معماری الگوريتميک از زمان پيدايش تا كنون در دو زمينه خلاقيتهای فرمی – فضايی و نوآوریيهای تكنولوژيكی فعاليت كرده است: اصول و ويژگی هایی همچون استفاده از سطوح نرم و سيال، ريز شدن اين سطوح به قطعات متشابه ولي غير همسان، تغييرات تدريجی فرمها و قطعات، انطباقپذيری و پاسخگو بودن معماری و اجزا آن به شرايط درونی و بيرونی پروژه و نظاير اينها، شعارهای اصلی رفتارهای فرمی – فضايی معماری الگوریتمیک است حال آنكه تمايل به استفاده از تكنولوژیهای پيشرفته طراحی و ساخت، حوزههای جديدی از نوآوری را فراهم آورده است. تمرکز بر این حوزههای جديد، منطق تكنولوژی را از حد امكاناتی برای ساخت فراتر برده، به زيرساختهای اساسی معماری هدایت میكند و ارزشها و كيفيتهای نقد و طراحی را فراهم مینمايد .
شايد اين اندازه گرايش به فناوری در معماری الگوريتميک از نقد آن به دوران معماری پست مدرن و جريانهای هم عصر آن شكل گرفته باشد. معماری پست مدرنيزم، ديكانستراكشن ، فولدينگ و .. با گرايش بسيار به سمت محتوای تئوريک و مفهوم کانسپت در معماری، به شدت رسالت و نقش معمار را به عنوان شاعر فضاها تعريف نمودند. معمار كه انديشمندی در جهان هستی بود، از مجرای مطالعات فلسفی، تاريخی به ارائه كانسپتهای مفهومی میپرداخت و اثر معماری را همچون محتوايی هنری – اجتماعی و ورای يک مجموعه از فضاها جهت زيستن، به جهانيان ارائه ميكرد. شايد فقط معماران های تک واكوتک و جريان معماری پايدار بودند كه ويژگيهاي رفتار فيزيكی ساختمان و مواد و انرژي آن را همتراز كيفيتهاي مفهومي – زيباشناختي ساختمان جلوه دادند و از اين منظر نيز به ستايش تكنولوژی در آثار خود پرداختند. اين جريان با ارائه بحثهای نظری متعدد در خصوص پايداری ساختمان و اهميت كيفيتهای فيزيكی و رفتاری آن، گفتمانی را در معماری مطرح كرد كه به كمرنگتر شدن گفتمان تئوريک- مفهومگرای معماری منجر شده و ارزشهای جديدی را در فضای طراحی و نقد معماری جايگزين میكند .
الگوريتم مجموعه مشخصی از دستوران واضح و تعريف شده در يک سلسله مراتب مشخص است كه ميتواند انجام يک كار را در اين دستورات برنامهريزی كند. به علت اين خاصيت عام، الگوريتمها به زبان پايهای فعاليتها و پروسههای علمی تبديل شدهاند. دانشمندان و پژوهشگران عرصههای مختلف دانش، به تبديل دانش و فرآيندهای علمی خود به زبان الگوريتمها می پردازند و از قدرت و توان پردازش و حافظه كامپيوترها بهره میبرند. يک بار تعريف صحيح و دقيق الگوريتم، امكان تكرار يک چرخه از فعاليتها را در زمان كوتاه و با سرعت و دقت بالا فراهم میكند
معماری معاصر، با فاصله گرفتن از فلسفه و انديشه به مفهوم قرن بيستمی آن، به اين گرايشهای هيبريدی علاقه پيدا كرده و در حال تلفيق با حوزههای جديد علمی است. معماری نوين نه از مجرای زيباشناسی صرف تئوری، بلكه از راه گشايش درهای خود به سمت دانش در همه حوزههای ممكن آن و تلفيق و پيوند با آن به توليد گزينهها و جريانهای خلاق جديد می پردازد. همانطور كه اين اتفاق در حوزههای ديگری نيز رخ دادهاند، معماری گرايش زيادی به سمت علم داشته و ابزارها و روشهای معماری الگوريتميک نيز اين گرايش را ممكن میسازند وهدايت میكنند. طراحی و توليد معماری كه از روشهای نوين علمی بهره میبرد میتواند فرايندهای پيچيده را در الگوريتمهای طراحی ساده كند
مطالعه رفتاری انسانها در جمعيتهای زياد، مطالعه رفتاری حشرات و موجودات در دستههای بزرگ، مطالعه نحوه لانهسازی و نظاير آن میتواند حوزههای مطالعه هوشی جمعی را فراهم میکند
هوش جمعی و هوش حاكم بر رفتار تعداد زيادی از عناصر متحرک در فضای تبادلی و تعاملی، می تواند حوزههای جذابی برای مطالعه، طراحي و پژوهشهای ناشی از آن را فراهم آورد به توليد معماری و شهرسازی الگوريتميک كه در آن رفتار تعداد زيادی از عناصر ساده تعامل كننده ، مطرح است بپردازد. اينگونه است كه مطالعه رفتار لانه سازی مورچهها و موريانهها و يا هندسه لانه زنبورها به مرجعی برای مطالعه و توليد پروژههای معماری تبديل میشود .
رباتيک، خودسازماندهی، پارادایمهای متعدد برنامهنويسی، گرافيک كامپيوتری، مواد هوشمند، مواد با حافظه شكلی، نانوتكنولوژی، و فهرست تمام نشدنی دانشها و حوزههای نوين پژوهشی همان اندازه كه از معماری دور به نظر میرسند به آن نزديک هستند. معماری الگوريتميک در جستجوی يافتن منطق، رفتار، فرايند، الگو و محتوای اين دانشهاست تا از تلفيق آن با معماری به توليد ساختارهای جديد و پيچيده بپردازد ونوآوری را در به روزترين و پيشروترين حالتهاي آن جستجو كند. جرياني كه همه عرصههای دانش امروز را بر بسترهای كامپيوتری – الگوريتميک كنار هم میآورد
معماری الگوريتميک كه با امكانات متعدد طراحی و ساخت ديجيتال در عرصههای نرمافزاری و سختافزاری شروع به طرح گفتمان جديدی در معماری نمود از اين خلاء موجود در فضای تئوريک معماری سود جسته است و ضمن ارائه روشهای نوين در طراحی و ساخت معماری، به پر كردن اين خلاء تئوريک نيز میپردازد
اگر به معماری به شکل حجم در فضا نگاه کنیم همیشه با هندسه و ریاضی به منظور طراحی آن سر و کار خواهیم داشت. تاریخ معماری هر دوره ای به شکلی با هندسه در ارتباط بوده است. معماری اسلامی و تزینات ساختمان ها مثال هایی هستند که نشان می دهد معماری با هندسه و ریاضی رابطه قوی داشته است. در دوران اخیر به علت گسسته شدن رشته های معماری و مهندسی این ارتباط تضعیف شده ولی در اوایل قرن ۲۱ با نفوذ هر چه بیشتر کامپیوتر در حوزه معماری و کمک به خلق فرم های جدید توسط این ابزار متعلقات علوم کامپیوتر نیز به معماری راه یافت. با تعریف فرم به صورت قدم هایی مشخص و تعریف شده که به اصطلاح الگوریتم خوانده می شود فرم های جدید به سمت علمی تر شدن پیش رفته اند. این اتفاق میمون باعث شده است که ارتباط بین طراحی و ریاضی به شکل محکم تری شکل گیرد.
برخلاف روش معمول ترسیم احجام ، مدل سازی حجم با الگوریتم مولد بر پایه اعداد ، هندسه و محاسبات استوار است. حتی اگر با حجم آزاد شروع به طراحی کنید آن حجم باید در ابتدا به پارامتر هایی مشخص متصل شود. نتیجه کار مسیر هایی است که همگی به هم مرتبط اند و با تغییر پارامتر های تعیین کننده، مسیر کل محاسبات تغییر کرده و حجم بدست آمده تولید می شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که استفاده از روش های الگوریتمیک برای تولید حجم باعث کاهش فاحش اختلافات بین رشته های مرتبط با معماری مثل سازه، انرژی، تاسیسات، شهرسازی و عرصه ی ساخت خواهد شد. نرم افزار هایی مثل گرس هاپر توانسته اند به خوبی فاصله ی بین حوزه ی طراحی و ساخت را نیز پر کنند
سر فصل هایی که طراحی الگوریتمیک آن ها را در بر می گیرد عبارتند از:
خلق منحنی ها و سطوح آزاد ، ویرایش و تغییر شکل پارامتریک فرم ، طراحی سطوح باز و بسته شونده ، طراحی زایشی ، نمونه سازی دیجیتالی و ساخت ، قطعه بندی و مدول سازی