و معماری را طراحی و پارامتر های قطعی را برای ساختار آنها ایجاد نمود. نکته مهم اینجاست که راهکار های نهایی را نمی توان کنترل نمود و تفکر طراحی پارامتریک هم بر پایه تغییر و تحول تعریف شده است و تنها طراحی اشکال را شامل نمی شود چرا که با روش های محاسبات پیشرفته به خلق احتمال های غیر ممکن می رود

طراحی پارامتریک معماری ساختمان تولیدی، واکنشی و تکراری می باشد و یک روش جدیدی برای کنترل فرم را ارائه می دهد. معماری پارامتریک این اجازه را به معمار می دهد تا نسبت به بافت، محیط و قوانین و مقررات واکنش نشان داده و به صورت کامل فرایند دیجیتالی از طراحی تا ساخت را ایجاد کند

برخلاف روش معمول ترسیم احجام ، مدل سازی حجم با الگوریتم مولد بر پایه اعداد ، هندسه و محاسبات استوار است. حتی اگر با حجم آزاد شروع به طراحی کنید آن حجم باید در ابتدا به پارامتر هایی مشخص متصل شود. نتیجه کار مسیر هایی است که همگی به هم مرتبط اند و با تغییر پارامتر های تعیین کننده، مسیر کل محاسبات تغییر کرده و حجم بدست آمده تولید می شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که استفاده از روش های الگوریتمیک برای تولید حجم باعث کاهش فاحش اختلافات بین رشته های مرتبط با معماری مثل سازه، انرژی، تاسیسات، شهرسازی و عرصه ی ساخت خواهد شد. نرم افزار هایی مثل گرس هاپر توانسته اند به خوبی فاصله ی بین حوزه ی طراحی و ساخت را نیز پر کنند

یکی از قدیمی ترین مثال های طراحی پارامتریک را می توان مدل معکوس شده ی کلیسا ها توسط آنتونی گائودی دانست. او در طراحی کلیسای یک سری مدل های سیمی شکل طراحی کرد که توسط وزنه هایی آویزان بودند. با عکوس کردن فرم بدست آمده او سقف ها و قوس های پیچیده ای را طراحی کرد. با تنظیم محل وزنه ها و یا طول سیم ها او توانست شکل هر قوس تغییر داده و با قرار دادن یک آیینه در زیر مدل فرم بدست آمده را مشاهده کند

طبیعت همیشه به عنوان یک الهام برای طراحان و معماران بوده است. تکنولوژی که کامپیوتر به همراه خود آورده است به طراحان و معماران ابزار هایی برای آنالیز و شبیه سازی پیچیدگی های مشهود در طبیعت را داده که امکان استفاده از آن در فرم سازه ساختمان ها و الگوی مدیریت شهری را فراهم کرده است. در دهه ۱۹۸۰ معماران و طراحان از کامپیوتر هایی بهره بردند که توسط نرم افزار های صنعت هوافضا و علوم تصویر توسعه یافته بودند

همانطور که هومن بالازاده میگوید ، معماری پارامتریک براساس عوامل و شرایط بیرونی خود را تغییر می‌دهد و به صورت یک ساختار یکپارچه نسبت به عوامل محیطی شکل می‌گیرد. معماری سنتی ایران و معماری پارامتریک شباهت‌هایی در بیان واحد و یکپارچه دارند. معماری اگر بتواند تحت یک نظام یکپارچه به نیازهای محیطی خود پاسخ مناسب دهد و سیاست درستی نسبت به عوامل خارجی اتخاذ کند درواقع رسالت خود را به‌درستی انجام داده است. در هر نوع سبک معماری نیاز به ابزارهایی برای طراحی وجود دارد که بین ابزارهای معماری سنتی و معماری پارامتریک تفاوت‌های زیادی وجود دارد ولی در نوع پاسخگویی به عوامل می‌توان شباهت‌هایی را بین‌شان پیدا کرد که این شباهت‌ها از نوع وحدت کل و جزء تحت یک نظام و ساختار است. نظام واحد و یکپارچه ایجاد شده در معماری پارامتریک و معماری سنتی ایران به نیازهای مختلف محیطی پاسخگو بوده و سعی در حل نیازهای محیطی دارد که نهایتا تحت یک الگوی یکپارچه خود را معرفی می‌کند .و علیرضا مشهدی میرزا در رابطه با معماری پارامتریک در ایران این چنین میگوید، به اعتقاد من نه‌تنها معماری ایرانی بلکه تمامی معماری‌های دنیا براساس پارامتر شکل گرفته و منطق و دلایل محکم و مستدلی در پشت آنها نهفته است. با مطالعه و جستاری در معماری بومی مناطق مختلف دنیا متوجه این موضوع می‌شویم. امکانات، اقلیم، دسترسی، اقتصاد و … پارامتر‌های شکل‌دهنده معماری در طی هزاران سال به شمار می‌روند. در معماری برای مردم هدف از تحلیل و استنتاج این پارامترها رسیدن به یک فضای آرامش و ماندگار است و کمتر فرم در نظر گرفته می‌شود.در معماری‌های حکومتی با توجه به سیاست حاکمان و ایدئولوژی آنها نمادها و فرم‌ها رفته‌رفته غالب بر کارکرد و منطق مردم‌ واری شده است. در مجموع به اعتقاد من آنچه به عنوان مثال در تولید مقرنس و کاربندی به عنوان پارامتر و الگو‌های شکل‌دهنده فرم تاثیر‌گذار هستند رویکرد منطقه‌ای و جغرافیایی نیست. با نگاهی به معماری سایر نقاط دنیا به نظر من یک روش فراگیر است که به جای استفاده از ابزار پیشرفته نرم‌افزاری از روش‌های ابتدایی و هندسی و کاملا خلاقانه چنین فرم‌هایی تولید شده‌اند

اگر به معماری به شکل حجم در فضا نگاه کنیم همیشه با هندسه و ریاضی به منظور طراحی آن سر و کار خواهیم داشت. تاریخ معماری هر دوره ای به شکلی با هندسه در ارتباط بوده است

پروژه آقای تقوی ، طراحی و بازسازی داخلی مسکونی

یعنوان پروژه : بازسازی مسکونی

 توضیحات : بازسازی و طراحی داخلی ، نظارت و اجرا بر پروژه مسکونی به مساحت 240 متر مربع . طراحی بار ، نشینمن خصوصی و پارتیشن 

وضعیت پروژه : اجرا شده سال 1390

موقعیت پروژه : تجریش

کارفرما : جناب آقای تقوی

طراح : گروه معماری آساک

مجری : گروه معماری آساک

شماره تماس : 71797

پروژه آقای سیاوشی ، طراحی دفتر اداری

عنوان پروژه : اداری

 توضیحات :  طراحی داخلی دفتر اداری به مساحت 118 متر مربع 

موقعیت پروژه : ونک

کارفرما : جناب آقای سیاوشی

طراح : گروه معماری آساک

شماره تماس : 71797