سبک معماری داخلی بوهمین

سبک بوهمیان دکوراسیون بوهمیانی یا در اصطلاح ” بوهو ” نوعی دکوراسیون است که در آن افراد خانه‌ها را پر از فرهنگشان کرده و بوی زندگی از در و دیوار به مشام می‌رسد

این سبک الهام گرفته شده از زندگی افرادی است که تصمیم گرفته‌اند به صورت غیر متعارف خانه خود را به نمایش بگذارند. گروه هایی همچون بازیگران، نقاشان و حتی کسانی که بسیار مسافرت می کنند علاقه بسزایی به این سبک از زندگی دارند .

بوهمیان یا همان ساکنین بوهمیا، منطقه‌ای که در جمهوری چک واقع شده، افرادی هستند که در زمان پادشاه سابق آن منطقه در قرن بیستم می‌زیسته‌اند

در حالی که برای دکوراسیون بوهمیان هیچ دستور و قاعده‌ای برای رعایت رنگ وجود ندارد، اما چیزی که در اغلب آن‌ها قابل مشاهده است استفاده از رنگ‌های گرم و خاکستری است. این صحبت‌ها شما را به فکر در مورد رنگ‌هایی می‌اندازد که شامل؛ قهوه ای تیره  استفاده از چوب‌های روغن خورده در خانه – قهوه ای روشن – طیف‌های دیگر چوب – سبز و خاکستری است و با نارنجی اشباع شده، پرتقالی روشن و آبی یخی ترکیب می‌شوند

استفاده از پارچه‌های رنگی و شلوغ که نمونه‌های آن را در کامبوج یا آسیای مرکزی می‌توانید بیابید به فضای منزل حس جالبی میدهد و از خشکی فضاها میکاهد. وجود لایه لایه‌های رنگی در بالای مبلمان طوری خود نمایی می‌کند که فرش‌ها و حتی دیوارکوب‌ها نیز شما را به وجد می‌آورند.

بایستی بدانید که سلطان رنگ‌های بوهمیان که به صورت پیوسته و نه کلی محیط را متحول خواهد کرد سفید است. رنگ غالبی که همه جا دیده می‌شود، اما به چشم نمی‌آید، با اضافه شدن این رنگ به دکوراسیون همه چی درست همان جایی که باید باشد قرار می‌گیرد. معادله این همه مجهولات درست با پس زمینه سفید به آسانی حل خواهد شد

بوهمیان عاشق فلزات هستند و بیش‌تر از حد متعارف به استقاده از فلز در دکوراتیوها علاقه نشان می‌دهند.

مصالح به کار رفته در این نوع سبک ، فلز ، مواد طبیعی در خانه مانند پارچه‌های ساخته شده کیسه مانند و همین طور فایبرهای جنگلی مکزیکی که با ابریشم و پارچه‌های دست دوز ترکیب می‌شوند ، کوسن‌های خلاقانه و بالش‌های قلاب دوزی شده نیز از عناصر جدایی ناپذیر این دکوراتیوها هستند که بر روی تخت‌های سراسر چوبی و قاب‌های فلزی اتاق خود نمایی می‌کنند. افرادی که در این فضا‌ها به دور یکدیگر جمع می‌گردند محو تماشای گلدان‌ها و گل‌های شلوغی شده‌اند که تا چشم برمی‌گردانند، پرده‌ها نگاهشان را می‌دزدند. پویایی در این محیط فریاد می‌کشد که به آغوش آرامش بشتابید. سایبان‌ها را فراموش نکنید که در زیر سقف نیز حس امنیت و راحتی برای شما می‌آفرینند.

پذیرش دنیای طبیعی با این سبک بسیار راحت خواهد بود، از هیاهو دور خواهید شد و برای مدت کمی هم که شده آرامش واقعی را تجربه خواهید کرد. در اتاق از گیاهان خانگی پربرگ استفاده کنید، بهتر است آن‌ها را از دیوار آویزان کنید. با این کار اتاق را به یک ریه پاکسازی شده تبدیل کرده‌اید که طروات و تازگی را در رگ‌های محیط به جریان می‌اندازد. برای اینکه طبیعی بودن را در این محیط‌ها حس کنید از اضافه کردن و استفاده از  گل‌ها و گلدان‌های بیشتر اِبایی نداشته باشید، هر چه رنگ‌های این گیاهان متنوع‌تر باشند اتاق طبیعی‌تر جلوه خواهد کرد.

سبک معماری فدرال

سبکی است الهام گرفته شده از معماری کلاسیک که معمولاً در شمال آمریکا دیده می شود و در بین سال های ۱۷۸۰ و ۱۸۳۰، و به ویژه از ۱۷۸۵ به ۱۸۱۵ رواج داشته است. این سبک نام خود را از آن دوران، یعنی مقارن شدن با اوایل فدرالی شدن ایالات متحده دارد. نام سبک فدرال نیز در ارتباط با طراحی مبلمان در ایالات متحده از همان دوره زمانی استفاده می شود. سبک به طور گسترده به سبک کلاسیک سبک بیدرمایر در سرزمین های آلمانی زبان، سبک ریجنسی در بریتانیا و سبک امپراتوری فرانسه مطابقت دارد

پس از امضای قانون استقلال آمریکا در سال 1776 در کنگره آمریکا ، جنگ های انقلابی شروع شد و مستعمرات در آمریکا برای استقلال خود شروع به جنگ نمودند

درست پس از پایان جنگ در سال 1783 سبک های جدید در آمریکا دیده شد و این سبک معماری جدید فدرال نام گرفت، زمانی که در انگلیس سبک آدام و نئوکلاسیک متداول بودو در آمریکا هنوز همان طرح های قبلی چی پندل رایج بود و پس از جنگ سبک فدرال متداول شد

این سبک ترکیبی از سبک چی پندل و طرح های هپل وایت و شرایتون بود

به گفته موزه هنر متروپولیتن در نیویورک، تعریف دوره را به عنوان نئوکلاسیسیسم آمریکایی، سبک های فدرال از شهر تا شهر متفاوت بود. کارکنان مبلمان عتیقه نزدیک به مطالعه سبک های محبوب در هر منطقه و تکنیک های صنعتگران شناخته شده می توانند منشاء قطعات دوره ای را که توسط صنایع دستی مشخص نشده اند، محدود کنند. اما شباهت ها از چندین تاثیر متداول می باشند

به خصوص جداول کوچک، صندلی و میز نوشتن، از چوب ماهون ساخته شده است، اما آنها همچنین می تواند از Hepplewhite اغلب قطعات

های چوب ماهون ساخته شده است. روکش چوب ماهون بیش از چوب گیلاس گاهی به عنوان “چوب ماهرانه مرد فقیر” نامیده می شود veneer

ساخته شده در طول دوره استعمار است Queen Anne قبلی و Chippendale نیز ظاهر ظریف تر در مقایسه با  Hepplewhite طرح های

نیزاز چوب ماهون حمایت می کرد ، تفاوت هایی وجود دارد که باید در هنگام تمیز کردن این دوسبک زیر چتر   Sheraton در حالی که کار

چتر فدرال در ذهن داشته باشید .

 ترجیح می داد به شکل مربع به عقب زمانی که آن را به صندلی آمدSheraton با شکل بیضی شکل ، Hepplewhite در مقایسه با سپر

پاهای بر روی تکه های خود، به جای اینکه نوآورانه باشند، به دنبال شکل های قدیمی سابق گذشته بودند با این حال، به عنوان

 آمریکایی هر دو سبک مطالعه، آنها گاهی اوقات آنها را با هم ترکیب شده استcabinetmakers

عتیقه جات 101 همچنین با اشاره به دوره فدرال، هنرمند دانکن فایف، شهر نیویورک می گوید. وی گفته است که “طرحهای نئوکلاسیک Sheraton و Hepplewhite را به کمال انجام داده است.” جداول بازی با تپه های تلنگر همراه با صندلی های پشتی و پایه های پایه نشانه های قابل تشخیص هستند. این اصل به سختی آمده است، اما در دهه 1930 احیای عمده ای از سبک دانکن فیف به وجود آمد که این قطعات برای کسانی که سبک را تحسین می کردند، فراوان است.

از لحاظ تولید مبلمان، دوره فدرال در دهه 1820 ادامه یافت، گرچه سبک امپریالیسم در آن زمان محبوبیت داشت.

اغلب با طراحی طراح بریتانیایی توماس شراتون همپوشانی دار Hepplewhite سبک

با ونیزهای مخروطی و ملافه (که همچنین به عنوان گلدوزی شناخته می شود) به تصویر می کشد، نشان می Hepplewhite از آنجا که مبلمان دهد که گلدان های دریایی یا گل های زرد، قطعات اغلب دارای بیش از یک نوع چوب هستند. برای پایه، ماهرگان بیشتر چوب انتخاب بود، اما چوب ساتن و افرا نیز محبوب بودند

جنگل های دیگر عبارتند از اسکوامور (مخصوصا برای روکش های فوق الذکر)، لاله های چوبی، توس و چوب کاج. از آنجایی که کسانی که ، این قطعات را تولید می کنند اغلب از جنگل های محلی استفاده می کنند، نسخه های آمریکایی طرح هپی وایت  را می توان از خاکستر یا کاج نیز ساخت.

از ویژگی های این سبک ساده و ظریف بودن پایه های آن ها ، قطعات با تزئینات کوچک و طرح های رنگ آمیزی شده و سطوح سنگ مرمری

مبلمانی با ردیف های عمودی از چوب و پارچه هایی با بافت سنگین ، قطعات معمولا دارای هندسه ی ساده دایره و بیضی هستند ، صندلی ها یا گرد یا بیضی یا سپری شکل هستند .

سبک معماری پایدار

مهمترين تعريفي كه در اجلاس ريو از توسعه پايدار ارائه شد، بدين قرار است : توسعه اي كه نيازهاي كنوني بشر را بدون مخاطره افكندن نياز نسلهاي آينده، برآورده ساخته و در آن به محيط زيست و نسلهاي فردا نيز توجه شود . جان راسكين، ويليام موريس  و ريچارد لتابي  از پيشگا مان نهضت معماري پايدار محسوب مي شوند. راسكين در كتاب “هفت مشعل معماري ” خود ميگويد كه براي دستيابي به رشد و پيشرفت مي توان نظم هارمونيك موجود در طبيعت ر ا الگو قرار داد .هدف از طراحي ساختمان هاي پايدار كاهش آسيب آن بر روي محيط از نظر انرژي و بهره برداري از منابع طبيعي است ، كه شامل قوانين  همچون كاهش مصرف منابع غير قابل تجديد ، توسعه محيط طبيعي و حذف يا كاهش مصرف مواد سمي و يا آسيب رسان بر طبيعت در صنعت ساختمان . در کل ساختماني كه كمترين ناسازگاري و مغايرت را با محيط طبيعي پيرامون خود و در پهنه وسيع تر با منطقه و جهان دارد. طراحي پايدار و همگن ، طراحي اي تلقي ميشود كه در آن هر جزيي به عنوان بخشي از كل بزرگ تر به خوبي مورد توجه قرار گيرد  و  معماري پايدار در بر دارنده آميزه اي از ارزشهاي زيباشناختي ، محيطي، اجتماعي، سياسي و اخلاقي است

اصول معماری پایدار ؛ حفظ انرژي ، هماهنگي با اقليم ، كاهش استفاده از منابع جديد ، برآوردن نيازهاي ساكنان ، هماهنگي با سايت  و كل گرايي میباشد . امروزه ساختمان ها نیز بخشي از محيط زيست را تشكيل مي دهند و بخش اعظمي از آلودگي هاي زيست محيطي را ايجاد مي كنند . با توجه به این که ساختمان سازی را نمیشود متوقف کرد بهتر است سعی شود تا آسیب یه محیط زیست را به حداقل رساند . به طور کلی معماری پایدار سه رکن دارد ، ارتقاي ك يفي زندگي و سلامت انسانها نسل حاضر و نسلهاي آينده ، تامين نيازهاي روزمره انسان ، حفظ سيستم هاي اكولوژيكي و منابع انرژي هدف كلي از طراحي پايدار در يك ساختمان اين است كه به واسطه بهره وري صحيح از انرژي و منابع طبيعي تأثير سوء ساختمان بر محيط زيست كاهش يابد

سبک معماری دیکانستراکشن

دیکانستراکشن به ساختار زدایی، شالوده شکنى، واسازى، بنیان فکنى، ساختارشکنى و بنیان فکنى در طراحی بیان میشود .

سبک معماری دیکانستراکشن  سبکی از معماری است که از بطن فلسفه و مباحث فکری نیمه دوم قرن گذشته در غرب ظاهر شده است . مکتب فکری  دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا  فیلسوف  معاصر فرانسوی پایه گذار ی شد او یکی از فلاسفه شاخص  مکتب پسا ساختارگرایی است

معماری دی کانستراکش یا ساختار شکن اصول و مبانی ساختارگرایی را به چالش می کشد. دیکانستراکشن ها معتقدند، هر پدیده، ماهیت مستقل خود را دارد و هیچ دو فرد یا پدیده مشابه و تکراری وجـود ندارد و هیچ برداشتی بر برداشت دیگر ارجحیت ندارد

ویژه گی های  سبک معماری  دیکانستراکشن ، ایجاد احساس تعلیق ، ناپایداری  و پویایی ، استفاده از سطوح و خطوط مورب و کج و معوج ، همجواری نماد های نامربوط در کنار یکدیگر و تداخل احجام و سطوح معلق در یک ترکیب هنرمندانه  میباشد .

سبک دیکانستراکـشن را از زیـر مجموعه های پست مدرنیسم می دانند چراکه معماری دیکانستراکشن باید هم پاسخگوی بینش های آینده نگر و هم بینش های گذشته نگر باشد و همـه سلایق را در زمان حال در نظر بگیرد .

دیکانستراکش سبکی از معماری است که قانون فرم تابع عملکرد را نیز نادیده گرفته و بر خلاف آن پیشروی میکند اینگونه که بر اساس شکل و فرم عملکرد تعیین میشود . در این سبک، بـه عنـوان مثال هـم احجام متقارن وجود دارند و هم احجام نامتقارن ولی آنچه مهم می باشد، آن است کـه هر دوی ایـن تقابل ها وجود دارند و هر کدام به صورت احجام مستقل با ماهیت جدا به کار رفته اند.

ساختارگرایان معتقدند با استفاده از استدلال استقرایی و بررسی نظم پدیده های مشابه و تکراری می توان روابط پدیده ها را کشف کرد و چون همه اعمال انسان از ضمیر ناخودآگاه او شکل می گیرد، این تکرار و نظم در پدیده های انسانی وجود دارد، در حالی که دیکانستراکشن ها معتقدند هر پدیده و هر متنی، ماهیت مستقل خود را دارد و هیچ دو فرد یا پدیده مشابه و تکراری وجود ندارد

بر پایه مکتب فکری دیکانستراکشن از اوایل ۱۹۸۰، سبک معماری دیکانستراکشن توسط پیتر آیزمن وارد حوزه معماری در آمریکا شد. او معتقد بود معماری نیز مانند سایر علوم باید خود را با زمان و تحولات آن سازگار کند. از نظر آیزمن، معماری مدرن، معطوف به آینده و معماری پست مدرن، معطوف به گذشته می باشد، ولی تفکر و اندیشه معمار امروز باید بر اساس شرایط کنونی شکل گیرد

پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام، ثبات و بی ثباتی، زشتی و زیبایی، سودمندی و عدم سودمندی، صداقت و فریب، پایداری و تزلزل، صراحت و ابهام وجود دارد، نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساخت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود

یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( 1989 – 1982 ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند
سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان  و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت

پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود . وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخشهایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردر ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری وکسنر بازنمایی و بازسازی شد .

معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتاً کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ولی تأثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت.  معماران سبک دیکانستراشن در اوایل دهه نود میلادی به سمت مکتب فولدینگ گرایش پیدا کردند

سبک معماری پارامتریک

طراحی پارامتریک یک پروسه ی بر پایه تفکر الگوریتمیک  یا به بیان بهتر روش طراحی مقداری  می باشد که یک سری پارامتر و قوانین همراه یکدیگر روابط بین هدف طراحی  و نتیجه طراحی را تعریف می کنند. طراحی پارامتریک یک پارادایم طراحی است که در آن روابط بین المان ها، تکثیر هندسه و فرم های پیچیده را رقم می زند. کلمه پارامتریک از مبحث “معادله پارامتریک در ریاضیات منشا می گیرد و اشاره به استفاده از پارامترها و متغییرهای مشخص دارد که می توان با تغییر آن ها نتیجه یک سیستم یا معادله را ویرایش کرد. طراحی پارامتریک یک ایده جدیدی نیست و از قدیم در بخش های از طرح های معماری کاربرد داشته است . طراحی الگوریتمیک و تکرار شونده در حال تبدیل شدن به یکی از گرایش های محبوب در حرفه معماری می باشد

پارامتریک به این معنا است که فرمی از هنر و معماری را طراحی و پارامتر های قطعی را برای ساختار آنها ایجاد نمود. نکته مهم اینجاست که راهکار های نهایی را نمی توان کنترل نمود و تفکر طراحی پارامتریک هم بر پایه تغییر و تحول تعریف شده است و تنها طراحی اشکال را شامل نمی شود چرا که با روش های محاسبات پیشرفته به خلق احتمال های غیر ممکن می رود

طراحی پارامتریک معماری ساختمان تولیدی، واکنشی و تکراری می باشد و یک روش جدیدی برای کنترل فرم را ارائه می دهد. معماری پارامتریک این اجازه را به معمار می دهد تا نسبت به بافت، محیط و قوانین و مقررات واکنش نشان داده و به صورت کامل فرایند دیجیتالی از طراحی تا ساخت را ایجاد کند

برخلاف روش معمول ترسیم احجام ، مدل سازی حجم با الگوریتم مولد بر پایه اعداد ، هندسه و محاسبات استوار است. حتی اگر با حجم آزاد شروع به طراحی کنید آن حجم باید در ابتدا به پارامتر هایی مشخص متصل شود. نتیجه کار مسیر هایی است که همگی به هم مرتبط اند و با تغییر پارامتر های تعیین کننده، مسیر کل محاسبات تغییر کرده و حجم بدست آمده تولید می شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که استفاده از روش های الگوریتمیک برای تولید حجم باعث کاهش فاحش اختلافات بین رشته های مرتبط با معماری مثل سازه، انرژی، تاسیسات، شهرسازی و عرصه ی ساخت خواهد شد. نرم افزار هایی مثل گرس هاپر توانسته اند به خوبی فاصله ی بین حوزه ی طراحی و ساخت را نیز پر کنند

یکی از قدیمی ترین مثال های طراحی پارامتریک را می توان مدل معکوس شده ی کلیسا ها توسط آنتونی گائودی دانست. او در طراحی کلیسای یک سری مدل های سیمی شکل طراحی کرد که توسط وزنه هایی آویزان بودند. با عکوس کردن فرم بدست آمده او سقف ها و قوس های پیچیده ای را طراحی کرد. با تنظیم محل وزنه ها و یا طول سیم ها او توانست شکل هر قوس تغییر داده و با قرار دادن یک آیینه در زیر مدل فرم بدست آمده را مشاهده کند

طبیعت همیشه به عنوان یک الهام برای طراحان و معماران بوده است. تکنولوژی که کامپیوتر به همراه خود آورده است به طراحان و معماران ابزار هایی برای آنالیز و شبیه سازی پیچیدگی های مشهود در طبیعت را داده که امکان استفاده از آن در فرم سازه ساختمان ها و الگوی مدیریت شهری را فراهم کرده است. در دهه ۱۹۸۰ معماران و طراحان از کامپیوتر هایی بهره بردند که توسط نرم افزار های صنعت هوافضا و علوم تصویر توسعه یافته بودند

همانطور که هومن بالازاده میگوید ، معماری پارامتریک براساس عوامل و شرایط بیرونی خود را تغییر می‌دهد و به صورت یک ساختار یکپارچه نسبت به عوامل محیطی شکل می‌گیرد. معماری سنتی ایران و معماری پارامتریک شباهت‌هایی در بیان واحد و یکپارچه دارند. معماری اگر بتواند تحت یک نظام یکپارچه به نیازهای محیطی خود پاسخ مناسب دهد و سیاست درستی نسبت به عوامل خارجی اتخاذ کند درواقع رسالت خود را به‌درستی انجام داده است. در هر نوع سبک معماری نیاز به ابزارهایی برای طراحی وجود دارد که بین ابزارهای معماری سنتی و معماری پارامتریک تفاوت‌های زیادی وجود دارد ولی در نوع پاسخگویی به عوامل می‌توان شباهت‌هایی را بین‌شان پیدا کرد که این شباهت‌ها از نوع وحدت کل و جزء تحت یک نظام و ساختار است. نظام واحد و یکپارچه ایجاد شده در معماری پارامتریک و معماری سنتی ایران به نیازهای مختلف محیطی پاسخگو بوده و سعی در حل نیازهای محیطی دارد که نهایتا تحت یک الگوی یکپارچه خود را معرفی می‌کند .و علیرضا مشهدی میرزا در رابطه با معماری پارامتریک در ایران این چنین میگوید، به اعتقاد من نه‌تنها معماری ایرانی بلکه تمامی معماری‌های دنیا براساس پارامتر شکل گرفته و منطق و دلایل محکم و مستدلی در پشت آنها نهفته است. با مطالعه و جستاری در معماری بومی مناطق مختلف دنیا متوجه این موضوع می‌شویم. امکانات، اقلیم، دسترسی، اقتصاد و … پارامتر‌های شکل‌دهنده معماری در طی هزاران سال به شمار می‌روند. در معماری برای مردم هدف از تحلیل و استنتاج این پارامترها رسیدن به یک فضای آرامش و ماندگار است و کمتر فرم در نظر گرفته می‌شود.در معماری‌های حکومتی با توجه به سیاست حاکمان و ایدئولوژی آنها نمادها و فرم‌ها رفته‌رفته غالب بر کارکرد و منطق مردم‌ واری شده است. در مجموع به اعتقاد من آنچه به عنوان مثال در تولید مقرنس و کاربندی به عنوان پارامتر و الگو‌های شکل‌دهنده فرم تاثیر‌گذار هستند رویکرد منطقه‌ای و جغرافیایی نیست. با نگاهی به معماری سایر نقاط دنیا به نظر من یک روش فراگیر است که به جای استفاده از ابزار پیشرفته نرم‌افزاری از روش‌های ابتدایی و هندسی و کاملا خلاقانه چنین فرم‌هایی تولید شده‌اند

اگر به معماری به شکل حجم در فضا نگاه کنیم همیشه با هندسه و ریاضی به منظور طراحی آن سر و کار خواهیم داشت. تاریخ معماری هر دوره ای به شکلی با هندسه در ارتباط بوده است

سبک معماری نئو فوتوریسم

مطمئنا بعد از اتمام گرایش معماری فوتوریسم قبل از جنگ جهانی اول این جنبش و خاستار تا ابد خاموش نماند چرا که فوتوریسم همانطور که در مبحث سبک معماری فوتوریسم ذکر شد سبی آینده گرا بود .

آغاز فرآیند صنعتی سازی پس از جنگ جهانی دوم، باعث سرعت بخشیدن به جریانهای فکری جدیدی شد که در هنر، معماری و سبک زندگی شکل گرفته بود و نهایتاً منجر به ایجاد پست مدرنیسم و سپس نئو فوتوریسم شده است. به بیان  دیگر معماری آینده گرا منتهی به هنر دکو، جنبش گوگی، معماری پیشرفته و اخیرا معماری نئو فوتوریسم شده است

در دهه های ۶۰ و۷۰ میلادی معماران و هنرمندانی در آمریکا و اروپا، طرح هایی را ارایه دادند که توجه و تاکید بر به تکنولوژِی های روز و آینده گرایی در آنها به وضوح قابل مشاهده بود

در سال ۲۰۰۷، ویتو دی باری( طراح نوآور و مدیر اجرایی سابق یونسکو)، با انتشار بیانیه شهر فتوریسم در موسسه نمایشگاههای بین المللی به تشریح دیدگاه خود برای شهر میلان در نمایشگاه جهانی سال ۲۰۱۵ پرداخت. به این ترتیب بار دیگر آینده گرایی مجدداً در کانون توجه قرار گرفت. دو تن از نامدار ترین معماران معاصر در ظهور آنچه که به عنوان معماری نئو فوتوریسم تاویل می شود، نقش بسیار مهمی ایفا کرده اند زاها حدید و سانتیاگو کالاتراوا در طول دوران حرفه ای و پر افتخار خود موفق شدند  را خلق کنند که گویی فراتر از زمان هستند

ی باری در تعریف نئو فوتویسم، آن را به منزله “گرده افشانی متقابل هنر ، فن آوری های برتر و ارزش های اخلاقی به همراه ایجاد کیفیتی فراگیرتر از زندگی” تعریف می کند. ژان لوییز کوهن نئو فوتوریسم را نتیجه ی تکنولوژی می داند که به مدد آن قادر هستیم اشکالی که قبلاً ساخت آنها غیر ممکن بود را در سایه تولید مصالح جدید بسازیم. اتان جی فیلد بر این عقیده است که ماشینی سازی به یك عنصر جدایی ناپذیر فرآیند خلاقیت تبدیل شده و ظهور حالت های هنری را ایجاد می كند كه پیش از فن آوری رایانه غیرممكن بود. رینر بانهام آن را فراخوانی برای معماری تعریف می کند که از نظر فنی بر همه معماری های قبلی غلبه می کند اما دارای شکل و رسایی است

معماری نئو فوتوریست یا  آینده‌گرای نو، شکلی از معماری است که اصول زیبایی‌شناختی‌ و روش‌های نوینی را مطرح می کند. به بیان دیگر نئو فوتوریسم به عنوان جنبشی آوانگارد، به دنبال تجدید نظری آینده نگرانه در رابطه با مفاهیم زیبایی شناسی و عملکرد شهرها با توجه به سرعت رشد بالای آنها است. معماری نئو فوتوریست راهی برای رسیدن به سادگی و نشان دادن بی ‌باکی و جسارت است. در این سبک کاربرد مصالحی نظیر آهن، شیشه، بتن تقویت‌ شده، چوب، آجر و سنگ معمول است چرا که امکان سبکی و انعطاف‌پذیری را فراهم کرده است

معماران نئو فوتوریست همچون فوتوریست ها با الزاماتی برای زندگی مدرن روبرو بوده و به دنبال روشی برای پایه‌گذاری عقاید جدید و شهری نوین هستند. نئوفتوریست های علاقه بسیاری به تکنولوژی های روز دارند و بر این اساس به دنبال مصالح جدیدی هستند که در طراحی‌های نوین به کار برده شود. شاید بتوان نزدیک ترین سبک معماری به نئو فوتوریسم را معماری هایتک عنوان کرد. اما نئو فوتوریسم تکامل یافته تر بوده و سبب توسعه‌ی بسیاری از ایده‌ها و موضوعات مشابه شده است

در معماری نئو فوتوریستی به ندرت شاهد استفاده از احجام و اشکال مکعبی هستیم و اشکال منحنی و خطوط مورب و شکسته که به عنوان نماد هایی از تغییر وتحرک هستند ، نسبت به خطوط افقی و عمودی استفاده بیشتری دارند

در معماری نئو فتوریسم به وضوح شاهد به وقوع پیوستن ایده های معماری فوتوریسم هستیم چرا که ساختمان ها با جنبه ی صنعتی شدن در شهر های کنونی قد برافراشته اند و آسانسور ها همچو نمادی از نشانه های ساختمان بر ساختمان ستون شده اند و همچنین راه پله ها از حجم بسته خود را رهایی دادن و به کل هر گونه تزئینات  و جزئیاتی حذف شده و مجموعه ساختمان ها هر یک به عنصری قدرتمند و متمرکز بر ساختار شهر به نظر میرسند . در کل بروز چنین اتفاقی باعث قد کشیدن شهر ها شد .

سبک معماری فوتوریسم

آینده‌ گری یا فوتوریسم (در زبان ایتالیایی: Futurismo) (در زبان فرانسوی: Futurisme) فتوریسم یکی از جنبش‌های هنری اوایل قرن بیستم بود. مرکز این جنبش در ایتالیا بود و در کشورهای دیگر از جمله روسیه نیز فعالیت داشتند

معماری آینده‌گرا (معماری فوتوریسم)  بیش‌تر به جنبش عظیم صنعت و بازتاب آن در جامعه تعلق داشت، هر چند معمارهایی مانند آنتونیو سانت‌الیا (۱۸۸۸–۱۹۱۶) که در نخستین نمایشگاه آزاد آینده‌گری در سال ۱۹۱۶ شرکت کردند و به جمع آینده‌گراها پیوستند، کارهایشان از حد نقاشی و طرح فراتر نرفت ولی معماری این سبک تحولی بنیادین در شیوه‌هایی که امروزه به نوگرایی شبه کلاسیک معروف است، تبدیل شد علاقه‌مندی معماران فوتوریسم وابسته به هر چیز جدیدی در رابطه با فنآوری است. نکته‌ی مهم دیگر این که هنرمندان معماری چنین جنبشی بسیار مصمم بودند که از گذشته فاصله بگیرند. برای دستیابی به این منظور، معماران معماری فوتوریسم پروژه‌ای را مطرح کردند که بایستی همه‌چیز در ساختمان‌سازی شهر جدید عالی و بی‌نقص باشد.با رهایی از گذشته، معماران فوتوریسم فنآوری‌های جدید را که به روز بود پیشتیبانی کردند. آن‌ها به دنبال مصالح جدید بودند که در طراحی‌های نوین به کار برده شود و از طریقی که در گذشته طراحی شدند اجتناب شود ، معماری فوتوریسم بخشی از جنبش هنری است که فوتوریسم نامیده شده و از ایتالیای اوایل قرن بیستم سرچشمه گرفته و بنیانگذار آن فیلیپو تی.مارینتی است. «آنتونیو سانت الیا» هنرمند ایتالیایی است که تعداد کمی از پلان‌های رویایی وی ساخته شدند. وی در قلب یک کلانشهری که تحت تحولات صنعتی و افزایش جمعیت فراوان بود آرمانشهری را متصور شد که شهر جدید نامیده شده و مملو از آسمانخراش‌های یکپارچه و به‌یادماندنی با پل‌ها و معابری است که سراسر آسمان را درنوردیده‌اند ، بعد از پیوستن معمار جوان به نام آنتونیو سانت الیا و انتشار منشور معماری فوتوریست، سبک فوتوریسم رسما وارد حوزه معماری شد. اگرچه سانت الیا هیچ ساختمانی به سبک فوتوریسم احداث نکرد ولی کار بزرگ او ترسیم شهر جدید مطابق با اصول نظری جنبش فوتوریسم بود. تصاویر این شهر خیالی بسیار مدرن شامل یک سری آسمان خراش های بسیار مرتفع بدون هیچ گونه تزیینات و رجعت به تاریخ بود. از زیر و مجاور این سازه های بتنی و فولادی عظیم پل ها و خطوط ارتباطی برای اتومبیل، قطار و مترو در چندین طبقه عبور می کرد

نکات مهم ذکر شده توسط سانت الیا در این منشور که زیر بنای فکری این جنبش در حیطه معماری و شهرسازی را تشکیل می داد به این قرار است :

ما در خیابانهایی که برای نیازهای بشر چهار، پنج، شش قرن پیش ساخته شده زندگی می کنیم، محاسبات براساس مقاومت مصالح ، استفاده از بتن آرمه و فولاد ، مانع از معماری به مفهوم قدیمی و کلاسیک شده است ، ما دیگر این احساس را نداریم که مردان کلیساهای بزرگ ، قصرها و تریبون ها هستیم ، ما مردان هتلهای بزرگ ، ایستگاه های راه آهن ، خیابانهای وسیع ، بنادر عظیم ، بازارهای سر پوشیده ، رواقهای روشن ، جاده های مستقیم و تخریب های سودمند هستیم ، ما باید شهر فوتوریسم را همچون یک کارگاه کشتی سازی پهناور و پر هیاهو ، متحرک و فعال با تمام جزئیاتش ، ابداع و مجددا بازسازی کنیم ، خانه فوتوریسم باید همانند یک ماشین عظیم باشد ، آسانسورها دیگر نباید همچون سوراخ های کرم در گوشه های راه پله پنهان شوند ، خود قفسه راه پله به دلیل بلا استفاده بودن  باید حذف شود ، آسانسورها می بایست همانند اژدهایی ساخته شده از آهن و شبیه بر پیکر ساختمان بالا روند ، خانه ساخته شده با بتن شیشه و آهن و عاری از نقاشی و مجسمه و غنی به سبب زیبایی خطوط و برجستگی هایش ، و بسیار زشت به لحاظ سادگی مکانیکی اش ، با توجه به احتیاجات و نیازها و نه بر طبق قوانین شهرداری ساخته خواهد شد تزئین بایستی برچیده شود ،  همه چیز باید دگرگون گردد ، بیایید بناهای تاریخی ، پیاده رو ها ، پاساژها و راه پله ها را واژگون کنیم ، بیایید خیابانها و میدان ها را پایین ببریم و سطح شهر را بالا بیاوریم ، همانگونه که پیشینیان منبع الهام خود در هنر را در طبیعت جست و جو می کردند ، ما باید منبع الهام خود را در جهان مکانیکی که بوجود آورده ایم پی جویی کنیم و در یک کلام هر نسلی باید شهر خود را بسازد .

، تخیل به عنوان تصور چیزهایی که وجود ندارند سه جنبه اصلی دارد ترکیب شهودی تصاویر و مفاهیم

تلفیق کارکردهای بازآفرینانه حافظه و خاطره با نوآوری های سازند ، میانجی گری میان تجارب گذشته و دستاوردهای حاضر

در هم شکستن محدودیت ها و ذهنیات گذشته باعث میشود که معمار بتواند بنایی را که وجود ندارد و امکان ساختن آن ممکن نیست تصور کند و در پی ساخت آن برآید در مرحله بعدی تلفیق کارکردها ی حافظه و برخورد آن با نوآوری های سازنده ، معمار را در جهتی پیش میبرد که طرح تخیلی خود را باور کرده و قابل اجرا بداند. در مرحله بعد طرح تخیلی معمار نقش تولیدی و سازنده می یابد به طوریکه معمار طرح خود را قبول کرده و ذهن خود را به سمتی هدایت میکند که در پی ساخت اثر خلق کرده در ذهن خود باشد

معماری فوتوریسم یا آینده‌گرا، شکلی از معماری است که زیبایی‌شناختی‌های سنتی و اولیه را نپذیرفته و روش‌های نوینی را مطرح کرده است که دو موضوع اصلی آن عبارت است از: حرکت و ماشین

مبانی نظری جنبش فوتوریسم شامل موارد زیر است ،توجه به علم، تکنولوژی و جهان آینده ، حمل و نقل سریع السیر ، گسست از گذشت، حذف تزیینات ، بلندمرتبه سازی ، نمایان کردن اجزای عملکردی و تکنولوژیک ساختمان

شروع جنگ جهانی اول سبب پایان جنبش فوتوریسم شد. عمر جنبش فوتوریسم نسبتا کوتاه بود. این جنبش به عنوان یک نظریه فکری فراگیر فقط در شمال ایتالیا مطرح بود. اگرچه هیچ ساختمان مهمی به این سبک ساخته نشد اما اشکال و تصاویر کشیده شده توسط معماران آن سبک پس از نیم قرن به منصه ظهور رسید

سبک معماری فولدینگ

معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه ی پایانی قرن گذشته بود. فلسفه ی فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف و معمار فقید فرانسوی ، دلوز مطرح شد .

فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد. از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد .زیر بنا و روبنا وجود ندارد. معماری فولدینگ به دنبال تعداد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد. این فلسفه در پی از بین بردن دوگانگی هاست.فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبنا های فکری تمدن غرب و با لاخص منطق و ریاضی گو نه ی مدرن است

فولد به معنای چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند

هر فضا در ساختمانی به سبک فولدینگ شبیه یک لایه است. ین لایه ها گاهی به صورت موازی در کنار هم قرار می گیرند و گاهی درهم پیچ و تاب می‏خورند. لایه لایه بودن یکی از بارزترین ویژگی های این سبک است و تقریبا در تمام ساختمان های این سبک دیده می شود .

فرم های معماری در این سبک بیشتر به صورت منحنی و نرم هستند . این ویژگی را می توانید در ساختمان «مرکز فرهنگی حیدر علی اف» کشور آذربایجان ببینید ، پوسته این ساختمان کاملا نرم و منعطف است و در هر نقطه با توجه به کاربرد فضا شکلی خاص به خود می گیرد ، ناگفته نماند معمار داخلی این اثر سارا شیخ اکبری، زنی ایرانی است. او از همان لایه های نرم و منعطف سبک فولدینگ در طراحی داخلی این بنا استفاده کرده است؛ لایه هایی که با حرکت آزادانه خود از سطح برخاسته روی دیوار می روند و روی سقف به حرکت روان و سیال خود ادامه می دهند

فرم‏ها یا لایه های معماری فولدینگ در کنار هم شکل محیط اطراف را به خود می گیرند؛ مثلا ساختمانی که نقش راه آهن را بازی می کند، شکلی کشیده مثل خطوط را ه آهن دارد. این ویژگی را می توانید در «راه آهن افراگولا» در ایتالیا اثر «زاها حدید» ببینید. البته ناگفته نماند فولدینگ ها فقط به شکل ظاهری محیط توجه نمی کنند بلکه ویژگی های اجتماعی و تاریخی محیط را نیز در نظر می گیرند

معماران این سبک با ساختمان های بلند عمودی مخالف هستند. بیشتر ساختمان هایی که به این سبک ساخته شده اند، شکل افقی دارند

«گرگ لین یکی از معماران مشهور این سبک، در یک حرکت نمادین طبقات مختلف «برج سیرز» را که یکی از بلندترین ساختمان‏های ساخته شده به این سبک بود به صورت لایه هایی درآورد و آنها را به صورت افقی در کنار هم قرار داد. او با این کار مخالفت خود را با ساختمان های بلند عمودی اعلام کرد ، نماي خارجی برج تماما با شیشه هایی به رنگ برنز و آلومینیوم سیاه رنگ پوشش شده است ، این برج از 9 مکعب مستطیل چسبیده تشکیل شده که به صورت سلسله وار هر کدام تا ارتفاع معینی بالا می روند. دو مکعب مستطیل آخر به ارتفاع 443 متر می رسند.فضلور خان براي هر مکعب مستطیل 25 ستون فلزي در نظر گرفت.لذا برج سیزر از نه لایه –مکعب مستطیل- و هر لایه از 25 لایه – سیستم سازه- تشکیل شده است

در بسیاری از ساختمان ها فضاهای مهم در راس بنا یا در بهترین جایگاه قرار می گیرند و حتی شکل آنها کاملا متمایز از بقیه فضا هاست. این تفاوت آن قدر است که بیننده به راحتی می تواند این فضا را از بقیه تشخیص دهد اما معماران سبک فولدینگ با این سلسله مراتب که به اصطلاح بخش وی آی پی نام دارد ،  مخالف هستند

معماران از این سبک در ساخت وسایل خانه هم استفاده می کنند . فرانک گهری یکی از معمارانی است که با سبک فولدینگ میز و صندلی ساخته است ، در کارهای او لایه ها به خوبی مشخص هستند . این لایه ها در کمال سادگی بسته به نوع کاربری صندلی یا حتی خواسته مشتری به شکل های خاص درآمدند . این لایه ها که کاملا شبیه هم ساخته شده‏اند با توجه به موقعیت قرار گیری شان نقش متفاوتی را بازی می کنند .

سبک معماری های تک

از دید معماران های تک، ساختمانهای امروزی باید نمایش دهنده عصاره فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد. بنابراین، یکی از اهداف روشن و بارز این معماری، زیاده روی در اجزای صنعتی ساختمان با در معرض دید قرار دادن آنها بود، زیرا از نظر آنها جنبه های تکنیکال، خلق کننده زیبایی ساختمان هستند

یکی از بارزترین نمونه های این زیاده‌روی، مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو در  پاریس است . در این نمونه، داکت های تهویه و لوله های تاسیساتی بطور بسیار برجسته ای در بیرون ساختمان خودنمایی می کنند که به نوبه خود کاری افراطی محسوب می شود، زیرا تا آن زمان داکت های تهویه و تاسیسات جزو اجزایی بودند که در داخل ساختمان پنهان و  مخفی می شدند. این ساختمان توسط دو معمار پیشرو و معروف های تک به نام های ریچارد راجرز و رنزو پیانو طراحی و ساخته شده است .

میتوان معماری های تک را یکی از شاخه‌های معماری مدرن دانست، زیرا این معماری که بر اساس ایده های اولیه معماری مدرن بنا شده، هدفش تمرکز بر استفاده از یافته های تکنولوژیکی جدید در طرح و اجرای ساختمان است

از ویژگی های معماری های تک میتوان به ، تاکید بر اجزای صنعتی و پیش ساخته به صورت منظم و تنظیم شده ،  ایجاد فضاهایی یکپارچه از طریق استفاده از اسپیس فریم ها و عناصر صنعتی پیشرفته ،  استفاده از دیوارهای شیشه ای پایا و ایستا به صورت سطوح یک پارچه در جداره های بیرونی بنا، با بکار گیری اجزا و ساختارهای مرکب فولادی سبک و طراحی بام ساختمان اشاره کرد .

ریچارد راجرز در مصاحبه خود با تلویزیون بی بی سی این عقیده را چنین بیان می‌کند : ایده‌هایی که معماری می‌کنیم، از خیلی لحاظ ریشه در باورهای ما دارد و به این ربط پیدا می‌کند که ما ساختمان را مثل یک کتاب بخوانیم. برای اینکه ساختمانی خوانا باشد، باید جریان ساختن آن قابل روئیت باشد. این شیوه‌ای است که ما معماری می‌کنیم و احساس ما این است که این کار در گذشته هم انجام می شده است این موضوع اصلاً تازگی ندارد، کلیساهای عظیم گوتیک مثالی بسیار روشن است. زمانی که آب از درون ناودان شرشر کنان تخلیه می‌شود، خیلی هیجان انگیز است. این بسیار روشن و خیلی خوانا است. این نوع معماری مورد علاقه من است . علم همه ما را به هیجان می‌آورد. ما معماران عقیده داریم که قرن حاضر قرن علم است، فیلسوفان نیز همین عقیده را دارند. منظورم از علم خیلی کلی است. ما شاهد انقلابات شگفت آوری در علم بوده‌ایم و عقیده داریم که علم و تحقیق عملی ما را با اخنگ معماری بهتر آشنا می‌کند و این مورد علاقه ما است که می‌توان به شکلی مفاهیم علمی را با تعبیر شاعرانه‌ای طرح و تبیین کرد

راجرز می‌گوید: همانند کلیساهای گوتیگ، ما ساختار را نمایان می‌کنیم

سانتیاگو کالاتراوا که بیشتر شهرتش را مدیون طراحی سازه‌های عظیم و شگفت‌انگیز کابلی است، اثری به سبک هایتک را نیز به نام خود ثبت کرده است. کمر چرخان که در ابتدا مجسمه‌ای الهام گرفته شده از چرخش ستون فقرات انسان بود، به دنبال درخواست جانی اورباک، ، از سانتیاگو کالاتروا مبنی بر طراحی سازه‌ای بر اساس مجسمه معروف این معمار، به نخستین برج چرخان دنیا بدل شد. این برج چرخان که در مالموی سوئد اجرا شده است و به سبک فوتوریسم نسبت داده می‌شود، نخستین برج چرخان دنیا و نیز یگانه اثر سانتیاگو کالاتراوا در سبک هایتک به شمار می‌رود

یکی از برجسته‌ترین آثار نورمن فاستر ، ساختمان مرکزی شرکت بانکداری هنگ کنگ و شانگهای است. به گفته نورمن فاستر، مهم‌ترین دلیل طراحی این ساختمان به سبک هایتک، ایجاد فضاهایی یکپارچه با پلانی باز است که جز از طریق حذف ساختارهای باربر داخلی و استفاده از دکل‌های مرکب میسر نمی‌شد

اصل مهم در طراحی های تک این است که همواره باید برای هر تصمیم گیری در طراحی مبنای عملکردی وجود داشته باشد. سازه باید واقعی باشد و توجیهی عملکردی داشته باشد. های تک تمایل به مبالغه آمیز کردن عملکرد تکنیکی اجزای ساختمان دارد. المان های بناهای های تک سازه ی فلزی عضلانی، پوسته ی صیقلی نفوذ ناپذیر و سر سخت، کانال های هوا و دود کش هایی که عملا در معرض دید قرار می گیرند، بیان گر فرم تکنیکی خود هستند

طراحی های تک مواد و قطعات پیش ساخته ی صنعتی را با ارتباطی جدید در هم می آمیزد تا محصولات و اجزای مبلمان را خلق نماید. در این فرآیند از جزییات تکنیکی در صنایع نظامی وعلوم محض و لوازم الکترونیکی مربوط به بازی ها و سرگرمی ها نیز الهام گرفته می شود. مانند اتفاقی که در مبلمان اداری نورمن فاستر با نام نوموس یا در محفظه های کابینتی که ماتیوتان طراحی کرده، دیده می شود

فنگ شویی

فنگ شویی یا فانگ شویی فلسفه و هنری باستانی است که سابقه آن به 3000 سال پیش در کشور چین باز می گردد. فنگ به معنی باد و شویی آب است که در فرهنگ چینی باد و آب مظهر سلامتی و پاکی است

در چین دو مکتب وجود دارد . مکتب تائوئیسم و گودیسم . مکتب تائوئیسم قدیمی ترین مذهب چین است که هدف آن از ظاهر به باطن رسیدن میباشد و فنگ شویی در مکتب تائوئیسم وجود دارد .

فنگ شویی به دنبال ارتباط و هماهنگی اجزای موجود درهستی و ما است تا در گرو این ارتباط سلامتی جسم و روح و رقم زدن رویداد های بهتر را به ارمغان بیاورد .

فنگ شویی یک هنر متافیزیک است که در آن همه چیز با در نظر گرفتن انرژی چی جایگاه تعریف شده ای میابند . اعمال ، مکتب و تمامی ایده ها در جهت ایجاد هارمونی ، تعادل و تناسب با محیط طبیعی شکل میگیرند .

برای طراحی پلان یا حتی انتخاب پلان مناسب یا چیدمان مناسب در پلان موجود با رویکرد فنگ شویی لازم است از جدول 9 گانه یا مربع یا مستطیل جادویی کمک بگیریم به گونه ای که مربع را طوری بر پلان قرار دهیم که یمی از خانه های ردیف پایین بر روی درب ورودی قرار گیرند . به طریق این جدول ما میتوانیم در ابتدا تشخیص دهبم که هریک از بخش های خانه کجا قرار دارد و به نسبت آن چیدمان را ترتیب دهیم .

نکات ثابت برای گردش بهتر انرژی چی در خانه میتواند کاربرد هر چه کمتر از گوشه های تیز به ویژه گوشه های میز ها باد .

بخش مرکزی خانه باید خلوت باشد و از گذاشتن اشیا یا میز های متعدد کوچک جلوگیری شود . در فنگ شویی گذاشتن کاکتوس در داخل خانه بسیار منفی بوده چرا که گیاهان خار دار از گردش درست انرژی چی جلوگیری میکنند .

در فنگ شویی یکی از عناصر مهم در خانه آینه است وجود آینه بسیار مفید است اما جایگاه و نحوه قرارگیری آن بسیار اهمیت دارد چراکه به عنوان مثال قرار گرفتن آینه روبه روی در ورودی بسیار انرژی منفی دارد چرا که انرژی مثبت به هنگام ورود به خانه را به بیرون سوق میدهد  همچنین آینه در اتاق خواب نباید روبروی تخت قرار گیرد چراکه به هنگام بیدار شدن از خواب و مشاهدهی آن انرژی بسیار منفی را از خود ساطع میکند . اما قرار گیری آینه در غذاخوری به صورتی که تصویر میز بر روی آن بیفتد و غذا ها دو برابر به نظر برسند بسیار خوب بوده و افزونی نعمت به همراه خواهد داشت .

باید از گذاشتن هر گونه موجود مرده پیشگیری کرد به عنوان مثال گل خشک به هیچ عنوان در خانه نگهداری نشود و یا کلکسیون بال پروانه و غیره بسیار انرژی منفی خواهد داشت . نگهداری هر وسیله ای که اصلا کاربردی ندارد هم انرژی منفی خواهد داشت و باید یا ان را به کسی داد یا فروخت یا به دور انداخت و در کل باید چنین لوازمی را در طبیعت رها کرد .

از گذاشتن عکس متوفی به ویژه با صورتی غم آلود و با ربان مشکی و شمع جدا باید خوداری شود میتوانید در صورت نیاز عکس در حال خنده یا شاد یا دست جمعی با ایشان در خانه قرار دهید . البته استفاده از شمع در جای جای خانه مفید است . شمع بسیار انرژی خوبی دارد .

وجود گیاهان زنده در هر جایی از خانه بسیار مفید و نشاط آور است اما از گذاشتن کیاهانی که سر به پایین دارد دوری کنید و اگر سقف بلندی ندارید از آویزان کردن گیاه به سقف هم خود داری کنید .

قرار دادن ظروف کریستالی بسیار انرژی مثبتی از خود ساطع میکند چرا که ترکیب نور و کریستال منشا زیبا و پر انرژی خواهد بود .

استفاده از سرامیک از ظروف تا کف پوش در مرکز خانه بسیار انرژی خوبی خواهد داشت و فرایندی آرامش بخش است .

عناصر آب ، آتش ، باد ، خاک ؛ فلز و چوب در فنگ شویی کاربردی مجزا و مهم دارند . فلز باید در بخش غربی خانه حضور داشته باشد و از فلز به هیچ عنوان در شرق خانه استفاده نشود . افرادی که عنصر ماه تولد آن  ها آتش ااست استفاده از چوب در محیط اطراف آن ها به آنان انرژی مثبت بسیاری تقدیم کرده و باعث آرامش آنان میشود . و همچنین اشخاصی که عنصر آن ها آب است فلز باعث آرامش آن هاست .

چرخه سازنده: این عنصرها نشانگر تغییر هستند و هر یک عنصر بعدی را می‌آفریند یعنی: آب، چوب را تغذیه می‌کند ، چوب، سوخت آتش است ، آتش، خاک را (به شکل خاکستر) به وجود می‌آورد ، فلز از خاک بدست می‌آید ، فلز می‌تواند مانند آب جاری شود . چرخه مخرب: اگر این عنصرها نادرست استفاده شوند (یکی در میان استفاده شوند) خطرناک می‌شوند و چرخه مخربی ایجاد می‌کنند . زیرا: آب، آتش را خاموش می‌کند. آتش فلز را ذوب می‌کند. فلز، چوب را می‌برد. چوب، خاک را می‌فرساید. خاک، آب را آلوده می‌کند

در فنگ شویی هر یک از عناصر از نظر قطبی جایگاه خود را دارند به گونه ای که شمال آب ، شرق و جنوب شرقی چوب ، مرکز و شمال شرقی و جنوب غربی خاک و غرب و شمال غربی فلز است .

دیگر راه بررسی فنگ شویی توسط نقشه باگوآ است . برای موقعیت یابی نقشه فنگ شویی باگوآ نیازاست  تا برخی از قوانین فنگ شویی ساده را دنبال کنیم  معمولا نمودار باگوآ را با درب ورودی همراستا می کنیم. درب ورودی در فنگشویی به معنای انرژی زندگی است جایی که تمام انرژی به فضا وارد می کند با این حال، اگر درب جلویی خانه یا ورودی، مسدود شده و یا هرگز استفاده نمی شود، دری که بیشترین استفاده از آن می شود را برای همراستا کردن نقشه باگوآی فنگ شویی معیار قرار دهید . برای همراستا کردن نقشه باگوآ، تصور از دیدگاه یک پرنده از بالا به خانه نگاه میکنیم و سپس نقشه را روی خانه قرار میدهیم . درب جلویی یا ورودی خانه باید با پایین نقشه باگوآ همراستا شود و بر روی هم منطبق شود