سبک معماری فدرال

سبکی است الهام گرفته شده از معماری کلاسیک که معمولاً در شمال آمریکا دیده می شود و در بین سال های ۱۷۸۰ و ۱۸۳۰، و به ویژه از ۱۷۸۵ به ۱۸۱۵ رواج داشته است. این سبک نام خود را از آن دوران، یعنی مقارن شدن با اوایل فدرالی شدن ایالات متحده دارد. نام سبک فدرال نیز در ارتباط با طراحی مبلمان در ایالات متحده از همان دوره زمانی استفاده می شود. سبک به طور گسترده به سبک کلاسیک سبک بیدرمایر در سرزمین های آلمانی زبان، سبک ریجنسی در بریتانیا و سبک امپراتوری فرانسه مطابقت دارد

پس از امضای قانون استقلال آمریکا در سال 1776 در کنگره آمریکا ، جنگ های انقلابی شروع شد و مستعمرات در آمریکا برای استقلال خود شروع به جنگ نمودند

درست پس از پایان جنگ در سال 1783 سبک های جدید در آمریکا دیده شد و این سبک معماری جدید فدرال نام گرفت، زمانی که در انگلیس سبک آدام و نئوکلاسیک متداول بودو در آمریکا هنوز همان طرح های قبلی چی پندل رایج بود و پس از جنگ سبک فدرال متداول شد

این سبک ترکیبی از سبک چی پندل و طرح های هپل وایت و شرایتون بود

به گفته موزه هنر متروپولیتن در نیویورک، تعریف دوره را به عنوان نئوکلاسیسیسم آمریکایی، سبک های فدرال از شهر تا شهر متفاوت بود. کارکنان مبلمان عتیقه نزدیک به مطالعه سبک های محبوب در هر منطقه و تکنیک های صنعتگران شناخته شده می توانند منشاء قطعات دوره ای را که توسط صنایع دستی مشخص نشده اند، محدود کنند. اما شباهت ها از چندین تاثیر متداول می باشند

به خصوص جداول کوچک، صندلی و میز نوشتن، از چوب ماهون ساخته شده است، اما آنها همچنین می تواند از Hepplewhite اغلب قطعات

های چوب ماهون ساخته شده است. روکش چوب ماهون بیش از چوب گیلاس گاهی به عنوان “چوب ماهرانه مرد فقیر” نامیده می شود veneer

ساخته شده در طول دوره استعمار است Queen Anne قبلی و Chippendale نیز ظاهر ظریف تر در مقایسه با  Hepplewhite طرح های

نیزاز چوب ماهون حمایت می کرد ، تفاوت هایی وجود دارد که باید در هنگام تمیز کردن این دوسبک زیر چتر   Sheraton در حالی که کار

چتر فدرال در ذهن داشته باشید .

 ترجیح می داد به شکل مربع به عقب زمانی که آن را به صندلی آمدSheraton با شکل بیضی شکل ، Hepplewhite در مقایسه با سپر

پاهای بر روی تکه های خود، به جای اینکه نوآورانه باشند، به دنبال شکل های قدیمی سابق گذشته بودند با این حال، به عنوان

 آمریکایی هر دو سبک مطالعه، آنها گاهی اوقات آنها را با هم ترکیب شده استcabinetmakers

عتیقه جات 101 همچنین با اشاره به دوره فدرال، هنرمند دانکن فایف، شهر نیویورک می گوید. وی گفته است که “طرحهای نئوکلاسیک Sheraton و Hepplewhite را به کمال انجام داده است.” جداول بازی با تپه های تلنگر همراه با صندلی های پشتی و پایه های پایه نشانه های قابل تشخیص هستند. این اصل به سختی آمده است، اما در دهه 1930 احیای عمده ای از سبک دانکن فیف به وجود آمد که این قطعات برای کسانی که سبک را تحسین می کردند، فراوان است.

از لحاظ تولید مبلمان، دوره فدرال در دهه 1820 ادامه یافت، گرچه سبک امپریالیسم در آن زمان محبوبیت داشت.

اغلب با طراحی طراح بریتانیایی توماس شراتون همپوشانی دار Hepplewhite سبک

با ونیزهای مخروطی و ملافه (که همچنین به عنوان گلدوزی شناخته می شود) به تصویر می کشد، نشان می Hepplewhite از آنجا که مبلمان دهد که گلدان های دریایی یا گل های زرد، قطعات اغلب دارای بیش از یک نوع چوب هستند. برای پایه، ماهرگان بیشتر چوب انتخاب بود، اما چوب ساتن و افرا نیز محبوب بودند

جنگل های دیگر عبارتند از اسکوامور (مخصوصا برای روکش های فوق الذکر)، لاله های چوبی، توس و چوب کاج. از آنجایی که کسانی که ، این قطعات را تولید می کنند اغلب از جنگل های محلی استفاده می کنند، نسخه های آمریکایی طرح هپی وایت  را می توان از خاکستر یا کاج نیز ساخت.

از ویژگی های این سبک ساده و ظریف بودن پایه های آن ها ، قطعات با تزئینات کوچک و طرح های رنگ آمیزی شده و سطوح سنگ مرمری

مبلمانی با ردیف های عمودی از چوب و پارچه هایی با بافت سنگین ، قطعات معمولا دارای هندسه ی ساده دایره و بیضی هستند ، صندلی ها یا گرد یا بیضی یا سپری شکل هستند .

سبک معماری هنر تزیینی یا آرت دکو

هنر تزیینی یا آرت دکو (به فرانسوی: Art déco) یک سبک و جنبش هنری در معماری، هنرهای تجسمی و طراحی است که برای نخستین بار در فرانسه پیش از جنگ جهانی اول ظاهر شد. واژه آرت دکو کوتاه شدهٔ عبارت آرت دکوراتیف از نمایشگاه بین‌المللی هنرهای تزئینی و صنعتی مدرن که در سال ۱۹۲۵ در پاریس برگزار شد برگرفته است

دکو از سبک‌های مختلفی همچون مدرنیسم، نئوکلاسیک، کوبیسم و… الهام می‌گرفت و در آمریکا به شکوفایی رسید

این سبک در تلاش بود تا ظاهری یکپارچه داشته باشد و تصویری از استقامت و امید به آینده را به نمایش بگذارد. همچنین در عین حال که اشاره‌هایی به تمدن‌های گذشته داشت، از تکنولوژی‌های جدید عصر خود نیز کمک می‌گرفت. این سبک بعد از برگزاری نمایشگاه هنرهای تزئینی سال ۱۹۲۵ در پاریس، به مرور زمان به هالیوود نیز راه پیدا کرد و به سرعت در سطح جهانی به شهرت رسید

آرت دکو پس از جنگ جهانی دوم، دیگر شهرت قبل را نداشت اما به طور کامل به فراموشی سپرده نشد. این سبک تقریباً بر روی تمامی ابعاد زندگی مردم آن دوره و طراحی‌های آینده تأثیر داشت و می‌توان گفت که نسل جدیدی را شکل داد

آرت دکو ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که آن را از سایر سبک‌ها متمایز می‌کرد. البته ممکن است ویژگی‌های ساختمان‌های آرت دکو با یکدیگر تفاوت داشته باشند اما به طور کلی موارد زیر از جمله ویژگی‌های رایج آن‌ها به حساب می‌آید

شکل‌های هندسی ، استفاده از خطوط زیگزاگ ، نقاشی‌های دیواری ، مجسمه و نقش برجسته ، فلزکاری ، درون مایه‌های اساطیری ، ملی‌گرایی

شمایل‌نگاری

رنگ‌های استفاده شده در نمای بیرونی یا داخلی ساختمان‌های آرت دکو، محدوده‌ی متنوعی را در برمی‌گرفتند و معمولاً با یکدیگر تضاد داشتند. همچنین این ساختمان‌ها وسیله‌ای برای شرکت‌ها بودند تا ملی‌گرایی خود را از این طریق به نمایش بگذارند. برای مثال بعضی از ساختمان‌ها در آمریکا، مجسمه‌های بزرگی از عقاب را در طراحی ساختمان استفاده می‌کردند که نشان بزرگ ایالات متحده آمریکا به شمار می‌رود

در معماری آرت دکو شکل‌های هندسی به‌کار می‌رفت و نقش‌اندازی روی شیشه و استفاده از بلوک‌های شیشه‌ای نیز در این سبک رواج پیدا کرد که در طراحی بعضی از ساختمان‌ها به جای آجر از آن‌ها استفاده می‌شد

بعضی از ساختمان‌های آرت دکو و به خصوص آسمان‌خراش‌های آن، گوشه یا بُرشی پله‌دار را در برمی‌گرفتند که شکلی مدور داشت

ساختمان‌های آرت دکو (به جز آسمان‌خراش‌ها) سقف مسطحی داشتند و از مصالح قدیمی یا جدید برای ساخت آن‌ها کمک می‌گرفتند که شامل لینولئوم، یشم سبز، کاشی تراکوتا، فولاد و باکالیت می‌شد

فلز، گزینه‌ای عالی برای به تصویر کشیدن آنچه آرت دکو به دنبال آن بود، یعنی استقامت و قدرت صنعتی به حساب می‌آمد. معماران آرت دکو به سقف‌های مسطح، جان‌پناه و منار یا ساختارهایی شبیه به برج اضافه می‌کردند تا به کمک آن‌ها گوشه‌ای از ساختمان یا بخش ورودی را بیشتر در معرض توجه قرار دهند

یا همان «آرت مدرن»، سبک بین‌المللی آرت دکو به حساب می‌آید (Streamline Moderne) استریم‌لاین مدرن

اما استریم‌لاین بیشتر بر روی خطوط افقی تأکید داشت و از تزئینات کمتری برای نمای آن استفاده می‌شد که اغلب سفید بودند. در مقابل، آرت دکو به ساختمان‌های بلند و عمودی تمایل نشان می‌داد و از رنگ‌های روشن استقبال می‌کرد

سبک معماری پست مدرن یا پسانوگرا

منظور پست مدرن در فارسی به فرا مدرن و پسامدرن معنی شده است که شرایط بعد از مدرن و یا مرحله ای تاریخی بعد از مدرن است. بعضی پست مدرن را دوره فرا صنعتی تلقی کرده اند وعده ای هم آن را دوره های متفاوت از مدرن می دانند

نظریات پست مدرنیسم و نقد آن از مدرنیسم در موارد ذیل قابل بررسی است:

الف :  عقلانیت   ب : ایده ئولوژی    ج : کثرت گرایی   د : تاریخ    و : رسانه ها     ه : زبان    ی : تکنولوژی

پست مدرنیسم پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوعی از اندیشه ها ، آرمان و نظریاتی است که در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی سر برآورد و بعدا اندیشه های دیکانستراکشن (Deconstruction) و مکاتب فکری غرب از جمله فمینیسم و پسا استعمارگرایی و غیره جزء واژه پست مدرن فلسفی مطرح شدند

هابرماس معتقد است که ، کاربرد “پسا” بیشتر تداوم جریانی را ثابت می کند ، نه پایانش را. همانطور که مقصود جامعه شناسان از واژه پسا صنعتی را نشان می دهد و نه پایانش را .در تفکر پست مدرن تاکید بر وجه محلی یا بومی در مقابل قطب بندی جهانی و فردی ، عینی و ذهنی پیشی می گیرد و بر اساس همین دیدگاه است که بر بازی زبانی نامتجانس و ناهمگن ، امور نامتوافق ، بی ثباتی ها و ناپایداری ها ، گسست ها وتضادها تاکید دارد .

در تفکر پست مدرن هنر صرفا یک تجربه زیبا شناختی نیست ، بلکه روش شناخت جهان است.ویژگی شاخص هنر پست مدرن تاکید بر کلیشه ، تقلید هزل آمیز ازسبک های مختلف و اختلاط و امتزاج رنگ های مختلف کولاژ  (Collage)  است.هنر دردنیای پست مدرن نه تعلق به چارچوب ارجاعی و معیار داوری خاصی است و نه به پروژه یا اتوپیای خاصی تعلق دارد

آغازگر این جنبش کسی نبود مگر یکی از شاگردان لویی کان به نام رابرت ونچوری.وی در جواب شعار میس که اظهار داشته: “کمتر بیشتر است” ، بیان میکند “که که کمتر کسل کننده است “. از نظر ونچوری معماری تنها تکنیک نیست بلکه مسائل بسیار پیچیده و متضاد در ساختمان وجود دارد که نمی توان آن ها را نادیده گرفت

خانه مادر ونچوری اولین ساختمان ساخته شده به سبک پست مدرن و نماد این معماری است.
ونچوری در طرح خود از از نمادهایی همچون بام شیبدار وپنجره و قوس سر در ورودی و لوله دودکش استفاده کرد که نماد و نشانه های یک خانه در غرب به شمار می رفت.اگرچه نمای این ساختمان به صورت متقارن طراحی شده ولی به دلیل پیچیدگی و ملزومات خاص در چیدمان اتاق ها در نمای ساختمان پنجره ها به صورت نامتقارن طراحی شده اند. با  توجه به طرح ونچوری، به معماری پست مدرن معماری پاپ یا معماری مردمی هم می گویند.

هر كجا از معماری پست مدرن صحبت می شود منظور پست مدرن خاكستری است و معماری پست مدرن سفيد به لحاظ تشابه زياد با معماری مدرن بيشتر به نام نئو مدرن يا معماری جديد خوانده می شود

معماری پست مدرن سفید درسال ۱۹۷۲ میلادی ۵ معمار بیانیه ای را در شهر نیویورک ایالات متحده به چاپ رساندند که حاوی آثار آنها طی دو دهه گذشته بود. آثار آنها تماما سفید بودند و حال و هوای سبک کوربو و معماری اینترنشنال یا همان سبک بین المللی را داشتند. آنها سبکی التقاطی از احجام سفید رنگ معماری بین المللی و احجام هندسی و ساده معماری پست مدرن ابداع کردند

به طور کلی معماری داخلی و معماری پست مدرن ملغمه ای است از احجام هندسی ساده نظیر مکعب، هرم ، استوانه در ترکیب با رنگهای متضاد و درخشان و در نورپردازی دزر عین توجه به نور طبیعی در معماری داخلی تجاری نیز از نورهای درخشان و رنگی و حتی نئون به عنوان آموزه هایی از مکتب طراحی هنرپاپ نیز استفاده می شود.دو تن از معمارهایی که در کتاب جنکس از آنها نام برده شد، آلدو رسی ایتالیایی و جیمز استرلینگ بریتانیایی بودند، که هر دو پیش از اینکه متد تاریخی را در طراحیهای خود اتخاذ کنند، در واقع طراحان مدرن بودند.

از نظر معماری پست مدرن شرایط زیر فرم ساختمان را تعیین می کنند: خصوصیات فرهنگی ، اجتماعی ، تاریخی و اقتصادی افراد که از آن ساختمان استفاده می کنند.خصوصیات شهری ، خیابان ، میدان ، کوچه ، مغازه.شرایط اقلیمی ، رطوبت ، سرما ، گرما ، جنگل ، صحرا.نحوه زندگی روزمره اهالی ساختمان ، نیازهای آنها ، پیش زمینه های ذهنی

پارادایم های معماری پست مدرن غرب
پارادایم پدیدارشناسی ، پارادایم پساساختارگرای ، پارادایم نشانه شناسی ، ساختارگرایی ، پساساخترگرایی ، شاوده شکنی از پارادایم های معماری پست مدرن است
به طور کلی، به ِ کارگیری مناسب و صحیح عناصر تشکیل دهنده فضای معماری فنی است که باید قدم به قدم فراگرفته شود ، خلق یک فضای معماری مطلوب نتیجه تفکر و تعقلی بس منضبط و دقیق است و از اصول و فنون معینی پیروی میکند که پس از آزمودنهای بسیار به ثمر میرسد
هدف از فراگیری الگوهای متفاوت خلق فضا، به وجود آوردن یک سیستم ابتدایی برای یادگیری، تشخیص، ساختن و فهم پیامهای فضایی است
دانستن همه این عوامل در کنار شناخت مکانیسم کشف فضا به درک بهتر پیامهای فضای معماری کمک میکند

سبک معماری پارامتریک

طراحی پارامتریک یک پروسه ی بر پایه تفکر الگوریتمیک  یا به بیان بهتر روش طراحی مقداری  می باشد که یک سری پارامتر و قوانین همراه یکدیگر روابط بین هدف طراحی  و نتیجه طراحی را تعریف می کنند. طراحی پارامتریک یک پارادایم طراحی است که در آن روابط بین المان ها، تکثیر هندسه و فرم های پیچیده را رقم می زند. کلمه پارامتریک از مبحث “معادله پارامتریک در ریاضیات منشا می گیرد و اشاره به استفاده از پارامترها و متغییرهای مشخص دارد که می توان با تغییر آن ها نتیجه یک سیستم یا معادله را ویرایش کرد. طراحی پارامتریک یک ایده جدیدی نیست و از قدیم در بخش های از طرح های معماری کاربرد داشته است . طراحی الگوریتمیک و تکرار شونده در حال تبدیل شدن به یکی از گرایش های محبوب در حرفه معماری می باشد

پارامتریک به این معنا است که فرمی از هنر و معماری را طراحی و پارامتر های قطعی را برای ساختار آنها ایجاد نمود. نکته مهم اینجاست که راهکار های نهایی را نمی توان کنترل نمود و تفکر طراحی پارامتریک هم بر پایه تغییر و تحول تعریف شده است و تنها طراحی اشکال را شامل نمی شود چرا که با روش های محاسبات پیشرفته به خلق احتمال های غیر ممکن می رود

طراحی پارامتریک معماری ساختمان تولیدی، واکنشی و تکراری می باشد و یک روش جدیدی برای کنترل فرم را ارائه می دهد. معماری پارامتریک این اجازه را به معمار می دهد تا نسبت به بافت، محیط و قوانین و مقررات واکنش نشان داده و به صورت کامل فرایند دیجیتالی از طراحی تا ساخت را ایجاد کند

برخلاف روش معمول ترسیم احجام ، مدل سازی حجم با الگوریتم مولد بر پایه اعداد ، هندسه و محاسبات استوار است. حتی اگر با حجم آزاد شروع به طراحی کنید آن حجم باید در ابتدا به پارامتر هایی مشخص متصل شود. نتیجه کار مسیر هایی است که همگی به هم مرتبط اند و با تغییر پارامتر های تعیین کننده، مسیر کل محاسبات تغییر کرده و حجم بدست آمده تولید می شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که استفاده از روش های الگوریتمیک برای تولید حجم باعث کاهش فاحش اختلافات بین رشته های مرتبط با معماری مثل سازه، انرژی، تاسیسات، شهرسازی و عرصه ی ساخت خواهد شد. نرم افزار هایی مثل گرس هاپر توانسته اند به خوبی فاصله ی بین حوزه ی طراحی و ساخت را نیز پر کنند

یکی از قدیمی ترین مثال های طراحی پارامتریک را می توان مدل معکوس شده ی کلیسا ها توسط آنتونی گائودی دانست. او در طراحی کلیسای یک سری مدل های سیمی شکل طراحی کرد که توسط وزنه هایی آویزان بودند. با عکوس کردن فرم بدست آمده او سقف ها و قوس های پیچیده ای را طراحی کرد. با تنظیم محل وزنه ها و یا طول سیم ها او توانست شکل هر قوس تغییر داده و با قرار دادن یک آیینه در زیر مدل فرم بدست آمده را مشاهده کند

طبیعت همیشه به عنوان یک الهام برای طراحان و معماران بوده است. تکنولوژی که کامپیوتر به همراه خود آورده است به طراحان و معماران ابزار هایی برای آنالیز و شبیه سازی پیچیدگی های مشهود در طبیعت را داده که امکان استفاده از آن در فرم سازه ساختمان ها و الگوی مدیریت شهری را فراهم کرده است. در دهه ۱۹۸۰ معماران و طراحان از کامپیوتر هایی بهره بردند که توسط نرم افزار های صنعت هوافضا و علوم تصویر توسعه یافته بودند

همانطور که هومن بالازاده میگوید ، معماری پارامتریک براساس عوامل و شرایط بیرونی خود را تغییر می‌دهد و به صورت یک ساختار یکپارچه نسبت به عوامل محیطی شکل می‌گیرد. معماری سنتی ایران و معماری پارامتریک شباهت‌هایی در بیان واحد و یکپارچه دارند. معماری اگر بتواند تحت یک نظام یکپارچه به نیازهای محیطی خود پاسخ مناسب دهد و سیاست درستی نسبت به عوامل خارجی اتخاذ کند درواقع رسالت خود را به‌درستی انجام داده است. در هر نوع سبک معماری نیاز به ابزارهایی برای طراحی وجود دارد که بین ابزارهای معماری سنتی و معماری پارامتریک تفاوت‌های زیادی وجود دارد ولی در نوع پاسخگویی به عوامل می‌توان شباهت‌هایی را بین‌شان پیدا کرد که این شباهت‌ها از نوع وحدت کل و جزء تحت یک نظام و ساختار است. نظام واحد و یکپارچه ایجاد شده در معماری پارامتریک و معماری سنتی ایران به نیازهای مختلف محیطی پاسخگو بوده و سعی در حل نیازهای محیطی دارد که نهایتا تحت یک الگوی یکپارچه خود را معرفی می‌کند .و علیرضا مشهدی میرزا در رابطه با معماری پارامتریک در ایران این چنین میگوید، به اعتقاد من نه‌تنها معماری ایرانی بلکه تمامی معماری‌های دنیا براساس پارامتر شکل گرفته و منطق و دلایل محکم و مستدلی در پشت آنها نهفته است. با مطالعه و جستاری در معماری بومی مناطق مختلف دنیا متوجه این موضوع می‌شویم. امکانات، اقلیم، دسترسی، اقتصاد و … پارامتر‌های شکل‌دهنده معماری در طی هزاران سال به شمار می‌روند. در معماری برای مردم هدف از تحلیل و استنتاج این پارامترها رسیدن به یک فضای آرامش و ماندگار است و کمتر فرم در نظر گرفته می‌شود.در معماری‌های حکومتی با توجه به سیاست حاکمان و ایدئولوژی آنها نمادها و فرم‌ها رفته‌رفته غالب بر کارکرد و منطق مردم‌ واری شده است. در مجموع به اعتقاد من آنچه به عنوان مثال در تولید مقرنس و کاربندی به عنوان پارامتر و الگو‌های شکل‌دهنده فرم تاثیر‌گذار هستند رویکرد منطقه‌ای و جغرافیایی نیست. با نگاهی به معماری سایر نقاط دنیا به نظر من یک روش فراگیر است که به جای استفاده از ابزار پیشرفته نرم‌افزاری از روش‌های ابتدایی و هندسی و کاملا خلاقانه چنین فرم‌هایی تولید شده‌اند

اگر به معماری به شکل حجم در فضا نگاه کنیم همیشه با هندسه و ریاضی به منظور طراحی آن سر و کار خواهیم داشت. تاریخ معماری هر دوره ای به شکلی با هندسه در ارتباط بوده است

معماری بیونیک

مزایای علم بیونیک

تقليد از طبيعت مزاياي بسياري دارد. هر جاندار کنوني داراي چندين ميليون سال تکامل است، در اين فاصله زماني طبيعت هر چه را که سازگاري نداشته از بين برده است . اين اميدواري را بوجود آورده که بشر بتواند با مطالعه فرآيند تکامل، مکانيسم‌هاي جديد فناوري را از روي موجودات زنده نسخه‌برداري کند . بیونيک يا علم بررسي نظام حيات جانداران، امروزه به عنوان يکي از سه علم برتر جهان (آی تی،نانو ،بیونیک) شناخته میشود

کاربرد در معماری

 بيونيک شامل سه بخش است ،ساختار اصلی : علم سيستم هايي که کار آنها از سيستم هاي زنده گرفته شده است ، مکانیزم ها : علم سيستم هايي که خصوصياتي شبيه خصوصيات سيستم هاي زنده را دارند ، دریافت های حسی فرم : علم سيستم هايي که از نظر ظاهر به سيستم هاي زنده شبيهند

استفاده از فرم های بهینه شده ی طبیعی و الگو گیری از آن ها در ساخت فرم های معماری و ساختمانی میتواند علاوه بر کاهش زمان و هزینه، انعطا ف پذیری لازم برای طراحی پوسته و خلق فرم های جدید در زمینه معماری و طراحی معماری را فراهم آورد . علم ریخت شناسی یا مورفولوژی یکی از علم های وابسته به بیونیک است که باید در راستای طراحی بیونیک  و برای بهرهگیری بهتر بررسی شود.  آندریاس فانینگر آناتومی طبیعت تکامل ساختار و فرم در طبیعت را واکنش هوشیارانه برای بقا دانسته است . بصورت کلی می توان گفت که طراحی بیونیک یک طراحی همگرا است . بدین معنا که گذشتن از هر یک از این مراحل به معنای اتمام مرحله نیست و در یک حرکت مارپیچی و بر اساس نیاز و روند طراحی دوباره به مراحل قبلی بازگشت وجود دارد. به عنوان مثال میتوان به صدف آبالون اشاره کرد. سازه ماده سازنده صدف آبالون از واحدهای شش ضلعی آراگونیت ساخته شده اند که علاوه بر اینکه ماده آلی منعطفی آ نها را به شکل آجر و ملات در لایه های متعدد روی هم قرار میدهد

فرم پوسته صدف آبالون داری پتانسیل لازم برای الگوگیری در طراحی معماری پوسته های ساختمانی می باشد. حفره های لبه ی کناری پوسته را نیز می توان به عنوان روزنه های نورگیری ساختمان مورد بررسی قرار داد. مهمترین تابع چند ضابطه ای که فرم صدف را شکل میدهد تابع اسپیرال طلایی می باشد که یک تابع قطبی است

منحنی اسپیرال طلایی و تخمین آن توسط مستطیل طلایی

 در معماری بسیاری از معماران از گذشته از علم بیونیک استفاده میکردند که در آن زمان تحت این عنوان نبود. یکی از معماران مطرح در زمینه ی معماری  بیونیک کالاتراوا است که از اریگامی بدن انسان و جانداران برای طرح های خود استفاده میکند به همین خاطر  طراحی های او بر مبنای سازه های پیچیده بنا شده است و دارای استحکام شگفت انگیزی هستند و به ظاهر بسیار سبک حس میشوند . از جمله معماری دیگر معماران که در این زمینه بسی درخشیده است میتوان به استادیوم الامپیک مونیخ یاد کرد. به عنوان سیستم پوشش استادیوم با ایجاد  چشم انداز مصنوعی واین پوسته  شروع به فشرده شدن  می کند تا به انتهای استادیوم می رسد. تغییر چشمگیر در مقیاس پوسته ، درک چشم انداز شناور مصنوعی را که از خاک شروع می شود وسپس شروع به  افزایش می کند. تا جلوه هایی از بازتاب کوه های سربه فلک کشیده آلپ را نشان داده و دوباره در آن طرف استادیوم می نشیند. از دیگر بنا های چشمگیر در این زمینه میتوان به ساختمان اينونيک در کمبريج که بزرگترین آسمان خراش به سبک بیونیک هست اشاره کرد .بازسازی مجموعه ساختمانی کليبورک در بيجل مرمر ، در نزديکی آمستردام ، از نمونه های اولیه کاربرد این عنوان در معماری بود . نمای اين ساختمان 500 واحدی که طولی بالغ بر 1000 متر دارد پوسته اي جديد از راهروهای متحرک ميباشد . یکی از مشکلات بنای راهروهای طويل و کريدورهای يکنواخت آن بود . لين يکی از پيشگامان معماری بيونيک،  برای حل اين مشکلات لايه ای متشکل از آسانسورها و پله برقی ها را به نمای بنا اضافه کرد و توانست فضای راهروهای قديمی را شکسته با شيشه گذاری آن ها و باغچه کاری به حياط های زمستانی تبديل کند . همچنین با تغييرات گونه های تازه از همسايگی مورب و عمودی را جايگزين همسايگی های افقی و يازده ترکيب همسايگی مختلف را ايجاد کرد . برج بیونیک در شانگهاي چين يه نمونه خوب براي اين سبک معماري است . سازه این بنا ،که از نوع ارتفاعي هسته مرکزي از سازه درخت الهام گرفته شده و طبقاتش مثل شاخه هاي درخت و بناها مثل برگ رفتارشون توجيه شده است. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که معماری بیونیک نیاز به آزمون و خطا ندارد و خود آن نظریه ای از پیش امتحان شده است و معمار تنها باید بر فرم شناسی تسلط کامل و کافی داشته باشد و بتواند از داده های طبیعی بهترین استفاده و بهره را ببر

22
سانتیاگو کالاتراوا

هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست می یابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمه های زاینده و مهم الهام هستند

منابع

مقاله معماری با رویکرد بیونیک ، فاطمه قارونی،  علی عمرانی پور و محمد یزدی ، ص 127 الی 140

مقاله درباره ی بیونیک ، دکتر امین غفوری پور ، ص 4الی 10

سالوادوری، ماریو ، ترجمه دکتر محمود گلابچی، سازه در معماری، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،سال 1374،ص 1 الی 6

کالاتراوا، سانتیاگو، ترجمه بهنام قلیچ خانی، سانتیاگوکالاتراوا از خود و کارهایش می گوید، مقاله رهیافت طراحی،نشریه صفحه شماره37، سال 1382

 www.spirasolaris.ca/sbb4d2c.html

 www.biomimicryinstitute.org

سبک معماری مَنِریسم

شیوه‌ گرایی یا مَنِریسم سبکی است که از سده هفدهم در هنر و ادبیات اروپا رایج شد و به تدریج، به کاربستِ تصنعی، افراطی و تظاهرآمیز شگردهای هر سبک هنری گفته می‌شد . البته دلالت خاص آن، به نقاشی، پیکرسازی و معماری ایتالیایی در فاصله زمانی میان اوج دوره رنسانس و باروک محدود می‌شود . “شيوه گرايان” به جاي رجوع به طبيعت و ادامه جستجو در پديده هاي طبيعی به هنر روی آوردند و استادان هنر رنسانس پيشرفته به خصوص ميكل آنژ و پيكرتراشان رومي را سرمشق خود قراردادند. آنها اعلام كردند كه هنرمند حق دارد قواعد را مطابق ميل خود تفسير كند و هنرمند ميتواند به شكلها جنبه آرمانيتری بدهد. شيوه گرايان به ويژه به ترسيم پيكره آدمی توجه كردند و به جای تعادل به دنبال ناپايداری بودند. پس به تدريج هنر متعادل رنسانس پيشرفته جايش را به بي قراری ، كژی و اغراق سپرد

پیرایه، خرق عادت، خطای حسی، ریزه کاری های مبتکرانه دیگر تداعی معنایی شیوه گرایی هستند .

معماری منریسم به سبب روی گرداندن از قواعد کلاسیکی تعادل ، نظم و هماهنگی با معماری رنسانس متفاوت است . همچنین به دلیل این که تمامی عناصر را در الگوهایی یکدست و پویا ادغام نمیکرد با معماری باروک نیز متمایز بود . طرح میکل آنژ برای دهلیز کتابخانه لُرنتسو در فلورانس را میتوان پیش درامدی برای معماری منریست دانست اما آثار جولیو رومانو نمونه های شاخص این سبک از معماری بودند . در حقیقت او با بنا کردن پالاتسو دل ته ، الگویی برای معماران سده شانزدهم میلادی پدید آورد .

بهره گیری از خطای حسی ، عنصری کلیدی در طراحی به سبک منریسم به شمار میرفت .

منریسم خود را به گونه های مختلف نشان داد. شاگرد، متولد رم رافائل، جولیو رومانو از سال 1520 برای دودمان گونتساگا در مانتوا کار کرد و در این دوران یک مجموعه انحراف از قواعد کلاسیک را در شاهکارش پالاتسو(قصر) دل ته به نمایش گذاشت که در آن ها ریتم ها عوض و بدل می شوند.نیم ستون های خارجی نما با سطوح زبرکار شده ترکیب می شوند و تاق ها با سنتوری ها در هم می آمیزند. این اثر به عنوان یک ابداع جدید خودنمایی می کند،ولی هرگز از قواعد سنت کلاسیک نه از لحاظ معماری و نه از لحاظ معنایی دور نمی شود و در یک اندرونی با شکوه به اوج می رسد که اگرچه تزئینات معماری خاصی ندارد، ولی با یک اثر نقاشی پوشانده شده است و غلبه بر نظام کلاسیک به دست بزرگان این فن را به تصویر می کشد

آندریا پالادیو که احتمالا با رومانو کار کرده بود سنت کلاسیک را جهت در بر گرفتن عناصر ناسازگار پیشین به صورت مشابهی توسعه داد. بهره گیری از خطای حسی نیز عنصری کلیدی در طراحی پالاتسوماسیمو به دست بالداساره پروتسی در رم است

معمار این اثر که با مشکل زمین نا هموار بنا روبرو بود، ناگزیر بود قصر دو قلوی 2 برادر را در چنین فضایی جای دهد.او جهت فائق آمدن بر این چالش، با ایجاد انحنا در نمای بنا آن را با خط خیابان تطبیق داد. در پشت این مطلب  مجموعه ای از خطاهای حسی وجود دارد که با الگوهای تزئینی تشدید شده اند و سرآغاز قوانینی گشتند که یک سده پس از آن در دوران باروک به اوج خود رسیدند

یکی از نمونه های شاخص این سبک از معماری بازیلیکا،ویسنزا،آندریا پالادیوس است

نخستین ماموریت عمومی پالادیو محصور کردن یک تالار موجود با این رشته تاق دو طبقه  بود. بسیاری از ابعاد توسط سازه موجود از پیش تعیین شده بودند و پالادیو  برای این که این محدودیت ها را به طراحی خود بخوراند عناصر کلاسیک متعددی را برروی هم قرار داد تا انعطاف پذیری ای تولید کند که با یک نظام واحد ناممکن بود و این خود عصاره مکتب رفتارگرایانه بود

ذهنیت نهفته در زیبایی‌شناسی شیوه گزینی، غیرکلاسیک بود اما جز افراطی‌ترین شکل‌های آن، عملا ضدکلاسیک نبود. جنبه‌ی ضدطبیعت‌گرایی منریسم حتی از جنبه‌ی ضد کلاسیک آن برجسته‌تر و مهم‌تر است . این سبک با بهره‌گری از انتزاع‌گری قالبی، به سبکی برخوردار از چنان ظریف‌کاری پیشرفته‌ای تبدل شد که در آن بر زیبایی، تنوع و نمایش استادانه به بهای از دست دادن مضمون، وضوح و وحدت تاکید می‌شد
رابطه‌ی بین شیوه‌گزینی با جنبش‌های مذهبی نیز به همین اندازه گنگ بود. علی رغم احترام ژرفی که در بسیاری از آثار نقاشان نسل نخست مشاهده می‌شود، جنبه‌های دنیویِ افراطی نسل دوم ذاتا مخالف «جنبش اصلاح دینی» با آن اخلاقیات خشک و جنبش «ضد اصلاح دینی». خواستار پیروی مو به مو از اصول دین بود ، نتیجه، سبکی بی‌روح و صرفا مناسب پشتیبانی از کلیسا و اصول جزمی آن بود. به این تمثال‌های «رسمی» جنبش ضد اصلاح دینی برای آنکه بتوانند پیام‌های دینی خود را به گویاترین شکل ممکن به مخاطبان خود انتقال دهند، امکان حضور نیرومند فیزیکی اعطا شد .

نوار موبیوس و بطری کلاین

آگوست فردیناند موبیوس (August Ferdinand Möbius) در روز ۱۷ نوامبر ۱۷۹٠ در شهر زاکسن به دنیا آمد. وی ریاضی‌دان و ستاره شناس مشهور آلمانی است. بیشتر شهرت او به دلیل کشف نوار موبیوس است.

نوار موبیوس نواری کاغذیست که به گونه ای پیچیده است و ابتدا و انتهای آن بر هم منطبق شده است . این نوار خاصیت دو رو بودن کاغذ را باطل میکند چرا که اگر شما از از یک نقطه در نوار شروع به حرکت کنید در نهایت کل سطح نوار را رفته اید و میتوانید این حرکت را تا بی نهایت تکرار کنید .

تعریف خاص ریاضی :دلیل «یک رویه بودن» این نوار، به شرح زیر است که : در هر نقطة a از نوار موبیوس، می‌توان دو بردار با جهت‌ ‌های مختلف رسم کرد که بر نوار موبیوس در این نقطه عمود باشد.

خاصیت موبیوسی: خاصیتی است که رابطه بین «درون» و «بیرون» را وارونه می‌کند. یعنی هر نقطه از یک سطح موبیوسی در عین حال که درون است، بیرون نیز می‌باشد، بنابراین در یک تغییر پیوسته نوعی دگرگونی در ماهیت یک فضا صورت می‌گیرد.در واقع در این حالت، فضا خاصیت دوگانه اما پیوسته پیدا می‌کند.

مرز یک ناحیه در فضا

مرزِ یک ناحیه، خط جدا کننده آن ناحیه از ناحیه دیگر است. در ریاضیات برای یک سطح سه مفهوم تعریف می شود: نقطه داخلی: نقطه ای که بتوان آن را داخل یک دایره روی سطح محصور کرد. نقطه خارجی: نقطه ای است که بتوانیم دایره ای حول آن رسم کنیم که متعلق به آن سطح نباشد. نقطه مرزی: نقطه ای است که هر دایره ای حول آن رسم شود، قسمتی از آن متعلق به سطح و قسمت دیگر آن متعلق به خارج آن سطح باشد. با این تعریف نوار موبیوس فقط یک مرز دارد. یعنی با یک بار حرکت در کرانه‌های انتهای نوار تمام مرز آن را می توانیم طی کنیم.

نوار موبیوس خواص غیرمنتظره دیگری نیز دارد؛ برای نمونه، هرگاه بخواهیم این نوار را در امتداد طولش بِـبُریم به جای این که دو نوار به دست بیاوریم، یک نوار بلندتر و با دو چرخش به دست می آوریم! همچنین با تکرار دوباره این کار دو نوار موبیوس در هم پیچ خورده به دست می‌آید. با ادامه این کار یعنی بریدن پیاپی نوار، در انتهای کار تصاویر غیرمنتظره‌ای ایجاد می‌شود که به حلقه‌های پارادرومیک (paradromic rings) موسومند. همچنین اگر این نوار را از یک سوم عرض نوار ببریم، دو نوارِ موبیوس در هم گره شده با طولهای متفاوت به دست خواهیم آورد. تمامی این کارها به آسانی قابل اجراء هستند.

نوار موبیوس را می‌توان حالت خاصی از بطری کلاین دانست.نوار موبیوس به نوعی می‌تواند به عنوان سمبل تعامل دوگانگی فرهنگی تلقی شود.

فیلیکس کلاین، ریاضیدان آلمانی و عضو آکادمی علوم برلین بود که در سال 1882 نمونه جالبی از سطحی یک رویه طرح کرد که به بطری کلاین مشهور شد. این بطری، یک سطح کاملاً بسته دارد و  حجم آن صفر است. بطری کلاین اگر چرخانده شود، هیچ تغییری در مایع درون آن داده نخواهد شد.

در کیهان شناسی، مطرح شده‌ است که کیهان را به شکل زین اسب میداند و اشکالی نیز به نام بطری کلاین و نوار موبیوس ارائه شده‌ است. در بطری کلاین جهان بسته است و به شکل یک بطری است در نوار موبیوس جهان درون و بیرون ندارد.

اگر حرکت در جهان را از جایی شروع کنیم که روی نوار باشد، سرانجام از زیر نوار سر درمی آوریم یا اگر از زیر آن شروع کنیم به روی آن خواهیم آمد.

خانه بطری کلاین (klein bottle house ) درون بافت درختی بر روی تپه‌های شنی با فاصله کوتاهی از ساحل وحشی ۱۶ واقع شده‌است.

از همان اول شرکت ساختمانی ام‌ سی‌ آر می‌خواست که خانه‌ ای طراحی کند تا در داخل خط درخت‌های موجود در ناحیه حرکت کند ، به همین دلیل در طراحی این ساختمان آن‌چه به عنوان مارپیج یا همان ساختمان پوسته مانند آغاز شد در نهایت به مارپیچی پیچیده‌تر و به بطری کلاین توسعه یافت. آن‌ها مشتاق بودند که از نظر توپولوژیکی به بطری کلاین وفادار باشند.

موقعیت سایت ساختمان و ارتباط آن با بادهای غالب ، توپوگرافی و پوشش گیاهی منطقه همه با محدودیت‌های سایت و ساختمان هم‌خوانی دارند.

دیوارهای این خانه مانند اریگامی‌های کاغذ تا و چین دارند، اتاق‌ها حول محوری مرکزی که حایط را شمای می‌شود قرار گرفته‌اند و چشم‌انداز زیبایی از بالا به پایین ایجاد کرده‌اند. سنت استفاده از هندسه تجربی در طراحی این ساختمان برای به کارگیری و برآورده کردن نیازهای معاصر به صورت بسیار زیبایی به کار گرفته‌است و به اتاق‌ها درون بطری به شکل اشیا جا داده شده درون آن نگاه شده‌است. کیفیت پیچشی پوسته حلقه ای ساختار به خصوص در بافت درختی گردهمایی آرامض بخشی را به ارمغان آورده است. معماران اصلی آن Rob McBride , Debbie-Lyn Ryan هستند و با مساحت ۲۵۸ مترمربع در شبه جریزه مورنینگتون کشور استرالیا قرار دارد. خانه‎ای سازگار با محیط زیست و ناب، که به یاد ریاضیدان آلمانی، فلیکس کلاین ساخته شده است.

پیچیدگی‎های طراحی این بنا زیاد  و حاکی از آن است که طراحان به وسیله کامپیوتر؛ طراحی داخلی و اندازه زاویه‎های  آن را با دقت بسیار  انجام داده‎اند. دکوراسیون داخلی خانه بطری کلاین استرالیا، پر از ظرافت و خلاقیت و فرم خاص آن نشان دهنده تیزهوشی معماران ماهر و معماری منحصربه‎ فرد آن است. طرح‎های باز و آشکار، داشتن شکل‎های مستطیل یا مکعب، مینیمال و بدون زرق‎وبرق و تزئین، استفاده از سطح‎های صاف و پنجره‎های بزرگ، همه و همه، نشان از مدرن بودن معماری این خانه زیبا دارند. معماری مدرن همیشه به دنبال ارائه دادن راه حلی برای زندگی بهتر است و تلفیق آن با محیط زیست و طبیعت، یک شاهکار خواهد بود.

نور در معماری

معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی در این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هردو جهان مرئی  وجود پیدا میکنند .

در معماری گذشته برای ایجاد نور و سایه از اختلاف سطح در دیواره های خارجی بهره میبردند .

معمار نور بی نهایت خورشید را در ظاهر به جلوه ای ظریف )که البته همان باطن بینهایت را در نهاد خود دارد( ، تبدیل کرده است و زیبایی آن را با نمودهای مختلف چه به صورت ظاهری و نمادین و چه در نمایشی معناگرا در عناصر معماری خود ارائه داده است.ازجمله آن،در صورتی نمادین میتوان به نمایش نقوش و رنگ های شیشه های رنگین در حوض و داخل بنا و در بعد مفهومی و معنایی آن میتوان به وارد کردن اشعه ای از نور در تاریکی مطلق که جلوه ای از حضور حق را ارائه می دهد، نام برد.

معماران ایرانی به طور غریزی یا آگاهانه از این اصول ساده و طبیعی پیروی میکرده اند ؛ نورپردازی دینامیک ، نور متغیر به لحاظ کمیت ، جهت تابش و رنگ ،موضوع کار آنان بوده است.انواع کاربندیها)تزئینات هندسی گنبدها( ساختارهایی بوده اند که وظیفه عمده آنها جذب نور و انعکاس آن به صدها شکل و ایجاد سایه روشنهای متنوع و جذاب بوده است.در بازار ها ارتباط با زمان از طریق ستونهای نوری ، که از روزنه گنبدها به داخل می تابیده و مرتباً در هرجهت حرکت میکرده ، تامین میشده است .مشبکها،معرقها و پنجره های چوبی مزین به شیشه های رنگی با ترکیب بندی هندسی،روشهای مختلف حالت بخشیدن به نور بوده اند؛نوری که در ارتباط با  فضای معماری  بوده و سلسله مراتب  معینی را از تاریکی پدید آورده است . بنابراین  با نگاهی به آثار معماری به جا مانده می بینیم که معماران ایرانی از گذشته دور به اهمیت نور در معماری پی برده و روشهای هوشمندانه ای را برای استفاده از نور در ساختمان ابداع کرده اند.

از نور در معماری به چند صورت می توان بهره گرفت : انعکاس نور ، شکست نور. یکی از عمده ترین نقش های مقرنس و کاربندی در معماری  خاصیت شکست نور است . تضاد نور و سایه تضاد شدید درسطوح و فضاهای تاریک و روشن( میتواند در بهره گرفتن از نور در معماری معناگرا موثر باشد.

طبق گفته ی بیرکهوف : زیبایی نتیجه ی دو صفت متضاد است که هردو به یک اندازه ضروری است . تضاد در واقع همان چیزیست که تفاوتها را بوجود میاورد و تمایزها را می پذیرد.

از نظر سهروردی و باقی اشراقیون ، جهان عبارت است از درجاتی از نور و ظلمت که در واقع فقدان نور است و اجسام تا آنجا که به جنبه ی مادی آنها مربوط میشود چیزی جز ظلمت یا حجابی نیست که مانع نفوذ نور در آنها میشود

لائوتسو: دیدن در تاریکی روشنایی است .

تادئو آندو : نور به تنهایی روشنایی نمی بخشد.باید تاریکی باشد تا نور ، نور شود و با جلال و قدرت بدرخشد.تاریکی ، که تلالو نور را برمی افروزد و قدرت نور را آشکارمیکند ، ذاتاً بخشی از نور است .

ابن هیثم زیبایی را تعامل پیچیده بین بیست و دو عامل تعریف میکند : نور ، سایه ، فاصله ، مکان ، سختی ، شکا ، اندازه ، جدایی ، تداوم ، تعداد، حرکت ، سکون ، زبری ، نرمی ، شفافیت ، کدورت ، سایه ، تاریکی ، زیبایی ، زشتی ، همانندی و نا همانندی .

عوامل مهم در زیباشناسی و به عبارتی مبانی آن عبارتند از : گرافیک )فرم،رنگ،نور(،انسجام،خلاقیت،حس آرامش،آسایش و هویت

نور زیبایی می آفریند و زیبایی های دیگر را نیز می نمایاند و خود نیز زیبایی محض است. وجودش شرط ضروری زیبایی است که اگر در جای مناسب ظاهر شود هر زیبا را زیباتر میکند.زیبایی معماری بیش از هرچیز از نور مساعد مدد میگیرد .فضا در معماری همان فشردن و پیراستن قدرت نور است.

لوکوربوزبه : معماری بازی هنرمندانه ی دقیق و خیره کننده ی مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است . چشمهای ما برای این آفریده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم  این سایه روشن ها هستند که فرم ها را در مقابل ما برهنه میسازند. مکعب،مخروط،کره،استوانه و هرم اولین فرمهایی هستند که نورآنها را به ما عرضه میکند. تصاویر آنها ناب ، ملموس و صریح هستند. به همین دلیل است که این ها صور زیبا، زیباترین صورانند همه کس، از کودک گرفته تا وحشی و ما بعد الطبیعهدان با این مطلب موافق است. این امر به ماهیت هنرهای تجسمی مربوط میشود .

آواز نور طبیعی در بنای معماری ، می تواند از حد معمول رساتر)بلندتر( ، دلنشین تر و جذابتر باشد و محتوای اطلاعات یک میدان دید را دگرگون کند ، تا جایی که احساس مخاطبین را برانگیزد و تجربیات بصری را تحت تاثیر قرار دهد.نور و سایه در طراحی معماری می توانند بعنوان ابزاری در جهت رساندن پیام های بصری استفاده شوند؛ چرا که عناصرمولد زیبایی را در ذات خود حمل میکنند، و زیبایی، خود سرشار از پیام های بصری است.برای ایجاد زیبایی بصری باید معماری و اجزای بنا را بر رفتارهای نوری همچون : انعکاس ، شکست ، تجزیه ، انتشار و  جذب نور سازگار کرد. حضور و غیاب تلألوها و سایه روشن ها از خصوصیات بصری هستند که روزهای آفتابی را جذاب و روزهای ابری را در نگاه بیننده ، کسل کننده می سازند.

 

پروژه ویلایی ، طراحی شهرک سون Seven

عنوان پروژه :شهرک ویلایی سون

  توضیحات : طراحی و قطعه بندی  110 واحد ویلایی در زمین به مساحت  110000 متر مربع ؛  شامل طراحی و محوطه سازی ، طراحی مشاعات و مجموعه ورزشی داخل شهرک ، طراحی پلان ، طراحی داخلی و طراحی خارجی ویلاهای شهرک مذکور در 3 تیپ مختلف

موقعیت پروژه : کردان

طراح : گروه معماری آساک

شماره تماس : 71797

پروژه عباس آباد ، طراحی ویلا مسکونی

عنوان پروژه : ویلا مسکونی

توضیحات : طراحی ویلایی به مساحت 520 متر مربع واقع در جاده عباس آباد با توجه به استفاده از مصالح بوم آور و توجه به منظر ، طراحی داخلی ، طراحی خارجی و نما و طراحی محوطه

 موقعیت پروژه :جاده عباس آباد

کارفرما : جناب آقای منصوری

طراح : گروه معماری آساک

شماره تماس : 71797